مروری بر کتاب «نقد ادبی» علی تسلیمی
چراغ شب رهزنان دریایى
نقد ادبی تلاشی است آگاهانه و معنابخش برای دریافت زیباییهای یک اثر و بازآفرینی دوباره آن؛ ابزاری برای شناخت، بررسی و نیز اصلاح و پیشرفت متون ادبی که تلاش میکند عناصر اساسی این بررسیها را در قالب نظریهها سامان ببخشد. با بیان این سرمشق کتاب «نقد ادبی» از علی تسلیمی درصدد است با مطالعه و بررسی کامل نظریات ادبی، خوانش آن را در نقد شعر و داستان کوتاه ایرانی نشان دهد تا راهی باشد برای بازتولید سودمند این نظریات. علی تسلیمی در یازده فصل این کتاب تلاش کرده است هریک از نظریههای ادبی را بر پایه اصطلاحات نظریهپردازان همان نظریه ارائه کند و آنگاه با تأکید بر ضرورت مطالعه کامل یک داستان یا شعر و جستوجوی معنای آن هندسه درک امروزی اثر را ترسیم کند.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
جواد لگزیان: نقد ادبی تلاشی است آگاهانه و معنابخش برای دریافت زیباییهای یک اثر و بازآفرینی دوباره آن؛ ابزاری برای شناخت، بررسی و نیز اصلاح و پیشرفت متون ادبی که تلاش میکند عناصر اساسی این بررسیها را در قالب نظریهها سامان ببخشد. با بیان این سرمشق کتاب «نقد ادبی» از علی تسلیمی درصدد است با مطالعه و بررسی کامل نظریات ادبی، خوانش آن را در نقد شعر و داستان کوتاه ایرانی نشان دهد تا راهی باشد برای بازتولید سودمند این نظریات. علی تسلیمی در یازده فصل این کتاب تلاش کرده است هریک از نظریههای ادبی را بر پایه اصطلاحات نظریهپردازان همان نظریه ارائه کند و آنگاه با تأکید بر ضرورت مطالعه کامل یک داستان یا شعر و جستوجوی معنای آن هندسه درک امروزی اثر را ترسیم کند.
فصلهای یازدهگانه این کتاب عبارتاند از: متنگرایی یا نقد انگلیسی آمریکایی: دربردارنده نظریات مربوط به نقد نو و نقد نوی اخلاقی؛ فرمالیسم روسی؛ ساختگرایی؛ خوانندهمحوری و نیت مؤلف؛ روانکاوی و اسطوره؛ جامعهشناسی و مارکسیسم؛ پساساختگرایی؛ پسامدرنیسم؛ بوطیقا و فرهنگ: قدرت و ایدئولوژی، تاریخگرایی نوین و ماتریالیسم فرهنگی؛ فمینیسم؛ و نقد پسااستعماری.
در هر فصل نظریه ادبی بهگونهای آسان، روشن و تفکیکشده مطرح میشود و سپس پیش از بررسی هر اثر خلاصه داستان و شعر نیز ارائه شده است؛ بنابراین خوانندگان میتوانند با مطالعه دقیق نظریههای ادبی گامی به سوی چشمانداز آنها در ادبیات فارسی بردارند و تفاسیری نو از یک اثر ادبی را همراه با علی تسلیمی بسازند. نگاهی داریم به فصل یازدهم کتاب که در آن به نظریه پسااستعماری و کاربرد آن در خوانش شعر آزادی مجسمه پرداخته شده است.
در ابتدا علی تسلیمی توضیح میدهد که: اگر جهان استعمارگر در گذشته با نام پیشرفت و تمدن مستعمرههاى خود را سرکوب مىکرده، هماکنون با مرکزىکردن فرهنگ و زبان خود بهویژه انگلیسى، تلاش مىکند که جهان شرق را در حاشیه بگذارد. او به خود حق مىدهد که با معیارهاى خود براى جهان سوم تصمیم بگیرد و شرقشناسى کند. از اینسو، جهان سوم تلاش کرده است که صدایش را به گوش جهانیان برساند. منتقدان شرقى و جهان سومى از اواخر دهه 1970 و رسما از دهه 1980 نظریههاى اروپایى را با نقد پسااستعمارى به چالش کشیدند و جهانشمولى ادبیات، فرهنگ و نظریات آنها را در نفى و تردید افکندند. نظریه پسااستعماری، سودمندى حضور امپراتورىها را در مستعمرهها با نامهاى هدیه تمدن، میراث ادبى بریتانیا و نوزایى، به چالش مىکشد و موضوعاتى همچون نژادپرستى و بهرهکشى را درباره آنان به پیش مىکشد و از چهرههاى برجسته نظریه پسااستعماری عبارتاند از: ادوارد سعید (اصلا فلسطینى)، اعجاز احمد، گایاترى چاکراورتى اسپیواک و هومى بابا (منتقدان هندى).
سپس علی تسلیمی به نقد پسااستعماری شعر «مجسمه آزادى» از نعمت میرزازاده میپردازد: این مجسمه بهعنوان سمبل شکوه، بزرگى، معصومیت، قداست، فرشتهبودن، کشف، راهنمایى، آزادى و دگرگونى جوامع غربى بهویژه آمریکاست. اما مدلول این نشانه در جهان شرق و متن حاضر و نیز خوانش آن در زمان کسانى چون بوش کم و بیش فرق مىکند؛ به سخنى دیگر این نشانهها (آزادى و جز آن) در تعویق مىافتد و در گفتمان شرق معناى دیگرى مىیابد: شکوه و بزرگىاش، هراسانگیز و دلهرهآور است. کشف او سفرهاى است براى چپاول، خشونت و مرگ. مشعل او راهنما و «چراغ شب رهزنان دریایى» است، در پرده معصومیت و قداست ظاهرىِ او غولى خشن پنهان گردیده که جهان را در کام هوس خود مىبلعد، و آزادى او در ربودن و یورش بىقید و بند به کشورهاى دیگر است و در پایان تمدنى که آنان مدعى آناند، از دیدگاه جهان شرق بربریت است. آیا دخالت در تمدن «دیگرى» به نام آزادى و آبادسازى همراه با خونریزى و جنگ یا ویرانکردن فرهنگ دیگرى، متمدنانه است؟ خود واژه «استعمار» که در آغاز به معناى آبادانى بوده، اکنون در تعویق معنایى قرار گرفته و هماکنون به معنى ویرانگرى است. هنگامى که فرهنگ جهانىشدن و تجارت چندملیتى چون مک دونالد در بمبئى دکان باز مىکند، صرفا به بازرگانى نمىپردازد، بلکه راهکار آمریکایى در خوراک، فرهنگ و سرانجام سازمان اجتماعى را بازمىنماید. سرمایهدارى هر اندازه بیشتر گسترش یابد، بیشتر در محور کارایى حوزههاى ملى عمل مىکند و از این راه، سنتها و ارزشهاى محلى را به سودِ سنتها و ارزشهاى جهانشمولى کنار مىزند.
از نگاه تسلیمی، آنچه ادوارد سعید درباره تفاوت گفتمانهاى شرق و غرب متذکر میشود، در درک شعر مجسمه ما را یاریگر است: شرق و غرب در بیرون از گفتمان یکدیگر سخن مىگویند و غرب نمىتواند با پیشزمینههاى فرهنگى خود شرق را به درستى شناسایى کند و به جاى او بیندیشد و براى او قانونگذارى کند. داروى او تنها بیماران خود را درمان مىکند. اندیشیدن در چارچوب گفتمانى غرب جهانشمولى را به مرکزیت آنها بهویژه آمریکا ثبت مىنماید. برایند همین مرکزگرایىهاست که بولیوى، کنگو و ویتنام آتش مىگیرد و چهگوارا و لومومبا کشته مىشوند، تا آنها فرهنگ خود را با نابودى فرهنگ اینان جهانگیر سازند، وانگهى آسانتر بتوانند به منابع اقتصادى آنان مانند نفت، الماس و کائوچو راه یابند و بر پشتوانه ارزى خود و ارزش دلار بیفزایند. زندگى آنان همچون دلار بر سر همینگونه از روابط استوار است. آنان بدون کشف سفره جهان سوم نمىتوانند به زندگى طفیلى خود ادامه دهند. آنها غارت و دزدى را حق انسانهاى «برتر» و «سلطهگر» غربى در برابر «دیگران» مىدانند که نبودن این دیگرانِ غارتشونده معناى دزدى و غارت و سرانجام هویت غارتگر را ریشهکن مىسازد.
درنهایت در فرازی خواندنی علی تسلیمی خاطرنشان میکند: پژوهشهاى پسااستعمارى آنگاه معنا پیدا مىکند که استعمار با چهرهاى دیگر خودنمایى کند و با چهره امپریالیسم فرهنگى، اندیشههایش را بر جهان سوم که هماکنون دیگر مستعمره نیستند، تحمیل نماید و در لایههاى پنهانى او را بفهماند که هنوز فرودست، دیگرى و مستعمره فرهنگى است. اما در کشورهاى شرقى کسانى چون سعید، بابا، احمد، حسن و اسپیواک توانستهاند نظریهپردازان جهان غرب را که بهگونهاى امپریالیسم فرهنگى آنان را به سخن واداشته منفعل کنند و پایههاى نظریات آنان را سخت بلرزانند و تصاویر روشنى از اداهاى مدرنیستى و پسامدرنیستى آنان به نمایش بگذارند. نوک حمله نقد پسااستعمارى، فانتزى فرهنگ مدرن اروپایى است. آیا فراوردههاى فرهنگى آنان همچون فراوردههاى صنعتى باید بازتولید گردند؟ آیا هضم فرهنگ غربى که به گفته هومی بابا هویت غربى را نیز دگرگون مىسازد، دشوارتر از پذیرش تکنولوژى نیست؟
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.