ناتوانی در کنترل خشم؛ واقعیتی که کرونا آشکار کرد
مریم رامشت. روانشناس و استاد دانشگاه
خشونت خانگی یکی از متداولترین انواع خشونت و از میان انواع خشونت خانگی آزار و اذیت عاطفی بسیار شدیدتر از دیگر انواع خشونت است. صرفنظر از ضربوجرح بسیاری از زنان و مردان تحقیر و توهین و بیاهمیت جلوهدادن از انواع خشونت عاطفی است که عزت نفس فرد را پایین میآورد و استقلال را کاهش میدهد و به فرد خشونتگر نوعی احساس قدرت دست میدهد. زخمهایی که آزار عاطفی ایجاد میکند گاهی عمیقتر از آثار و اذیتهای فیزیکی است بعضی از این آزارها اقتصادی و مالی و هدفش تسلط است.
مقصرتراشی دیگر موردی است که فرد انجام میدهد که این حالت در فضای محدود بسیار بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. کسی که آزار و اذیت میکند یک انتخاب آگاهانه انجام میدهد فرد کنترل از دستش خارج نمیشود، بلکه رفتاری سوءاستفادهگرایانه و عمدی انجام میدهد. البته آستانه مقاومت فرد فاعل پایین آمده که چنین میکند اما به هر حال، این رفتار انتخاب اوست.
در خشونتهای خانگی زنان اولین گروهی هستند که مورد خشونت قرار میگیرند. آمارهای جدید اورژانس اجتماعی در دوره کرونا نشان میدهد خشونت نسبت به زنان 30 درصد افزایش پیدا کرده است. زنها به دلیل ضعف جسمانی و وابستگی مالی، فرهنگی و اجتماعی که نسبت به همسر دارند، بیشتر مورد خشونت عاطفی قرار میگیرند هرچند در چند سال اخیر تحول اساسی در جایگاه زنان ایجاد شده است اما همچنان زنان چندان مورد توجه نیستند. زنانی که مورد خشونت قرار گرفتند هم شامل همسران است و هم شامل دختران، یعنی دختران بیشتر از پسران مورد خشونت عاطفی و اقتصادی قرار میگیرند. بعد از این دو گروه کودکان هستند که مورد خشونت قرار میگیرند. بیدفاعی کودکان مهمترین دلیل مورد خشونت قرارگرفتن آنهاست. کودکان بیشتر از خانمها ناتوان هستند و عکسالعمل هم نشان نمیدهند. بنابراین آنها نیز مورد آزار هستند. بررسیها نشان میدهد آزار جسمی درباره کودکان زیاد شده است. بچهها بیشتر در معرض کتکخوردن قرار دارند. بعد از این افراد سالمند مورد خشونت قرار میگیرند. ما کشوری هستیم که به سمت سالمندی میرویم و این ذهینت وجود دارد که سالمندان باری بر دوش خانواده هستند چون توانایی
جسمانی و مالی ندارند و در نتیجه سالمندان نقطه ضعف خانوادهها هستند و این باعث میشود خانوادهها حساسیت بیشتری داشته باشند. خشونت درباره افراد سالمند فیزیکی نیست. بیشتر تحقیرکردن و القای این مسئله است که آنها باری بر دوش خانواده هستند. در شرایط قرنطینه اکثر خانوادهها در فضای بسته نسبتا کوچک با هم زندگی میکنند. این مسئله از قبل برنامهریزی نشده و یکدفعه اتفاق افتاده است بنابراین ما با یک غافلگیری هم مواجه هستیم. یکی دیگر از مسائل اثرگذار بستهبودن فضاست چراکه دلنگرانی و افسردگی را بیشتر میکند. ترس و نگرانی عامل دیگری است ما به خاطر یک مسئله خوشحالکننده کنار هم نیستیم. ما به خاطر یک تهدید بیرونی کنار هم قرار گرفتیم و این ترس باعث میشود آستانه مقاومت ما پایین آمده عصبانی میشویم. بمباران اخبار تلخ و شایعهسازی و عدم آگاهی نسبت به اینکه این بحران کی تمام میشود هم عامل دیگری است که باعث بروز خشونت میشود.
اما نکته بسیار مهم بیکاری است. در خانوادههایی که معیشتشان به خطر افتاده خشونت خانگی بروز بیشتری پیدا کرده است. وضعیت بد اقتصادی مردم امنیت روانی آنها را به هم زده است. از مهمترین کارهایی که باید در این دوران انجام دهیم تا خشونت کاسته شود، این است که بهراحتی شرایط را برای اعضای خانواده توضیح دهیم و از آنها بخواهیم توقعات خود را به حداقل برسانند. بهوضوح به بچهها گفته شود فعلا کار نیست و پولی هم نداریم و باید تحمل کنیم تا این دوران بگذرد.
کارهای مشترک تعریف کنیم. در تمیزکردن خانه و آشپزی همگی مشارکت کنیم البته اگر فردی دوست ندارد مشارکت کند او را وادار نکنیم. پدر و مادرها باید بدانند در خانه نباید حکومت نظامی برقرار کنند، نباید رأس یک ساعت همه بخوابند یا اینکه تلویزیون و اینترنت در یک ساعت خاموش شود. باید تابآوری بیشتری داشته باشیم و اجازه دهیم بچهها یا همسرمان بیشتر خودشان را سرگرم کنند البته نباید مزاحم دیگران شوند. نباید مدام از بچهها بخواهیم از حریم خصوصی خودشان خارج شوند. از مکانهایی مانند تراس و پشتبام برای هواخوری استفاده کنیم و به رؤیاهایمان فکر و برای آینده برنامهریزی کنیم. از تخریب عاطفی همدیگر دست برداریم. از خشونت جنسی نسبت به همسر پرهیز کنیم. اگر در خانه سالمند یا معلول داریم، نباید نسبت به او بیتوجهی کنیم. بیتوجهی به سالمندان و معلولان دو اثر بسیار بد دارد. اگر بر اثر بیتوجهی ما آنها دچار بیماری شده و جان خود را از دست دهند، درگیری روانی شدیدی پیدا خواهیم کرد و دوم اینکه فرزندان ما شاهد این صحنه بوده و خشم عمیقی را در ناخودآگاه خود خواهند داشت. این خشم باعث میشود ما افرادی بیمسئولیت و نامهربان در برابر آنها جلوه
کنیم و این موضوع سرنوشت آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
دوران قرنطینه و کرونا به مردم و ما به صورت علنی نشان داد که مهارت ما در زندگی پایین است و کنترل خشم نداریم. به نظر من، به رخکشیدن این ضعف میتواند فرصتی باشد برای برطرفکردن آن، تابآوری یکی از مهمترین مهارتهای زندگی است که بنا بر دلایل مختلف از جمله عدم آموزش صحیح بیشتر مردم ایران آن را ندارند و همین باعث میشود دچار بحران و سختی شویم. برای تابآوری تمرینهایی هست که نیاز به پول هم ندارد. نفس عمیق هنگام خشم، فریادنزدن و عجلهنکردن در بیان حرفها یکی از مهمترین تمرینها در دوران تابآوری است. با مشارکت بچهها نان بپزید. به آنها مهارتهایی مثل کاشتن مواد غذایی و سبزیجات و نانپختن را آموزش دهید. کرونا تنها اتفاق پاندمی جهان نیست و ممکن است وقتی بچهها بزرگ میشوند دوباره مسئله دیگری پاندمی شود بنابراین باید آنها بتوانند از این تجربه استفاده کنند.
خشونت خانگی یکی از متداولترین انواع خشونت و از میان انواع خشونت خانگی آزار و اذیت عاطفی بسیار شدیدتر از دیگر انواع خشونت است. صرفنظر از ضربوجرح بسیاری از زنان و مردان تحقیر و توهین و بیاهمیت جلوهدادن از انواع خشونت عاطفی است که عزت نفس فرد را پایین میآورد و استقلال را کاهش میدهد و به فرد خشونتگر نوعی احساس قدرت دست میدهد. زخمهایی که آزار عاطفی ایجاد میکند گاهی عمیقتر از آثار و اذیتهای فیزیکی است بعضی از این آزارها اقتصادی و مالی و هدفش تسلط است.
مقصرتراشی دیگر موردی است که فرد انجام میدهد که این حالت در فضای محدود بسیار بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. کسی که آزار و اذیت میکند یک انتخاب آگاهانه انجام میدهد فرد کنترل از دستش خارج نمیشود، بلکه رفتاری سوءاستفادهگرایانه و عمدی انجام میدهد. البته آستانه مقاومت فرد فاعل پایین آمده که چنین میکند اما به هر حال، این رفتار انتخاب اوست.
