|

«کلثوم» بعد از «مهین» دومین قاتل سریالی زن در تاریخ معاصر ایران:

بیوه سیاه

بیوه سیاه نام گونه‌ای عنکبوت است که به خاطر رفتار عجیب با شریک جنسی‌اش شناخته می‌شود. این عنکبوت بعد از جفت‌گیری با عنکبوت نر، او را تا لانه‌اش دنبال می‌کند و می‌کُشد. یکی از خطرناک‌ترین گونه‌های عنکبوت که زهر آن ۱۵ برابر بیشتر از مار زنگی کشنده است. برخی پژوهش‌ها می‌گوید این عنکبوت به خاطر گرسنگی شریک جنسی‌اش را می‌کشد. با این توصیفات، چندان عجیب نیست اگر رسانه‌ها در ایران به یک قاتل سریالی که تاکنون مشخص شده هفت شریک زندگی‌اش را به قتل رسانده، لقب «بیوه سیاه» بدهند؛ قاتلی سریالی که خیلی‌ها او را به‌عنوان دومین قاتل سریالی زن در چند دهه اخیر می‌شناسند.

بیوه سیاه
سامان موحدی‌راد خبرنگار گروه جامعه روزنامه شرق

سامان موحدی‌راد: بیوه سیاه نام گونه‌ای عنکبوت است که به خاطر رفتار عجیب با شریک جنسی‌اش شناخته می‌شود. این عنکبوت بعد از جفت‌گیری با عنکبوت نر، او را تا لانه‌اش دنبال می‌کند و می‌کُشد. یکی از خطرناک‌ترین گونه‌های عنکبوت که زهر آن ۱۵ برابر بیشتر از مار زنگی کشنده است. برخی پژوهش‌ها می‌گوید این عنکبوت به خاطر گرسنگی شریک جنسی‌اش را می‌کشد. با این توصیفات، چندان عجیب نیست اگر رسانه‌ها در ایران به یک قاتل سریالی که تاکنون مشخص شده هفت شریک زندگی‌اش را به قتل رسانده، لقب «بیوه سیاه» بدهند؛ قاتلی سریالی که خیلی‌ها او را به‌عنوان دومین قاتل سریالی زن در چند دهه اخیر می‌شناسند.

13 شوهری که همه مرده‌اند

اواخر هفته گذشته یک خبر از دنیای حوادث توجه همه را در ایران به خود جلب کرد. نیروی انتظامی استان مازندران یک قاتل سریالی را در این استان دستگیر کرد. یک قاتل سریالی که در مدت ۱۸ سال دست‌کم هفت نفر را به قتل رسانده بود. تصاویر، زنی روستایی را نشان می‌دهند که ۵۶ سال دارد و نامش «کلثوم» است. بنا بر اطلاعاتی که تاکنون منتشر شده، کلثوم در شهرهای مختلف مازندران مانند ساری، بابل، قائمشهر، نکا و محمودآباد همسرهایش را به قتل می‌رسانده و شهر یا روستای محل جنایت را ترک می‌کرده است.

اطلاعات منتشر‌شده درباره او و انگیزه قتل‌هایش چندان واضح نیست. برای نمونه یک منبع آگاه بدون نام در مصاحبه با رسانه‌ها اعلام کرده که همسر دوم او مسن بوده و او و فرزندانش با کلثوم بدرفتاری می‌کردند و شرح کتک‌خوردن‌های کلثوم در روستا معروف بوده. حتی برخی شایعات می‌گویند که کلثوم ممکن است در خانه آنها درگیر فساد اخلاقی هم شده باشد. همین گزارش‌ها اعلام می‌کنند که وقتی کلثوم را برای بازسازی صحنه جرم به روستای «ولاشید» برده‌اند، او به فرزندان مقتول گفته: «من کشتم. یادتان است روز‌هایی که من را کتک می‌زدید؟ من هم الکل قرمز در دهان پدرتان ریختم و با بالش او را خفه کردم!». اما آیا واقعا همه انگیزه‌های قتل به بدرفتاری با زنان باز‌می‌گردد؟ در برخی گزارش‌های منتشر‌شده ردپای پول هم دیده می‌شود. همچنین یک فرد مشکوک که در همه پروژه‌های ازدواج کلثوم نقش معرف را بازی می‌کرده. بگذارید داستان را از ابتدا تعریف کنیم.

یک زن جوان روستایی از ساری به واسطه مردی که نقش معرفی همسر را به مردان روستایی بازی می‌کرده، به مردان مسنی در شهرهای مختلف مازندران پیشنهاد می‌شود. این زن که کلثوم نام دارد، در طول ۵۶ سال زندگی‌اش تاکنون همسر صیغه‌ای ۱۳ مرد مسن شده که به گزارش رسانه‌های ایران هر ۱۳ همسر او تا‌کنون از دنیا رفته‌اند. در‌این‌میان می‌دانیم که یک قربانی که مردی ۷۰‌ساله و بابلی بوده، از دست او فرار کرده؛ ولی سرنوشت و علت مرگ بقیه به‌جز هفت موردی که خود کلثوم به قتل‌شان اعتراف کرده، مشخص نیست. همچنین گویا در همه پروژه‌های ازدواج کلثوم در سراسر مازندران یک مرد نقش معرف را بازی می‌کرده است. در گزارش‌های دیگری صحبت از مهریه‌های سنگین برای کلثوم در میان است. برای نمونه خانواده پیرمرد بابلی که از دست کلثوم فرار کرده، علت پیگیری‌نکردن ماجرا را مهریه ۷۰ میلیونی کلثوم در سال ۱۳۹۹ عنوان می‌کنند یا خانواده‌ای دیگر از مهریه ۲۰۰ میلیونی کلثوم سخن می‌گویند. آخرین قتل هم که منجر به دستگیری کلثوم شد، وقتی مشکوک به نظر رسید که کلثوم در مراسم ختم از خانواده مقتول درخواست مهریه ۵۰۰ میلیونی کرده بود. بنابراین با حضور مرد مرموز معرف و مهریه‌های میلیونی آیا می‌توان پول را انگیزه‌ای  برای این اتفاق دانست؟

فعلا از انگیزه‌های واقعی کلثوم چیزی نمی‌دانیم؛ اما چیزی که مسلم است، او همسرهای صیغه‌ای‌اش را که همگی بیش از ۷۰ سال داشتند، با متادون مسموم می‌کرده و سپس با خفه‌کردن آنها دستش به مهریه درخور توجهی می‌رسیده و مسیر شهری دیگر در مازندران را در پیش می‌گرفته.

مهین قبل از کلثوم

تعداد قاتل‌های سریالی زن در تاریخ جرم و جنایت بسیار کم است و در میان قاتل‌های سریالی ایرانی هم چنین نسبتی رعایت شده است. با این حال بعد از مورد معروف «مهین»، قاتل سریالی قزوینی در دهه ۸۰، حالا دنیای قاتلان سریالی ایرانی یک شخصیت زن دیگر هم دارد. اگر انگیزه‌های مالی را دلیل قتل‌های کلثوم در نظر بگیریم، او و مهین در انگیزه با هم شباهت زیادی دارند.

مهین قدیری متولد سال ۱۳۵۶ و ساکن قزوین بود. او در ۱۴‌سالگی ازدواج کرد. مهین با همسر معتاد و دو دختر کوچکش که یکی از آنها معلول بود، زندگی می‌کرد. بعد از تصادف و مشکلات مالی زیادی که برایش پیش آمد، به فکر قتل زن‌های مسن افتاد. او پنج زن را با آبمیوه مسموم و سپس با روسری خفه کرد و بعد از سرقت طلا و زیورآلات‌شان، جسد آنها را در حاشیه قزوین انداخت. مهین قدیری سرانجام در سال ۱۳۸۸ دستگیر و به جرم قتل، به قصاص محکوم شد. درباره مهین قدیری فیلم مستندی با همین نام ساخته شده که به زندگی‌اش می‌پردازد. نکته درخور توجه درباره مهین این است که به اعتراف بازپرسان و مسئولان پرونده‌اش بسیار بسیار باهوش بود. قتل‌های او بسیار حساب‌شده بودند. او هیچ اثری از خود به جای نمی‌گذاشت. اگرچه در ابتدا قربانیان خود را با روسری خفه می‌کرد، اما بعد از چند مورد، ترجیح داد از کیسه پلاستیکی استفاده کند تا به او مشکوک نشوند و پلیس گمان کند که قتل‌ها به هم ارتباطی ندارند. محل رهاکردن جنازه‌ها از هم فاصله داشت و او می‌دانست چگونه جنازه‌ها را رها کند که کسی محدوده قتل‌ها را تشخیص ندهد.

هوش بالا یکی از مؤلفه‌های مهم قاتلان سریالی است که روان‌کاوهای زیادی به آن اشاره می‌کنند. آیا این مؤلفه درباره کلثوم هم صدق می‌کند؟

قاتلان سریالی و مطالعات روان‌شناختی

اغلب مطالعات منتشر‌شده درباره قاتلان سریالی خبر از وضعیت متفاوت روانی آنها می‌دهد. قاتلان سریالی اغلب انگیزه‌هایی روانی برای انجام اعمال‌شان دارند. اما آیا پول هم می‌تواند انگیزه‌ای برای ارتکاب این جرائم باشد؟

فربد فدایی، مؤسس گروه روان‌پزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی و استاد میهمان دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، برای تدریس روان‌شناسی و روان‌پزشکی کیفری درباره انگیزه‌های قاتلان سریالی و تعاریف پایه درباره آنها می‌گوید: «انگیزه ویژه وابسته به شرایطی است که منجر به جنایت می‌شود. عموما باید گفت این افراد به خاطر سودجویی، پول، حسادت یا حتی نیازهای جنسی دست به جنایت می‌زنند. طبیعتا هر قاتلی را باید به صورت انفرادی ارزیابی کرد و انگیزه‌های آنها را کشف کرد؛ اما به طور کلی قاتلانی که گروه زیادی قربانی دارند، به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند. گروهی قاتلان سریالی هستند؛ مثل همین خانمی که به‌تازگی دستگیر شده است. این افراد گروهی را به طور مشابه و در یک بازه زمانی به قتل می‌رسانند. گروهی دیگر از قاتلان با چند قربانی، قاتلان گروهی هستند. این قاتلان کسانی هستند که در آن، یک نفر در یک زمان چندین نفر را به قتل می‌رساند. مثل اینکه یک نفر با اسلحه به یک محل حمله کند و چندین نفر را بکشد».

فدایی در بخش دیگری از صحبت‌هایش به ویژگی‌های قاتلان سریالی می‌پردازد و می‌گوید: «از ویژگی‌های قتل‌های سریالی یکی این است که قاتل با مقتولان سابقه آشنایی قبلی ندارد؛ اما در مقابل قاتلان گروهی مقتولان را می‌شناسند و سابقه رابطه طولانی با آنها دارند. نکته دیگر این است که اغلب اقدامات قاتلان سریالی به دلیل فاجعه‌آمیز بودنش بیشتر مورد توجه رسانه‌ها قرار می‌گیرد. از دیگر ویژگی‌های قاتلان سریالی این است که آنها در بازه زمانی طولانی ممکن است قتل‌ها را انجام دهند و پلیس هم ممکن است به دنبال آنها باشد، اما موفق به دستگیری آنها نشود. یکی از دلایل این مسئله این است که قاتلان سریالی از هوش بالایی برخوردارند و به ‌همین ‌دلیل پلیس مدت‌ها برای دستگیری آنها تحقیق و تلاش می‌کند. در‌حالی‌که دیگر قاتلان به‌ویژه قاتلان عادی که یک قربانی دارند، هوش‌شان پایین است».

این استاد روان‌پزشکی کیفری در بخش پایانی صحبت‌هایش به «شرق» می‌گوید: تعداد قاتلان سریالی و گروهی در مجموع کم است. مثلا اگر در ایالات متحده سالانه ۳۰ هزار قتل انجام شود، نزدیک به ۵۰۰ مورد آن می‌تواند به این دو گروه از قاتلان مربوط باشد.

این افراد برای ارزیابی روان‌پزشکی اغلب به پزشکی قانونی ارجاع داده می‌شوند و در آنجا با آنها مصاحبه‌هایی می‌شود. تعداد کمی از این قاتلان سریالی به اختلال‌های شدید روانی مثل روان‌پریشی مبتلا هستند. برای اکثریت آنها تشخیص دقیق روان‌پزشکی وجود ندارد. البته در بیشتر آنها تشخیص‌هایی مثل شخصیت ضداجتماعی داده می‌شود؛ ولی در مجموع شاید بتوان این گروه‌ از قاتلان را در یک دسته جدید روان‌پزشکی قرار داد که برای تشخیصش به پژوهش بیشتری نیاز است. البته در ایران از آنجایی که بعد از وقوع رفتار آنها احساسات عمومی برانگیخته می‌شود و خواستار مجازات سریع آنها هستند، امکان مطالعات دقیق روان‌پزشکی وجود ندارد.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها