|

بانک مرکزی و بی‌نیازی از سوئیفت

رئیس‌ کل بانک مرکزی در حاشیه مراسم رونمایی از مرحله دوم طرح اتصال شبکه ‎شتاب ایران به شبکه ‎میر روسیه و با اشاره به اهمیت ایجاد زیرساخت‌های مستقل بانکی برای همکاری با کشورهای عضو بریکس، گفت نیازی به استفاده از سوئیفت نداریم.

رئیس‌ کل بانک مرکزی در حاشیه مراسم رونمایی از مرحله دوم طرح اتصال شبکه ‎شتاب ایران به شبکه ‎میر روسیه و با اشاره به اهمیت ایجاد زیرساخت‌های مستقل بانکی برای همکاری با کشورهای عضو بریکس، گفت نیازی به استفاده از سوئیفت نداریم. اگر در آینده به هر دلیل تشخیص دهیم که استفاده از سوئیفت مفید است، ممکن است از آن بهره ببریم، اما در شرایط فعلی هیچ ضرورتی برای استفاده از آن نمی‌بینیم. در این زمینه نکات زیر گفتنی هستند:

۱- سلطه مالی دلار در سطح جهانی زمانی مطرح شد که اقتصاد آمریکا به‌عنوان قدرت اول اقتصادی جهان سهم بزرگی از کل گردش مالی جهان را داشت، اما اینک با ظهور قدرت‌های اقتصادی جدید و کاهش سهم آمریکا از اقتصاد جهانی، کاملا معقول است که سیستم‌های مالی جدیدی در مناسبات تجاری بین کشورها شکل گرفته و نقش دلار کم‌رنگ‌تر شود.

۲- تلاش کشورهای عضو بریکس برای معرفی سیستم جدید و درنهایت استفاده از ارز خاص خود به جای دلار، با عنایت به وزن اقتصادی این مجموعه و رشد سریع آن، تلاشی معقول و نتیجه‌بخش است، و می‌توان انتظار داشت که در نتیجه این تلاش گزینه دیگری برای ساماندهی ارتباط مالی و تجاری کشورهای جهان به تنها گزینه جدی روی میز افزوده‌ شود،‌ با این حال نکته مهم این است که این فرایند اولا زمان‌بر خواهد بود، و ثانیا تابعی از رفتار رقیب است.

به بیان دیگر اگر آمریکا رفتاری سلطه‌جویانه‌تر در پیش گرفته‌ و با تحمیل شرایط خود به طرف‌های مقابل، آنان را تحت فشار بگذارد، سرعت شکل‌گیری سیستم مالی جدید افزایش خواهد یافت، اما اگر این کشور با درک شرایط جدید حاکم بر مناسبات اقتصادی جهان، رفتاری دیگر در پیش بگیرد، ممکن است اعضای بریکس به‌عنوان یک انتخاب سنجیده انگیزه‌ای برای تسریع در برنامه خود نداشته‌ باشند.

۳- اعضای بریکس و در رأس آنها چین به‌عنوان دومین و به روایتی اولین قدرت اقتصادی بزرگ جهان، در عین تلاش برای راه‌اندازی سیستم جایگزین، حاضر به قطع ارتباط با سیستم موجود و دامن‌زدن به جنگ تجاری با غرب نیستند. دقیقا به‌همین‌دلیل چین از سر ناچاری با جریان تحریم‌های ظالمانه علیه ایران همراهی کرده و می‌کند.

۴- بی‌تردید استفاده از سیستم مالی موجود یا سیستم جایگزینی که بریکس معرفی خواهد کرد، تابع منافعی خواهد بود که هر سیستم می‌تواند نصیب مشتریانش ‌کند، و هنوز مطالعه کارشناسانه‌ای انجام نگرفته که به تعبیر عامیانه، خرید از کدام مغازه منافع کشوری مثل ایران را بیشتر و بهتر تأمین خواهد کرد.

۵- رئیس‌ کل بانک مرکزی در سخنان خود به تلاش برای ایجاد ارتباط بانکی با چند کشور اشاره کرده و موفقیت نسبی در برقراری این ارتباط را دلیلی بر بی‌نیازی از سوئیفت دانسته‌ است. رئیس‌ کل می‌پندارد صرف برقراری رابطه مالی با چند کشور همسایه از‌جمله افغانستان، ما را از برقراری رابطه با کل دنیا بی‌نیاز می‌کند! آن‌هم درحالی‌که هنوز این رابطه مالی با همسایگان امتحان خود را تمام و کمال پس نداده‌ است. اما نکته مهمی که ایشان نادیده می‌گیرد، این است که او در مقامی نیست که درباره نیاز یا بی‌نیازی به سوئیفت یا هر سیستم مالی دیگر نظر بدهد. این پارلمان بخش خصوصی است که با عنایت به حجم معاملات با طرف‌های تجاری و پیش‌بینی‌های بلندمدت، حق دارد به چنین موضوع مهمی ورود کرده و نظر بدهد و اگر برای تسهیل جریان تجارت خود نیازمند سوئیفت است، از مقامات بانک مرکزی آن را مطالبه کند. درواقع رئیس‌ کل محترم جای خادم و مخدوم را عوض کرده، و برای مخدوم خود تعیین تکلیف می‌کند که با کدام کشور تجارت بکند و کدام کشور را از معادلات تجاری خود حذف کند!

۶- همان‌گونه که اشاره شد، راه‌اندازی سیستم مالی بریکس به‌عنوان جایگزین سوئیفت قدرت انتخاب و چانه‌زنی کشورهای در حال‌ توسعه را افزایش خواهد داد،‌ ازاین‌رو باید آن را اتفاق مثبتی دانست، و می‌توان آن را مشابه راه‌اندازی یک مغازه دوم در محله‌ای که گرفتار مغازه‌داری انحصارگر و طماع شده، تلقی کرد. با این‌ حال ذوق‌زدگی برخی مقامات از‌جمله رئیس‌ کل محترم چندان توجیه‌پذیر نیست؛ زیرا در شرایطی که هنوز میزان جدیت برخی اعضای بریکس برای راه‌اندازی سیستم مالی جایگزین برای‌مان معلوم نیست، به استقبال این واقعه رفتن و به‌اصطلاح زنبیل گذاشتن جلوی در این مغازه در حال راه‌اندازی، آن‌هم درحالی‌که هنوز خود سهامداران اصلی پروژه زنبیل‌شان را نیاورده‌اند، اقدام موجهی نیست و با کاهش قدرت چانه‌زنی ما، قدرت چانه‌زنی این سهامداران را هم در مقابل غرب و هم در مقابل ما بالا می‌برد، زیرا اقدامی از نوع بازی‌کردن در زمین سهامداران اصلی بریکس است که برنامه و مقصد و مقصودشان فقط تابع منافع ملی بلندمدت خودشان است، که لزوما همسو با منافع ملی ما نیست.

۷- اما نکته پایانی اینکه بارها و بارها این جمله را از برخی سیاست‌مداران کشورمان شنیده‌ایم که سرنوشت اقتصاد کشور را نباید به نتایج برجام یا نتایج مذاکرات با آمریکا یا هر اتفاق دیگری از این نوع گره بزنیم و منتظر به نتیجه رسیدن این وقایع باشیم. بی‌تردید رئیس‌ کل محترم با این گزاره خواه درست و خواه نادرست باشد، صددرصد موافق است. حال باید از ایشان پرسید که با چه منطقی سرنوشت اقتصاد و تجارت کشور را به راه‌اندازی سیستم مالی بریکس گره زده‌ و از سیستم سوئیفت اعلام برائت و بی‌نیازی می‌کنند، آن‌هم درحالی‌که حتی سهامداران اصلی بریکس هم تا اطلاع ثانوی شهامت چنین کاری را ندارند؟!