|

معنی ثروت واقعی در شهر

در تعریف ثروت آمده است «هر چیزی که به شما اضافه می‌شود و اضافه‌شدن آن وضعیت شما را بهتر می‌کند». با این نگاه به سرزمین و محیط زندگی‌مان در شهر می‌رویم. به‌طور قطع یکی از وظایف اصلی نظام مدیریت شهری، شهرداران و شوراهای شهر، افزایش ثروت‌های شهر در دوره مدیریت‌شان است.

پیروز حناچی استاد دانشگاه و شهردار سابق تهران

در تعریف ثروت آمده است «هر چیزی که به شما اضافه می‌شود و اضافه‌شدن آن وضعیت شما را بهتر می‌کند». با این نگاه به سرزمین و محیط زندگی‌مان در شهر می‌رویم. به‌طور قطع یکی از وظایف اصلی نظام مدیریت شهری، شهرداران و شوراهای شهر، افزایش ثروت‌های شهر در دوره مدیریت‌شان است. اقداماتی که با اجرای آن دائما به درآمدها و جاذبه‌های شهر افزوده شود وحتی با پایان دوره نه‌تنها از ارزش آن کاسته نشود، بلکه به ارزش‌ها و دارایی شهر بیفزاید. حال برای همه اتفاقات و تصمیمات شهر می‌توان با کمک تعریف ثروت، اقدامات را ارزیابی کرده و پاسخی در‌خور داشت. مثلا آیا افزوده‌شدن تراکم مسکونی به صورت حداکثر و خارج از ضابطه (طرح تفصیلی و طرح جامع) به ثروت شهر خواهد افزود؟ پاسخ منفی است؛ چرا‌که با هزینه‌های مصوب فعلی، در مقابل دریافت وجوهی اندک (به نسبت سود سرمایه‌گذاران) با دور‌زدن قانون ممکن است حداکثر تراکم به یک پلاک خاص که رابطه داشته یا دستش به مسئولان ذی‌ربط رسیده، داده شود. ولی باید به خاطر داشت که ارزش واقعی واگذاری یک مترمربع مجوز مسکونی در هر منطقه، مساوی با ارزش روز زمین در همان نقطه است؛1 چرا‌که برای ایجاد تعادل و تأمین خدمات در شهر با افزودن هر واحد مسکونی باید خدمات مورد نیاز آن تأمین شود. پس افزودن تراکم سطوح مسکونی در شهر ثروت تلقی نمی‌شود و فقط در کوتاه‌مدت با به حراج گذاشتن ظرفیت شهر، وجوه اندکی در اختیار مدیران برای حل مشکلات عاجل شهر مانند پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان و هزینه‌های نگهداری شهر قرار می‌گیرد و بعد از آن الی‌الابد هزینه، سرویس و خدمات این سطوح مسکونی و واحدهای اضافه‌شده بر دوش شهر است. پس مدیران شهر چه کنند و چگونه به افزایش ثروت‌های شهر اقدام کنند؟ حال سؤال می‌کنیم آیا توسعه حمل‌ونقل عمومی ‌اعم از مترو، LRT (Light Rail Transit)2 یا BRT (Bus Rapid Transit)3 و اختصاص بخش‌های لازم از شهر به پایانه‌ها و اجرای شریان‌های مصوب طرح جامع شهر، ثروت تلقی می‌شود؟ پاسخ مثبت است. آیا توسعه فضای سبز و پارک‌های محلی در داخل محدوده شهرها به ثروت شهر می‌افزاید؟ پاسخ مثبت خواهد بود؛ چون مردم شهر برای بهره‌برداری از این ثروت‌ها به صورت عادلانه می‌توانند از آن استفاده کنند. حال سؤال می‌کنیم آیا تخریب باغات و فضای سبز موجود شهر به ثروت شهر می‌افزاید؟ آیا توسعه برج‌های بلند در باغات (برج‌باغ‌ها) به ثروت شهر می‌افزاید؟ پاسخ منفی است. سؤال دیگر، آیا توسعه قلمرو عمومی و مکان‌هایی که مردم شهر در اوقات فراغت خود ساعاتی را در آن فضاها سپری کنند و آرامش یابند، به ثروت شهر خواهد افزود؟ پاسخ مثبت است و هزاران سؤال دیگر در همین زمینه با پاسخ‌های مشابه. معنای عبارات یادشده این است که مدیران شهر وظیفه دارند در تصمیمات خود در‌خصوص شهر به این سؤال جواب دهند که این اقدام و این دادن مجوز به متقاضیان سرمایه‌گذاری در شهر، ثروتی بر ثروت‌های شهر اضافه می‌کند؟ شهرهای موفق در دنیا شهرهایی هستند که ثروت‌های بیشتری را برای شهر و شهروندان آفریده‌اند و فضاهای بیشتری را در اختیار شهروندان خود و مراجعانی از اقصی‌ نقاط جهان قرار داده‌اند و با ایجاد تعادل و توسعه خدمات، تمام سطوح شهر را قابل‌ زندگی با کیفیت قابل‌ قبول کرده و اصطلاحا «Livable»4 کرده‌اند و این مؤلفه (زیست‌پذیری و قابلیت زندگی) یکی از اصلی‌ترین محرک‌های رقابت بین شهرهای دنیا برای کسب جایگاه مناسب و Ranking شهرهاست. اگر ملاحظه می‌کنیم شهرهایی مانند ملبورن، ونکوور، بارسلون و... معمولا در صدر رقابت‌های کیفیت جهان‌اند، عمدتا مرهون توجه به این نگاه هستند و شهری مثل تهران به‌عنوان کلان‌شهر و پایتخت ایران، در این رقابت در صدر حضور ندارد و معمولا در کنار شهرهایی مانند قاهره مصر یا احمدآباد پاکستان قرار دارد یا در بعضی از رقابت‌ها در انتهای جدول. این موضوع که بسیار هم ناخوشایند است، به چند علت اتفاق می‌افتد؛ اول اینکه در بعضی از مؤلفه‌ها کاملا در جهت عکس عمل می‌کنیم و در بعضی از مؤلفه‌های تأثیرگذار دیگر، یا آمار نداریم یا آمارها منتشر و گزارش نمی‌شوند یا در برخی موارد در جهت عکس مؤلفه‌های تأثیرگذار در حرکت هستیم. با بی‌توجهی به توسعه قلمرو عمومی و فضاهای باز و گسترده عمومی در اختیار مردم (Public Space) هم ثروت تولید نکرده و هم درجه ارزیابی خود را در جهت مثبت اصلاح نمی‌کنیم. در یکی از اجلاس‌های جهانی شهردار شهری کوچک از کشور بوتان گزارش طول مسیر چهار‌کیلومتری دوچرخه در شهر خود را می‌داد و این اقدام را گامی مهم در کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی و گرمایش زمین عنوان می‌کرد و مورد تشویق حضار قرار گرفت.5 مسلما ما در شهرهایمان از این‌گونه اقدامات فراوان داریم. توسعه مسیرهای دوچرخه و پیاده، توسعه میدان‌گاه‌ها و فضاهای عمومی شهر، تبدیل پادگان‌ها و فضاهای متروک و صنعتی در شهر به مکان‌های عمومی و مورد استفاده مردم از طریق نگاه مجدد و تعریف مأموریت‌های جدید برای آنها با حفظ هویت کالبد قدیم آنها.
موارد یادشده، مواردی نیست که با رفتن مدیری و آمدن مدیر دیگر فراموش و کنار گذاشته شود. اگر می‌خواهیم شهرهایمان قابلیت زیست داشته باشند، باید این‌گونه به مدیریت شهری بنگریم و بهترین تیم‌های متناسب با این نگاه را برای اداره امور شهر بسیج کنیم. کیفیت اتفاقی نیست و نتیجه برنامه‌ریزی و اختصاص منابع، پیگیری و نظارت و استفاده از بهترین نیروهای متناسب کارشناسی است که به این نگاه آگاهی و اعتقاد داشته باشند.

پی‌نوشت‌ها:

1- سرانه محلی طرح‌های جامع در شهرهای ایران حدود ۲۵ مترمربع است. با توجه به بعد خانوار حدود چهار نفر، یک واحد مسکونی صد‌متری برای زندگی چهار نفر معادل ۲۵*۴ متر‌مربع زمین نیاز دارد.

2- قطارهای سبک و ریلی هم‌سطح شهری که عمدتا در مسیرهای مستقیم یا در بافت‌های تاریخی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

3- مسیرهای اتوبوس تندروی شهری که بخش‌های لازم از خیابان‌ها را با هدف تردد سریع اتوبوس‌ها به خود اختصاص می‌دهند.

4- این مؤلفه یکی از اصلی‌ترین موضوعات مقایسه بین شهرهاست که در دل خود بسیاری از موضوعات کیفی را دارد.

5- ما در مدت کوتاه مدیریت دوره پنجم، مسافت مسیرهای دوچرخه و پیاده را از 50 کیلومتر به 250 کیلومتر افزایش داده و برنامه 550 کیلومتر تا انتهای 1401 را داشتیم که متأسفانه تعقیب نشد.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها