|

در باب پاسداشت زبان فارسی در میان سیاست‌مداران

یکی از خروجی‌های سفر رئیس‌جمهور به جمهوری آذربایجان، این بود که رئیس‌جمهور با وجود تسلط کامل به زبان کشور میزبان با زبان سلیس فارسی در مراسم رسمی این کشور سخن گفت. مسعود پزشکیان ترجیح داد در راستای دیپلماسی عمومی و نزدیکی قلوب دو ملت در نشستی غیررسمی اشعاری چند از شهریار را به زبان ترکی آذری بخواند؛ رویکردی که نشان‌دهنده توجه ایشان به ضرورت پاسداشت زبان و فرهنگ پارسی در راستای پروتکل رسمی، منافع و امنیت ملی است.

محمدجواد حق شناس

یکی از خروجی‌های سفر رئیس‌جمهور به جمهوری آذربایجان، این بود که رئیس‌جمهور با وجود تسلط کامل به زبان کشور میزبان با زبان سلیس فارسی در مراسم رسمی این کشور سخن گفت. مسعود پزشکیان ترجیح داد در راستای دیپلماسی عمومی و نزدیکی قلوب دو ملت در نشستی غیررسمی اشعاری چند از شهریار را به زبان ترکی آذری بخواند؛ رویکردی که نشان‌دهنده توجه ایشان به ضرورت پاسداشت زبان و فرهنگ پارسی در راستای پروتکل رسمی، منافع و امنیت ملی است.

اصولا رویکرد و اقدامات مقامات ملی و دولتی به‌ویژه دولتمردانی که جایگاه سیاسی دارند و استانداران نماد شاخص این صاحب‌منصبان به شمار می‌روند، در امر پاسداری از میراث ملی، معنوی و فرهنگی از جایگاه مهمی برخوردار است. تردیدی نیست که زبان فارسی به عنوان مهم‌ترین و ارزشمندترین میراث فرهنگی و معنوی به عنوان انتقال‌دهنده‌ اندیشه، دانش، هنر و تمدن ایرانیان با فاصله بسیار در صدر این جایگاه قرار دارد؛ هویتی‌که حتی با تهاجم و اشغال ایران در دوره ساسانی توسط اعراب مسلمان که حامل اسلام محمدی بودند، فرو نپاشید و ایرانیان با هوشمندی و هزینه بسیار توانستند میان اسلام و زبان قوم مهاجم تفکیک کرده و با جداسازی هوشمندانه آیین اسلام را بپذیرند، اما بسان سرزمین‌های فتح‌شده در غرب همچون مصر، شام و فلسطین مقاومتی جانانه کنند و زیر بار تغییر زبان و هویت فرهنگی خود نروند.

این میراث گران‌سنگ در ادامه به یکی از مهم‌ترین گزاره‌های مرتبط با منافع ملی کشور بدل شد و در دوره‌های مختلف همچنان از آن صیانت شد.

این امتحان بار دیگر در هجوم چنگیز و ایلغار مغول و سپس ترکان سلجوقی و یورش تیمور و سپاهیانش تکرار شد و با وجود همه سختی‌ها این ملت به یاری و مجاهدت شاعران و حکیمانی چون رودکی، فردوسی، نظامی، عطار، خیام، سعدی، حافظ، ابوعلی سینا، بیهقی و غزالی در سده‌های پیشین و بزرگانی چون پروین اعتصامی، شهریار، حسین منزوی و... در این دوران پای این زبان و میراث کهن تا پای جان ایستاد و پس از ظهور صفویان با پایداری و تلاش به عنوان رکن رکین هویت و استقلال کشور بدل شد. قهوه‌خانه‌ها مرکز شاهنامه‌خوانی شدند و فارسی زبان رسمی دربار شد.

شوربختانه با تغییراتی که جهان پس از ظهور استعمار غرب یافت و ظهور و حضور استعمار انگلیس در شبه‌قاره هند در قرن ۱۸ و ۱۹ و سپس فروپاشی امپراتوری عثمانی در جنگ اول جهانی و جانشینی انگلیس در مرزهای غربی و‌ جنوبی از یک سو و همسایگی روسیه در شمال کشور و پس از دو‌ جنگ‌ بزرگ که منجر به قراردادهای ننگین گلستان، ترکمانچای و آخال شد و بخش‌های بزرگی از سرزمین مادری از مام میهن جدا شد که امروزه کشورهای گرجستان، ارمنستان، آذربایجان، ترکمنستان و... در شمال و افزون بر اینها هرات و بلوچستان شرقی نیز به صورت سخت در شرق از ایرانِ جان جدا شدند.

هم‌زمان با این ضربات سخت و فرساینده مبارزه نرم با زبان فارسی در شبه‌قاره هند، افغانستان، قفقاز و آسیای مرکزی (میانه) توسط انگلستان و روسیه تزاری (شوروی) به منظور جایگزینی زبان‌های انگلیسی و روسی ادامه یافت و متأسفانه این سیاست در ترکیه با تغییر رسم‌الخط در زمان کمال پاشا آتاترک و پس از روی کار آمدن اسلام‌گرایان نوعثمانی در ترکیه این مبارزه با گویش و خط فارسی شدت بیشتری یافت.

جای تأسف است که بایستی اعتراف کنیم پس از پیروزی انقلاب اسلامی این جبهه دشمنان بیرونی زبان فارسی توسط عده‌ای انقلابی‌نما با تحلیلی غیرهمسو با منافع ملی و با خوانشی اخوانی از اسلام در راستای تضعیف زبان فارسی به نفع زبان عربی گام برداشتند.

پیشنهاد تغییر نام خلیج فارس به خلیج اسلامی و مبارزه با کتاب ارجمند و فاخر حکیم توس، شاهنامه و حذف نام‌ها و نمادهای ایرانی با عنوان عجیب طاغوت‌زدایی گوشه کوچکی از این اشتباهات راهبردی بود.

 اینک میهن ما در ماه‌های اخیر شاهد اتخاذ مواضع ناپخته و نگران‌کننده‌ای بوده که توجه بیشتری را طلب می‌کند. بی‌توجهی نشان‌دادن نمایندگان عالی دولت در استان‌های شمال‌ غربی و جنوب غربی در این حوزه و سخنان عجیب و غیرعلمی استاندار محترم و اعلام اینکه تنها پیوند مردم آذربایجان و ایران، مذهب شیعه بوده، در این راستاست؛ یا برگزاری مراسم بزرگداشت نوروز در استان‌های غربی به ویژه در شهر ارومیه به صورت قومی و سپس برگزاری مراسمی با حضور شهروندان آذری‌زبان در حضور مقامات رسمی و سیاسی و سپس خبر انجام سخنرانی به زبان ترکی و کردی در جلسه رسمی شورای شهر ارومیه نشان از تداوم این ناهنجاری‌ها دارد که سخت نگران‌کننده است.

توییت دو روز گذشته استاندار به زبان آذری و خط غیرفارسی از آخرین شاهکارهای این مقامات به شمار می‌رود، درحالی‌که هیچ وظیفه‌ای در این حوزه نداشته و اجازه‌ای به این آقایان داده نشده است.

این نوع اقدامات نه فقط از نظر منافع ملی بلکه از منظر قانونی، سیاسی و امنیتی هم خطرات بسیاری برای کشور دارد. در قانون ممنوعیت به‌کارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه آمده: «در راستای حفظ زبان فارسی به‌عنوان یکی از ارکان هویت ملی، به‌کاربردن اصطلاحات بیگانه در گزارش‌ها، مکاتبات، سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها برای قوای سه‌گانه، شرکت‌ها، مؤسسات، سازمان‌ها و نهادهای دولتی ممنوع شده است. همچنین استفاده از این واژه‌ها برای همه تولیدات بخش‌های دولتی و خصوصی که در داخل کشور عرضه می‌شود، منع شده است».

انتظار می‌رود در این زمانه که کشور خود گرفتاری‌های بسیار دارد، با بی‌تدبیری، خودزنی و تخریب داشته‌هایمان با دست خود زمینه فروپاشی و اضمحلال داشته‌های ارزشمندمان، میراث فرهنگی و معنوی و هویتمان را فراهم نکنیم.