|

قبح اختلاس شکسته شده است!

درتاریخ نه‌چندان دور کشور ما، هنجاربودن فرهنگ راهزنی و غارتگری در میان بعضی از طوایف، قبایل، ایلات، عشایر و... رایج بوده است. عمل سرقت و غارت که امروزه در جامعه به عنوان یک پدیده بزه تلقی می‌شود، همیشه و همه‌جا رفتاری بزهکارانه تلقی نمی‌شده است، جایی که قریب به یک قرن پیش در میان قسمتی از ایلات، سرقت یک نوع شجاعت و دلاوری تلقی می‌شد و مهارت را در این زمینه مایه فخر می‌دانستند.

قبح اختلاس شکسته شده است!

درتاریخ نه‌چندان دور کشور ما، هنجاربودن فرهنگ راهزنی و غارتگری در میان بعضی از طوایف، قبایل، ایلات، عشایر و... رایج بوده است. عمل سرقت و غارت که امروزه در جامعه به عنوان یک پدیده بزه تلقی می‌شود، همیشه و همه‌جا رفتاری بزهکارانه تلقی نمی‌شده است، جایی که قریب به یک قرن پیش در میان قسمتی از ایلات، سرقت یک نوع شجاعت و دلاوری تلقی می‌شد و مهارت را در این زمینه مایه فخر می‌دانستند. این عده معتقد بودند که این مهارت و استادی، زندگی را بیمه و آینده را تأمین می‌کند و کسی که نتواند دزدی کند ناتوان است. اگرچه جامعه هدف در شکل محدودتری دسترنج و سرمایه انسان‌های دیگر بود اما گاهی وقت‌ها به خزانه دولتی هم شبیخون زده می‌شد. با گسترش شهرنشینی و مدرن‌شدن جامعه، غارت و سرقت از شهروندان از بین نرفت اما قبیح‌بودن مسئله و ضد ارزش بودن آن وارد فرهنگ رسمی جامعه شد. از یک طرف برخورد با سارقان توسط سیستم قضائی و اعمال تنبیه برای مجرمان در قالب شلاق، زندان، محرومیت‌های اجتماعی و... و از طرف دیگر در منفورشدن نزد افکار عمومی و نکوهش‌شدن، بسط و گسترش پیدا کرد. امروز که دزدی و سرقت عملی شنیع شناخته شده است، آهسته‌آهسته غارت و سرقت کم‌ارزش که از مال و ثروت مردم به یغما می‌رفت فراموش نشده، اما پدیده با مهارت و ترفندهای امروزی تبدیل به غارت بیت‌المال و در ابعادی وسیع‌تر به کل منافع ملی جامعه سرایت پیدا کرده، موضوع به شکل نجومی تغییر ماهوی یافته است، نوع جرائم مالی نیز ابعاد وسیعی به خود گرفته، جرائم الکترونیکی، سایبری، مجازی و... در شبکه‌های اقتصادی و بانکی، شکل تکامل‌یافته و حرفه‌ای‌تر همان جرائم راهزنی و یدی است. رنج‌آورترین مسئله در این پدیده تنها سرمایه و دسترنج یک ملت نیست که توسط عده قلیلی به تاراج و یغما می‌رود، حتی قبح این مسئله نیز به‌شدت تنزل پیدا کرده است. آن‌قدر از آسیب‌های کم‌ارزش دیگر اجتماعی در تریبون‌های رسمی صحبت می‌شود و موضوعات، بزرگ، جلوه داده می‌شود که درباره مسئله اختلاس به اندازه یک‌صدم آنان بحث و بررسی نمی‌شود و موضوع ضد اخلاقی آن گوشزد نمی‌شود، درحالی‌که مانند ماری هفت سر در‌حال بلعیدن سرمایه و حیثیت اجتماعی کشور است. ملاحظه می‌شود اختلاسگران نه‌تنها خود را مجرم نمی‌دانند‌ بلکه نوع رفتار و کنش آنان در محاکم قضائی و رسانه عمومی مؤید این است که بی‌محابا و با نوعی نیشخند به مردم و جامعه می‌نگرند یا آنانی که بار خود را بسته‌اند و با پول بیت‌المال زندگی مرفهی در آن‌سوی مرزها برای خود ساخته‌اند، با وجدانی آسوده و خیالی راحت منافع ۸۵ میلیون ایرانی را به سخره گرفته‌اند. توجه کنید، آن‌وقت به‌راحتی می‌توان پی برد اختلاس در گمان آنان دزدی نیست‌ بلکه یک زرنگی و نبوغ اجتماعی است که در افراد خاصی وجود دارد؛ یعنی بازگشت به دوران پیش از مدرن و سیستم قبل از بوروکراسی، شاهد هستیم در این شرایط سخت اقتصادی، اختلاسی بزرگ رخ داده و چند میلیارد دلار به تاراج رفته است. آب رفته به جوی بازنمی‌گردد، مگر اختلاس‌های گذشته به صندوق بیت‌المال بازگشت که این‌بار بازگردد؟ می‌گویند عاملان و مسئولان مربوطه از کار اخراج شده‌اند؛ سؤال اینجاست مگر یک مدیر، معاون وزیر یا شخص وزیر در ۳۰ یا ۴۰ سال به چه میزان دستمزد دریافت می‌کند؟ کسی که میلیون‌ها دلار غارت کرده چه نیازی به چندرغاز حقوق دولتی دارد تا در ۳۰، ۴۰ سال دریافت کند؟ چرا سیستم تا این اندازه فشل است که به‌راحتی می‌توان از آن سوءاستفاده کرد و سپس در بوق و کرنا کرد که دست غارتگران از بیت‌المال قطع شده است. الحمدالله تعداد دستگاه‌های نظارتی و عده آنان بی‌شمار است. پس چرا نظاره‌گر هستند و پس از عیان‌شدن رسوایی تازه سروصداها بلند می‌شود و پیام‌ها از هر طرف مخابره می‌شود، اختلاس کشف و ضبط شد و این نشان پاکدستی مسئولان است. در میان افکار عمومی که حاضر می‌شوی و با لحنی ملایم سؤال می‌کنی، چنان کوبنده از شدت درد صحبت می‌کنند و پاسخ می‌دهند؛ درمان کار در گردن‌زدن اختلاسگران در ملأعام است. آیا با این حد از اعمال خشونت موضوع حل می‌شود و دوباره اختلاس رخ نخواهد داد؟ این شیوه‌ها در جاهای دیگری اجرا شده که پالس مثبتی نداده است. امروزه تکنیک‌های نظارت و شفافیت در چرخه‌های مالی به اندازه‌ای بالا رفته که قبل از اقدام و دست‌درازی در صندوقچه بیت‌المال، رسوا می‌کند هرکسی را که در او غش بود.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها