|

شفاف‌سازی، هوشمندسازی مردمی‌سازی

ریاست محترم مجلس شورای اسلامی در پی سخنان قبلی خود که گفته بودند زمان اتخاذ تصمیمات سخت و مهم است، اینک در گفتاری ذکر کرده‌اند که شفاف‌سازی، هوشمندسازی و مردمی‌سازی سه رکن مهم در حکمرانی است و توجه به این موضوع‌ها سبب کارآمدی در خروجی کارها می‌شود.

ریاست محترم مجلس شورای اسلامی در پی سخنان قبلی خود که گفته بودند زمان اتخاذ تصمیمات سخت و مهم است، اینک در گفتاری ذکر کرده‌اند که شفاف‌سازی، هوشمندسازی و مردمی‌سازی سه رکن مهم در حکمرانی است و توجه به این موضوع‌ها سبب کارآمدی در خروجی کارها می‌شود. اگر می‌گفتند حکمرانی باید شفاف، هوشمند و مردمی باشد، مقصود ایشان معلوم می‌شد؛ اما این نوع بیان جایگزین‌هایی را به ذهن متبادر می‌کند؛ به‌ویژه آنکه تأکید شده که حکمرانی باید این سه صفت را بسازد و نه رعایت کند. وجه اول متبادر به ذهن آن است که حکمرانی در درون خود باید شفاف، هوشمند و مردمی باشد؛ اما وجه دیگر آن است که حکمرانی باید تمهیداتی فراهم کند که مردم اولا همه کارهای خود را به صورت شفاف و در دسترس دیگران با حداقل حکمرانی قرار دهند؛ یعنی کار روزانه و اقدامات زندگی خود را گزارش کنند تا مسئولان از زوایا و رفتار مردم آگاه شوند و با هوشمندسازی اقدامات خود و احیانا هوش مصنوعی اقدامات را به‌روز کنند تا پایش آن برای حکمرانی میسر شود و نیز بتوان از طریق هوش مصنوعی برای آن تغییراتی ایجاد کرد و نیز برای آنکه بار دولت و حکمرانی کاهش یابد، مسئولیت همه کارها برعهده مردم گذاشته شود و اگر کاستی در جامعه ایجاد شد، مسئولان مبرا باشند و مسئولیت متوجه مردم باشد. شاید این گفتار نه‌تنها مورد تصدیق قرار بگیرد؛ بلکه به نوعی خیال‌پردازی تعبیر شود که نویسنده در دنیای اوهام و تصورات مبهم چنین بیان کرده ‌ که ممکن است چنین نیز باشد؛ اما سخن آنجاست که وقتی رئیس مجلس که قانون‌گذاری در اختیار نهاد مربوط به اوست، کلمات و بیانات با صیغه مجهول ادا می‌کند و معلوم نیست چه کسی باید چه کند، آیا اوهام به تحلیل‌کننده برمی‌‌گردد یا دیگران. اگر مقصود از بیانات ریاست محترم مجلس حکمرانی و دولتمردان هستند، خود مجلس می‌تواند قوانینی را تصویب کند که مشمول بیانات ایشان باشد. اگر مجلس قانون‌گذار نتواند بگوید چه کسی باید شفاف‌سازی، هوشمندسازی و مردمی‌سازی بکند؛ پس چه کسی می‌تواند؟ به تجربه ثابت شده که امر شفاف‌سازی مخالفان جدی دارد و از‌جمله خود مجلس نتوانسته است موضوع شفاف‌سازی آرای نمایندگان را به تصویب برساند. موضوع گزارش تلفیق بودجه کل کشور و گزارش دیوان محاسبات درباره عملکرد دستگاه‌ها، یا خوانده نشده یا ناقص مطرح شده است تا مردم ندانند کدام دستگاه چه خطاهایی کرده است. حداقل می‌توانستند گزارش را در سایت مجلس شورای اسلامی برای مشاهده و آگاهی مردم بگذارند. دستگاه‌های اجرائی دیگر هم با شفاف‌سازی چندان موافق نیستند. بانک‌ها اعلام نمی‌کنند که وام‌گیرندگان کلان و کسانی که وام‌شان را بازپرداخت نکرده‌اند، چه کسانی هستند. بانک مرکزی اصلا مایل نیست مردم بدانند ارز یعنی خون اقتصاد کشور را به چه کسی و چه دستگاهی تخصیص داده‌اند و ناگهان با طرح موضوع تخصیص ارز کلان برای چای دبش از طرف دیگر عوامل موضوع برملا می‌شود و بعد هم احساس می‌شود که موضوع را می‌خواهند جمع کنند. نه معلوم می‌شود دستوردهنده چه کسی بوده و نه تخصیص‌دهنده و گیرنده این کلان ارز کدام شیر پاک خورده‌ای است. قوه قضائیه محترم هم دادگاه‌ها را غیرعلنی می‌کند و البته این امر قانونا به تشخیص قاضی محترم است؛ ولی وقتی متهم درخواست می‌کند که دادگاهش علنی باشد، باز هم شفاف‌سازی ممکن نمی‌شود؛ همان‌طور که شورای محترم نگهبان حتی به خواست فرد رد‌صلاحیت‌شده حاضر نیست دلایل رد‌صلاحیت یا عدم تأیید صلاحیت را اعلام کند. درست است که نام متهم تا قبل از قطعی‌شدن حکم نباید اعلام شود؛ ولی به جز نام متهم می‌توان موضوع را شفاف کرد تا مردم بدانند چه اتفاقی افتاده است. فراموش نمی‌کنیم چند سال قبل اردوغان گفت که 18 میلیارد دلار ارز و طلا از ایران به ترکیه ارسال شده و ما کشف کرده‌ایم. هیچ مقام ایرانی نه تکذیب کرد و نه تأیید و نه صحبتی در آن زمینه شد و هنوز دانستن آن برای مردم عقده شده است. گم‌شدن دکل نفتی که معلوم نشد سرنوشت پرداخت‌کننده و دریافت‌کننده 80 میلیون دلار ارز به کجا انجامیده است. موارد عدم شفافیت بسیار است، بگذریم از هوشمندسازی و مردمی‌سازی که معلوم نیست چه مفهومی دارد. می‌توان چند مورد از ناشفافیت‌هایی را که هیچ‌کس گردن نمی‌گیرد، بیان کرد تا معلوم شود فرمایش ریاست مجلس از نوع آمال و آرزوهاست و در مقام عالی‌ترین مقام قانون‌گذاری امیدی به انجام آن ندارد، فقط گفته‌اند که بعدا بفرمایند گفتم!

و اما موارد شفاف‌نشده و در گلو گیر‌کرده:

طبق نوشته روزنامه‌ها در طول سال‌های اخیر، سالانه 20 تا 30 میلیارد نخ سیگار قاچاق وارد می‌شود؛ یعنی سه هزار کانتینر 40 فوتی. این را خواجه حافظ هم می‌داند، فقط قوه مجریه و قضائیه از آن بی‌خبر است و معلوم نیست چگونه و از طریق چه کسی وارد می‌شود.

دعوای بین خودروسازان و وزارت نفت درباره کیفیت بنزین و شایعات آن ادامه دارد. سازمان استاندارد که سخن آن فصل‌الخطاب است، خود را پنهان کرده. تنها با نمونه‌برداری رَندُم از پمپ‌ بنزین‌ها می‌توان شفافیت کیفیت را معلوم کرد؛ ولی نمی‌کنند و نمی‌خواهند انجام دهند.

همین سازمان فخیمه استاندارد حاضر نیست چای‌های آغشته به رنگ غیرمجاز را تشخیص و اعلام کند. مردم چای رنگ‌‌شده سرطان‌زا می‌خورند، نه می‌گویند خطر دارد و نه می‌گویند که بی‌‌خطر است و خیال مردم راحت باشد. وزارت نیرو 120 هزار میلیارد تومان بدهی دارد. طلبکاران نمی‌دانند چرا پول‌شان را نمی‌دهند. پولی که سالی 40 درصد افت دارد و این طلب مردم نادیده گرفته می‌شود. از همه جالب‌تر نبود شفافیت مسائل مالی مجلس و شورای نگهبان است. این دو دستگاه قانون محاسبات را برای دستگاه‌های دولتی تصویب کرده‌اند؛ ولی خودشان را معاف کرده‌اند. حتما شفافیت عیب و ایراد دارد! سند 2030 که آن‌همه درباره آن هیاهو شد، معلوم نشد که چیست. نه دولت روحانی که آن را امضا کرده بود و نه مخالفان، متن را برای مردم شفاف‌سازی نکردند. فقط برخی سخنرانی کردند که این سند همجنس‌بازی را رواج می‌دهد. اگر متن سند برای شفاف‌سازی در رسانه‌ها منتشر می‌شد، چه عیبی داشت؟ از این قبیل امور غیرشفاف در جامعه بسیار است و ظاهرا ریاست محترم قوه مقننه هم ناامید از روند کنونی است و مطابق معمول مسئولان که دائم می‌گویند باید «انجام دهند»، «باید بشود» را تکیه کلام کرده‌اند؛ در‌حالی‌که خودشان باید آن کار را انجام دهند. به‌کار‌بردن فعل مجهول از کسانی است که در عین داشتن قدرت در ید، از ظرفیت انتخاب اصلح و اجرای آن برخوردار نیستند و این رفتار بیشتر این ظن را پدید می‌آورد که مقصود از شفاف‌سازی، هوشمندسازی و مردمی‌سازی، عملکرد مردمان است و نه پیشه حکمرانان.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها