بلاکچین در املاک
در نظامهای سنتی ثبت و انتقال مالکیت، اعتماد به نهادهای واسطه رکن اساسی بود؛ از دفاتر اسناد رسمی گرفته تا بانکها، بنگاههای مشاور املاک و حتی شهرداریها. این اعتماد، هرچند سالها ساختار حقوقی و اجرائی معاملات ملکی را سر پا نگه داشت، اما در جهان امروز، دیگر نه کافی است، نه کارآمد. «اعتماد» باید جای خود را به «اطمینان دادهبنیاد» بدهد و در این گذار، بلاکچین نه یک ابزار صرف، بلکه یک پارادایم جدید است.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
هدایت نصراللهی-دکترای هوش مصنوعی: در نظامهای سنتی ثبت و انتقال مالکیت، اعتماد به نهادهای واسطه رکن اساسی بود؛ از دفاتر اسناد رسمی گرفته تا بانکها، بنگاههای مشاور املاک و حتی شهرداریها. این اعتماد، هرچند سالها ساختار حقوقی و اجرائی معاملات ملکی را سر پا نگه داشت، اما در جهان امروز، دیگر نه کافی است، نه کارآمد. «اعتماد» باید جای خود را به «اطمینان دادهبنیاد» بدهد و در این گذار، بلاکچین نه یک ابزار صرف، بلکه یک پارادایم جدید است.
بلاکچین، بهعنوان ساختاری از دادههای بههمپیوسته و غیرقابل دستکاری، میتواند بنیان حقوقی ثبت مالکیت را دگرگون کند. وقتی سند یک ملک، روی یک دفترکل توزیعشده و عمومی ثبت شود، دیگر جعل سند، معامله تکراری یا تبانی کارشناس و مالک معنایی ندارد. مهمتر از آن، اصالت اطلاعات دیگر به رضایت کاربر یا مهر اداره ثبت وابسته نیست؛ بلکه به اثبات رمزنگاریشده، توزیعشده و برگشتناپذیر تکیه دارد.
در اقتصاد املاک، این تحول تنها به معنی حذف فساد و خطای انسانی نیست، بلکه به معنی شکلگیری نسل جدیدی از ابزارهای مالی مبتنی بر ملک است: از اوراق بهادارسازی املاک تا رهن هوشمند، از انتقال مالکیت در بستر قراردادهای خوداجرا تا استفاده از دارایی ملکی بهعنوان وثیقه در پلتفرمهای بینالمللی.
در نگاه کلانتر، بلاکچین میتواند رکن اصلی «بازار سرمایه املاک» باشد؛ بازاری که تاکنون در ایران عملا وجود خارجی نداشته است. تصور کنید مالک یک واحد آپارتمان بتواند ۳۰ درصد از ارزش ملک خود را توکن کند و در قالب اوراق بهادار دیجیتال به سرمایهگذاران خرد بفروشد؛ بدون اینکه مالکیت کامل را واگذار کند یا نیاز به مجوزهای دستوپاگیر داشته باشد. این ساختار، نهتنها منجر به افزایش نقدشوندگی داراییهای ملکی میشود، بلکه دسترسی به سرمایه را برای میلیونها نفر ممکن میسازد؛ بیآنکه به بانک، ضامن یا وثیقه فیزیکی نیاز داشته باشند.
البته، این مسیر بدون موانع نیست. نخست، موانع حقوقی و قانونی. ساختار فعلی ثبتی در ایران نهتنها بلاکچینپذیر نیست، بلکه حتی درباره دیجیتالسازی اطلاعات سنتی هم مقاومت دارد. قانون ثبت، آییننامههای اجرائی و حتی تفسیر قضات از مفهوم سند رسمی، همه باید بازنگری شوند تا بلاکچین بتواند مشروعیت پیدا کند.
دوم، موانع زیرساختی. اگرچه اجرای یک بلاکچین ساده با تکنولوژیهای متنباز ممکن است، اما ساخت یک بستر قابلاعتماد، امن، مقیاسپذیر و منطبق با حاکمیت داده، نیازمند سرمایهگذاری سنگین و همکاری چندنهادی است؛ از وزارت راه گرفته تا سازمان ثبت، قوه قضائیه، بانک مرکزی و البته
بخش خصوصی.
و سوم، مسئله فرهنگ. بسیاری از مردم هنوز نمیدانند بلاکچین چیست؛ چه رسد به اینکه سند خانهشان روی آن ثبت شود. «اعتماد به تکنولوژی»، مفهومی است که در جوامع سنتی بهسختی شکل میگیرد، مگر آنکه نهادهای رسمی آن را ترویج دهند.
با این حال، نگاهی به تجربه کشورهای دیگر، نشان میدهد این مسیر نهفقط ممکن، بلکه ناگزیر است. کشورهایی مانند گرجستان، سوئد و امارات متحده عربی، بخشهایی از ثبت املاک را بر بستر بلاکچین بردهاند. حتی در کشورهای در حال توسعه، برخی پلتفرمهای پراپتک، در نبود زیرساخت قانونی، بلاکچین را بهعنوان دفتر ثبت غیررسمی ولی معتبر میان کاربران استفاده میکنند.
در نهایت، ما در آستانه یک «تغییر زبان اعتماد» هستیم. از اعتماد به کارمند و دفتر و مهر، به اعتماد به کد، داده و الگوریتم. بانکهایی که زودتر این تغییر را بفهمند، میتوانند نهتنها وامدهنده، که بازیگر اصلی بازار دیجیتال املاک باشند. همانطور که تحول دیجیتال در پرداخت، بانکها را به فینتکها نزدیک کرد، حالا وقت آن است که تحول ثبت و مالکیت، بانکها را به سمت پراپتکها و دفترکلهای بلاکچینی سوق دهد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.