|

روان‌شناسی، هنر و رسانه اجتماعی

«روان‌شناسی هنر» و «روان‌شناسی رسانه اجتماعی» دو کتاب تازه از مجموعه‌ای است با عنوان «روان‌شناسی همه‌چیز» که توسط نشر نو منتشر می‌شود. این مجموعه به بررسی عوامل روانی پنهانی می‌پردازد که ما را از امیال و نفرت‌ورزی ناخودآگاه به غرایز طبیعی اجتماعی سوق می‌دهند. هریک از کتاب‌های این مجموعه که به مرور در نشر نو منتشر خواهند شد، توسط نویسنده متخصصی در هر حوزه نوشته شده و به بررسی این موضوع می‌پردازد که دانش مبتنی بر تحقیق چگونه با حکمت عامیانه و رایج مقایسه می‌شود و نشان می‌دهد که روان‌شناسی چگونه می‌تواند فهم ما را به‌درستی از زندگی نوین غنی سازد. زبان ساده کتاب‌ها به فهم بهتر خواننده کمک می‌کند. «روان‌شناسی نظریه‌های توطئه»، «روان‌شناسی رانندگی»، «روان‌شناسی تعصب»، «روان‌شناسی رسانه اجتماعی»، «روان‌شناسی هنر» و «روان‌شناسی تروریسم» عناوین برخی از کتاب‌های این مجموعه است.

روان‌شناسی، هنر و رسانه اجتماعی

شرق: «روان‌شناسی هنر» و «روان‌شناسی رسانه اجتماعی» دو کتاب تازه از مجموعه‌ای است با عنوان «روان‌شناسی همه‌چیز» که توسط نشر نو منتشر می‌شود. این مجموعه به بررسی عوامل روانی پنهانی می‌پردازد که ما را از امیال و نفرت‌ورزی ناخودآگاه به غرایز طبیعی اجتماعی سوق می‌دهند. هریک از کتاب‌های این مجموعه که به مرور در نشر نو منتشر خواهند شد، توسط نویسنده متخصصی در هر حوزه نوشته شده و به بررسی این موضوع می‌پردازد که دانش مبتنی بر تحقیق چگونه با حکمت عامیانه و رایج مقایسه می‌شود و نشان می‌دهد که روان‌شناسی چگونه می‌تواند فهم ما را به‌درستی از زندگی نوین غنی سازد. زبان ساده کتاب‌ها به فهم بهتر خواننده کمک می‌کند. «روان‌شناسی نظریه‌های توطئه»، «روان‌شناسی رانندگی»، «روان‌شناسی تعصب»، «روان‌شناسی رسانه اجتماعی»، «روان‌شناسی هنر» و «روان‌شناسی تروریسم» عناوین برخی از کتاب‌های این مجموعه است.

«روان‌شناسی هنر» نوشته جورج مدر است که با ترجمه محمدرضا ابوالقاسمی به فارسی منتشر شده است. نویسنده این کتاب استاد روان‌شناسی در دانشگاه لینکلن انگلستان است و عمده پژوهش‌هایش مربوط به ادراک حرکت، هنر و توهم بصری بوده است. او در این کتاب به طرح این پرسش‌ها پرداخته که: چرا از هنر لذت می‌بریم؟ چه چیزی ما را به آفرینش آثار هنری برمی‌انگیزد؟ علوم اعصاب چگونه می‌توانند ما را در درک ذوق هنری خودمان یاری کنند؟ این کتاب درواقع درآمدی درباره مجموعه منتخبی از راه‌های پرشماری است که در آنها روان‌شناسی می‌تواند به ما در درک و تحسین فعالیت‌های خلاق کمک کند. جورج مدر در بخشی از پیشگفتار کتاب نوشته که شخصا علاقه‌ای درازمدت به هنرهای بصری داشته است اما سال‌های زیادی را به فراگرفتن و سپس آموزش و پژوهش در علم روان‌شناسی ادراک بصری انسان سپری کرده است. همین علاقه به دو عرصه هنرهای بصری و روان‌شناسی باعث شده که او به سراغ نوشتن کتاب «روان‌شناسی هنر» برود. این کتاب شامل هفت بخش با این عناوین است: «هنر و روان‌شناسی»، «عصب‌شناسی هنر»، «چرا به هنر می‌پردازیم؟»، «بازنمایی فضا، خطوط شکل‌ساز و فرم در هنر»، «چه چیزی هنر را تراز اول می‌کند؟» و «خلاقیت در هنر و علم». فصل اول با تذکر اهمیت هنر به منزله نوعی رفتار و با تأکید بر تاریخ مشترک هنر و علم، عرصه را برای سایر فصل‌های کتاب آماده می‌کند. این فصل با بحث مختصری درباره منظور ما از هنر و درباره ارزش تقسیم هنر به ایسم‌ها به پایان می‌رسد. فصل دوم با طرح این پرسش که مغز چه ارتباطی با هنر دارد مبانی بحث‌های بعدی را هموار می‌کند. در این بخش به این پرسش‌ها هم پرداخته شده که چرا برخی اندیشمندان رویکردهای علمی به هنر را به دیده تردید می‌نگرند و نیز مهم‌ترین بینش‌هایی را بررسی می‌کند که علم مغز درباره هنر عرضه می‌دارد. فصل سوم می‌پرسد که چرا انسان‌ها با شور و شوقی وافر به هنر می‌پردازند. نظریه علمی زیربنایی این بحث نظریه تکامل بر اساس انتخاب طبیعی داروین است و فرض می‌گیرد که دلیل بقای همه اشکال رفتار انسان در میان جمعیت صرفا مزیت آنها برای بقا است. فصل‌های چهارم و پنجم پرسش‌هایی را مطرح می‌کنند درباره اینکه انسان‌ها چگونه هنر بصری می‌آفرینند. فصل چهارم متمرکز است بر اینکه هنرمندان چگونه فضا، خط شکل‌ساز و فرم را به تصویر می‌کشند و فصل پنجم اختصاص دارد به بازنمایی رنگ و حرکت. فصل ششم کتاب به این پرسش زیباشناسی می‌پردازد که چه چیزی هنر را فاخر می‌کند. فصل هفتم کتاب درباره خلاقیت است و به‌ویژه می‌پرسد خلاقیت چقدر برای هنر و علم مهم است و نیز درباره سایر شباهت‌های مغفول هنر و علم بحث می‌کند که البته ما را در درک روابط نزدیک این دو نوع رفتار یاری می‌کنند.

«روان‌شناسی رسانه اجتماعی» نوشته کیوران مک‌مائن است که با ترجمه ماندانا افتخار به فارسی منتشر شده است. نویسنده این کتاب دارای دکترای تاریخ و نظریه روان‌شناسی از یونیورسیتی کالج دوبلین است. در علایق پژوهشی او روان‌شناسی و فناوری به هم می‌پیوندند از‌جمله در زمینه امنیت سایبری و رسانه اجتماعی. در کتاب «روان‌شناسی رسانه اجتماعی» به این پرسش‌ها پرداخته شده که آیا در رسانه اجتماعی ما واقعا خودمان هستیم؟ آیا می‌شود از ارتباط با افرادی که از آنها شناخت اجمالی آنلاین داریم بهره‌ای ببریم؟ چرا کسانی سفره دل خود را زیاده در سایت‌های شبکه‌های اجتماعی باز می‌کنند؟ این کتاب دارای مقدمه و شش فصل با این عناوین است: «پروفایل‌ها»، «هم‌پیوندان»، «آپدیت‌ها»، «رسانه»، «پیام‌رسانی» و «ارزش‌ها». در این کتاب تلاش شده توضیح داده شود که چطور حجم زیادی از امور روزمره و فرهنگ امروزی ما به جایی رسید که از رسانه اجتماعی یعنی این سرویس‌های به غایت محبوب و جذاب اشباع شد. «روان‌شناسی رسانه اجتماعی» به این می‌پردازد که چگونه بخش بزرگی از زندگی روزمره ما در فضای آنلاین سپری می‌شود و این موضوع چه تأثیراتی بر هویت و به‌زیستی و روابط ما می‌گذارد. کتاب از سویی نشان می‌دهد که پروفایل‌ها و هم‌پیوندان آنلاین و استاتوس‌ها و اشتراک‌گذاری عکس‌ها چگونه می‌توانند راهی برای ابراز خودمان و شکل‌دهی به دایره تعاملاتمان باشند و از سوی دیگر مشکلات رسانه اجتماعی از قبیل مسائل مربوط به حریم خصوصی را برجسته می‌کند. از فومو (ترسِ جاماندن) گرفته تا فرِپینگ (تغییردادن اطلاعات پروفایل فرد در شبکه اجتماعی بدون اجازه او) و از ‌توییت‌زدن گرفته تا سلفی‌گذاشتن، روان‌شناسی رسانه اجتماعی نشان می‌دهد که رسانه اجتماعی چگونه دنیای ارتباطی کاملا جدیدی ایجاد کرده است و خوب یا بد، احتمالا کماکان سهم مهمی در چگونگی درک ما از خودمان خواهد داشت. آن‌طور که خود نویسنده نیز در مقدمه‌اش نوشته این کتاب می‌خواهد به چند پرسش‌ پاسخ دهد که برخی از آنها عبارت‌اند از: چگونه هویت خود را در پروفایل‌های نامنعطف رسانه اجتماعی ابراز می‌کنیم؟ چرا واقعی‌بودن در رسانه اجتماعی کار سختی به نظر می‌رسد؟ چرا برخی از افراد فریپینگ را سرگرم‌کننده می‌دانند در حالی که دیگران نمی‌دانند؟ آیا در محیط‌هایی که در آنها ناشناس هستیم همچنان می‌توانیم خودمان باشیم؟ آیا می‌توانیم از برقراری ارتباط با افرادی که از آنها شناخت اجمالی داریم سود ببریم؟ کدام سرویس‌ها برای حفظ دوستی‌های معنادار از همه بهتر هستند؟

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها