بهشدت ناسالم برای گروههای حساس
25 آبان 1404 را در حالی شروع میکنیم که هوا بدجوری گرفته و انگار میخواهد یک چیزی بگوید اما خودداری میکند. هواشناسی گفته احتمالا بارش داریم. باید ببینیم چه میشود.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
25 آبان 1404 را در حالی شروع میکنیم که هوا بدجوری گرفته و انگار میخواهد یک چیزی بگوید اما خودداری میکند. هواشناسی گفته احتمالا بارش داریم. باید ببینیم چه میشود. خبر خاصی در مملکت نیست. خبر خاصی هم باشد من ترجیح میدهم مثل این ابرهای خسیس از بارش طنز خودداری کنم. این روزها آدم باید خیلی حواسش به بارشهایش باشد. مردم حساس، دولت حساس، دوستداران شعر و ادب و فردوسی بهشدت حساس... فصل، فصل حساسیت است و هوا بهشدت ناسالم برای گروههای حساس. در خبرگزاریها چند خبر با تیتر «خبر خوش برای فلانیها» دیده میشود. ما هم چون امروز کظم طنز کردهایم و مایل به شوخیکردن نیستیم به سهم خودمان چند خبر خوش به هموطنان میدهیم:
خبر خوش برای دوستداران فوتبال:
تیم ملی فوتبال کشور که با شرکت در مسابقات چهارجانبه دوبی همه تلاشش را کرد تا کیپورد را ببرد که در مسابقه نهایی با مصر بازی کند، باز هم در مسابقه نهایی حریف ازبکستان شد. علاقهمندان به ورزش پرطرفدار فوتبال میتوانند برای چهارصدمین بار در دو سال اخیر به تماشای بازی ایران و ازبکستان بنشینند و از تاکتیکهای مرموز این تیم ناشناخته لذت ببرند.
خبر خوش برای گیرندگان رژیم کتو:
برای مایی که برنج کیلویی 300 هزار تومانی ایرانی هر روز برایمان دستنیافتنیتر میشود و به همین جهت وانمود میکنیم رژیم کتوژنیک داریم و برنج را از برنامه غذایی حذف کردهایم، رئیس اتحادیه بنکداران مواد غذایی خبر خوشی دارد و خبر هم این است که برنج پاکستانی با قیمت 60 هزار تومان در راه است. به این ترتیب میتوانیم با ذکر «ممنون ولی نه» خطاب به رئیس اتحادیه بنکداران مواد غذایی که دارد بهمان برنج پاکستانی تعارف میکند، همچنان به رژیم کتویمان ادامه دهیم.
خبر خوش برای علاقهمندان به خانههای استیجاری:
ما همانطورکه وانمود میکنیم خودمان با تصمیم خودمان برنج را از رژیم غذایی حذف کردهایم، درمورد مسکن هم وانمود میکنیم که علاقهای به خرید خانه نداریم و ترجیح میدهیم اجارهنشین بمانیم، ولی سرمایهمان در گردش بماند! از همین رو وزارت مسکن و شهرسازی خبر خوشی برای ما ثروتمندان دارد و آن هم این است که قرار است دولت در کلانشهرها خانههای استیجاری بسازد و اجاره بدهد به مردم. به این ترتیب میتوانیم سرمایههایمان (که تا اطلاع ثانوی قلب پاکمان است) را بریزیم توی بازار و برویم اجارهنشین دولت شویم. البته از آنجایی که دولت هم وضعش بهتر از ما نیست و با سیلی صورتش را سرخ نگه میدارد، ممکن است سر سال تمدید خانه دبه کند و با این بهانه که پسرم از سربازی آمده و میخواهد بنشیند، ما را بلند کند و خانه را بفروشد و حقوق کارمندانش را بدهد. بههرحال کار پرریسکی است و باید مراقب بود.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.