در خشونتهای خانگی زنان اولین گروهی هستند که مورد خشونت قرار میگیرند. آمارهای جدید اورژانس اجتماعی در دوره کرونا نشان میدهد خشونت نسبت به زنان 30 درصد افزایش پیدا کرده است. زنها به دلیل ضعف جسمانی و وابستگی مالی، فرهنگی و اجتماعی که نسبت به همسر دارند، بیشتر مورد خشونت عاطفی قرار میگیرند هرچند در چند سال اخیر تحول اساسی در جایگاه زنان ایجاد شده است اما همچنان زنان چندان مورد توجه نیستند. زنانی که مورد خشونت قرار گرفتند هم شامل همسران است و هم شامل دختران، یعنی دختران بیشتر از پسران مورد خشونت عاطفی و اقتصادی قرار میگیرند. بعد از این دو گروه کودکان هستند که مورد خشونت قرار میگیرند. بیدفاعی کودکان مهمترین دلیل مورد خشونت قرارگرفتن آنهاست. کودکان بیشتر از خانمها ناتوان هستند و عکسالعمل هم نشان نمیدهند. بنابراین آنها نیز مورد آزار هستند. بررسیها نشان میدهد آزار جسمی درباره کودکان زیاد شده است. بچهها بیشتر در معرض کتکخوردن قرار دارند. بعد از این افراد سالمند مورد خشونت قرار میگیرند. ما کشوری هستیم که به سمت سالمندی میرویم و این ذهینت وجود دارد که سالمندان باری بر دوش خانواده هستند چون توانایی
جسمانی و مالی ندارند و در نتیجه سالمندان نقطه ضعف خانوادهها هستند و این باعث میشود خانوادهها حساسیت بیشتری داشته باشند. خشونت درباره افراد سالمند فیزیکی نیست. بیشتر تحقیرکردن و القای این مسئله است که آنها باری بر دوش خانواده هستند. در شرایط قرنطینه اکثر خانوادهها در فضای بسته نسبتا کوچک با هم زندگی میکنند. این مسئله از قبل برنامهریزی نشده و یکدفعه اتفاق افتاده است بنابراین ما با یک غافلگیری هم مواجه هستیم. یکی دیگر از مسائل اثرگذار بستهبودن فضاست چراکه دلنگرانی و افسردگی را بیشتر میکند. ترس و نگرانی عامل دیگری است ما به خاطر یک مسئله خوشحالکننده کنار هم نیستیم. ما به خاطر یک تهدید بیرونی کنار هم قرار گرفتیم و این ترس باعث میشود آستانه مقاومت ما پایین آمده عصبانی میشویم. بمباران اخبار تلخ و شایعهسازی و عدم آگاهی نسبت به اینکه این بحران کی تمام میشود هم عامل دیگری است که باعث بروز خشونت میشود.
اما نکته بسیار مهم بیکاری است. در خانوادههایی که معیشتشان به خطر افتاده خشونت خانگی بروز بیشتری پیدا کرده است. وضعیت بد اقتصادی مردم امنیت روانی آنها را به هم زده است. از مهمترین کارهایی که باید در این دوران انجام دهیم تا خشونت کاسته شود، این است که بهراحتی شرایط را برای اعضای خانواده توضیح دهیم و از آنها بخواهیم توقعات خود را به حداقل برسانند. بهوضوح به بچهها گفته شود فعلا کار نیست و پولی هم نداریم و باید تحمل کنیم تا این دوران بگذرد.
کارهای مشترک تعریف کنیم. در تمیزکردن خانه و آشپزی همگی مشارکت کنیم البته اگر فردی دوست ندارد مشارکت کند او را وادار نکنیم. پدر و مادرها باید بدانند در خانه نباید حکومت نظامی برقرار کنند، نباید رأس یک ساعت همه بخوابند یا اینکه تلویزیون و اینترنت در یک ساعت خاموش شود. باید تابآوری بیشتری داشته باشیم و اجازه دهیم بچهها یا همسرمان بیشتر خودشان را سرگرم کنند البته نباید مزاحم دیگران شوند. نباید مدام از بچهها بخواهیم از حریم خصوصی خودشان خارج شوند. از مکانهایی مانند تراس و پشتبام برای هواخوری استفاده کنیم و به رؤیاهایمان فکر و برای آینده برنامهریزی کنیم. از تخریب عاطفی همدیگر دست برداریم. از خشونت جنسی نسبت به همسر پرهیز کنیم. اگر در خانه سالمند یا معلول داریم، نباید نسبت به او بیتوجهی کنیم. بیتوجهی به سالمندان و معلولان دو اثر بسیار بد دارد. اگر بر اثر بیتوجهی ما آنها دچار بیماری شده و جان خود را از دست دهند، درگیری روانی شدیدی پیدا خواهیم کرد و دوم اینکه فرزندان ما شاهد این صحنه بوده و خشم عمیقی را در ناخودآگاه خود خواهند داشت. این خشم باعث میشود ما افرادی بیمسئولیت و نامهربان در برابر آنها جلوه
کنیم و این موضوع سرنوشت آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
دوران قرنطینه و کرونا به مردم و ما به صورت علنی نشان داد که مهارت ما در زندگی پایین است و کنترل خشم نداریم. به نظر من، به رخکشیدن این ضعف میتواند فرصتی باشد برای برطرفکردن آن، تابآوری یکی از مهمترین مهارتهای زندگی است که بنا بر دلایل مختلف از جمله عدم آموزش صحیح بیشتر مردم ایران آن را ندارند و همین باعث میشود دچار بحران و سختی شویم. برای تابآوری تمرینهایی هست که نیاز به پول هم ندارد. نفس عمیق هنگام خشم، فریادنزدن و عجلهنکردن در بیان حرفها یکی از مهمترین تمرینها در دوران تابآوری است. با مشارکت بچهها نان بپزید. به آنها مهارتهایی مثل کاشتن مواد غذایی و سبزیجات و نانپختن را آموزش دهید. کرونا تنها اتفاق پاندمی جهان نیست و ممکن است وقتی بچهها بزرگ میشوند دوباره مسئله دیگری پاندمی شود بنابراین باید آنها بتوانند از این تجربه استفاده کنند.