برونرفت از بحران کمبود آب در ایران
رضا بختیاری . کارشناس کشاورزی
بحران آب بسیار جدی است. در اکثر مناطق ایران، سطح آب به شدت پایین رفته که بسیار نگرانکننده است و باید چارهای اندیشید. توسط کارشناسان هشدارهایی جدی ناشی از بحران کمآبی هرازچندگاهی مطرح میشود. بحران کمبود آب در ایران از مرز هشدارها گذشته است. سالهاست مقامات دولتی، کارشناسان و شهروندان مسئول در مورد ابعاد رو به گسترش کمبود آب در ایران هشدار میدهند. کاهش سطح آب و خشکشدن دریاچهها، پايینرفتن بستر آبهای زیرزمینی در بسیاری از نقاط کشور، خشکشدن آب برخی رودخانهها، کاهش سطح ذخیره آب پشت اغلب سدهای کشور، تخلیه تعدادی از روستاها در چند دهه گذشته، خالیشدن چندین روستا در حاشیه دریاچه هامون، گسترش کویر و بیابانهای لمیزرع و خشک، هر روز سرزمین ما و ساکنان آن را به سوی یک فاجعه ملی و زیستمحیطی نزدیکتر میکند. در مواجهه با بحران آب باید تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم و این مسئله را امری مهم بدانیم که نهتنها یک ارگان بلکه تمام مردم ایران موظف به حل این مشکل هستند. چراكه در این موفقیت با یک معادله دومجهولی مواجهیم؛ یک مجهول آن کمبود آب است که براي آن باید راهحل علمی اندیشید و دوم این است که از این تهدید بالقوه چگونه یک فرصت بسازیم. هنر ما عبور آرام و منطقی از چالش کمآبی است یعنی با تدبیر، سختکوشی و مدیریت درست با کمترین خسارت باید از آن عبور کرد و مشکلها را شناخت، سپس مردم را آگاه كرد و فرهنگ صرفهجویی را جا انداخت. همه مردم به این مسئله آگاه شوند که باید صرفهجويی در مصرف آب را از خودمان شروع کنیم و مشکل جامعه را مشکل خود و خانواده خود بدانیم و فرزندان خود را نیز از همان دوران کودکی با استفاده صحیح از طلای آب آشنا كنيم. چراکه آب تنها نعمتی است که جایگزین ندارد و نبود آن حیات را از انسانها و تمام موجودات جهان سلب میکند. در واقع بحران کمآبی نیز بهعنوان یک پدیده طبیعی مانند سایر پدیدههای طبیعی به مدد دانش، آگاهی، برنامهریزی و مدیریت صحیح قابل پیشبینی و کنترل است و خسارتهای ناشی از آن را میتوان به حداقل رساند. بحران آب و محدودیت منابع آب درحالحاضر برای بسیاری از کشورها و در آینده نزدیک برای کلیه کشورهای جهان به صورت یک معضل جدی باید مورد توجه قرار گیرد. ازاینرو بايد به دنبال مدیریت آب برای دورههای خشکسالی بود، نه مدیریت آب در دورههای خشکسالی.
متأسفانه تاکنون در خشکسالیهای گذشته به صورت مقطعی عمل کردهایم که به صورت پرداخت خسارت به کشاورزان، استفاده از راهکارهای کوتاهمدت آبرسانی و تلاشهای دیگری از این دست بههیچوجه کافی نبوده و جای برخورد جامع و همهجانبه همچنان خالی است. شدت و حجم خسارتها و روند فزاینده آنها به گونهاي است که ایجاب میکند تدابیر مؤثرتر و اساسیتری بهخصوص جهت پیشگیری از این وقایع به عمل آيد. آمار و ارقامی که هرساله از طرف وزارت کشور اعلام میشود خسارتهای وارده به مزارع در باغها و تأسیسات شهری و روستایی، خسارتهای ناشی از عدم پوشش گیاهی، جنگلی و مراتع، مسائل و مشکلهای مربوط به فرسایش خاک و هدررفتن این سرمایه، انهدام رویشگاههای طبیعی و منابع زیستمحیطی که امید زیادی به احیای دوباره آنها داريم، سهم بالاتری از آمار را به خود اختصاص میدهد ولی همیشه در حاشیه قرار گرفتهاند. پس بیایید قدر این نعمت بزرگ الهی را بدانیم و در حفظ آن بکوشیم و در پایان هم اشارهای به راهحلهایی که برای کمبود آب مطرح میشوند، ميكنيم: از شیوه مدیریت منابع آب، تغییر روشهای انتقال آب از کانالهای سنتی به کانالهای بتونی، جلوگیری از هدررفت آب در شبکه توزیع، رفع فرسودگی شبکه و تغییر روشهای آبیاری باغها و مزارع.
بحران آب بسیار جدی است. در اکثر مناطق ایران، سطح آب به شدت پایین رفته که بسیار نگرانکننده است و باید چارهای اندیشید. توسط کارشناسان هشدارهایی جدی ناشی از بحران کمآبی هرازچندگاهی مطرح میشود. بحران کمبود آب در ایران از مرز هشدارها گذشته است. سالهاست مقامات دولتی، کارشناسان و شهروندان مسئول در مورد ابعاد رو به گسترش کمبود آب در ایران هشدار میدهند. کاهش سطح آب و خشکشدن دریاچهها، پايینرفتن بستر آبهای زیرزمینی در بسیاری از نقاط کشور، خشکشدن آب برخی رودخانهها، کاهش سطح ذخیره آب پشت اغلب سدهای کشور، تخلیه تعدادی از روستاها در چند دهه گذشته، خالیشدن چندین روستا در حاشیه دریاچه هامون، گسترش کویر و بیابانهای لمیزرع و خشک، هر روز سرزمین ما و ساکنان آن را به سوی یک فاجعه ملی و زیستمحیطی نزدیکتر میکند. در مواجهه با بحران آب باید تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم و این مسئله را امری مهم بدانیم که نهتنها یک ارگان بلکه تمام مردم ایران موظف به حل این مشکل هستند. چراكه در این موفقیت با یک معادله دومجهولی مواجهیم؛ یک مجهول آن کمبود آب است که براي آن باید راهحل علمی اندیشید و دوم این است که از این تهدید بالقوه چگونه یک فرصت بسازیم. هنر ما عبور آرام و منطقی از چالش کمآبی است یعنی با تدبیر، سختکوشی و مدیریت درست با کمترین خسارت باید از آن عبور کرد و مشکلها را شناخت، سپس مردم را آگاه كرد و فرهنگ صرفهجویی را جا انداخت. همه مردم به این مسئله آگاه شوند که باید صرفهجويی در مصرف آب را از خودمان شروع کنیم و مشکل جامعه را مشکل خود و خانواده خود بدانیم و فرزندان خود را نیز از همان دوران کودکی با استفاده صحیح از طلای آب آشنا كنيم. چراکه آب تنها نعمتی است که جایگزین ندارد و نبود آن حیات را از انسانها و تمام موجودات جهان سلب میکند. در واقع بحران کمآبی نیز بهعنوان یک پدیده طبیعی مانند سایر پدیدههای طبیعی به مدد دانش، آگاهی، برنامهریزی و مدیریت صحیح قابل پیشبینی و کنترل است و خسارتهای ناشی از آن را میتوان به حداقل رساند. بحران آب و محدودیت منابع آب درحالحاضر برای بسیاری از کشورها و در آینده نزدیک برای کلیه کشورهای جهان به صورت یک معضل جدی باید مورد توجه قرار گیرد. ازاینرو بايد به دنبال مدیریت آب برای دورههای خشکسالی بود، نه مدیریت آب در دورههای خشکسالی.
متأسفانه تاکنون در خشکسالیهای گذشته به صورت مقطعی عمل کردهایم که به صورت پرداخت خسارت به کشاورزان، استفاده از راهکارهای کوتاهمدت آبرسانی و تلاشهای دیگری از این دست بههیچوجه کافی نبوده و جای برخورد جامع و همهجانبه همچنان خالی است. شدت و حجم خسارتها و روند فزاینده آنها به گونهاي است که ایجاب میکند تدابیر مؤثرتر و اساسیتری بهخصوص جهت پیشگیری از این وقایع به عمل آيد. آمار و ارقامی که هرساله از طرف وزارت کشور اعلام میشود خسارتهای وارده به مزارع در باغها و تأسیسات شهری و روستایی، خسارتهای ناشی از عدم پوشش گیاهی، جنگلی و مراتع، مسائل و مشکلهای مربوط به فرسایش خاک و هدررفتن این سرمایه، انهدام رویشگاههای طبیعی و منابع زیستمحیطی که امید زیادی به احیای دوباره آنها داريم، سهم بالاتری از آمار را به خود اختصاص میدهد ولی همیشه در حاشیه قرار گرفتهاند. پس بیایید قدر این نعمت بزرگ الهی را بدانیم و در حفظ آن بکوشیم و در پایان هم اشارهای به راهحلهایی که برای کمبود آب مطرح میشوند، ميكنيم: از شیوه مدیریت منابع آب، تغییر روشهای انتقال آب از کانالهای سنتی به کانالهای بتونی، جلوگیری از هدررفت آب در شبکه توزیع، رفع فرسودگی شبکه و تغییر روشهای آبیاری باغها و مزارع.