|

جای خالی گیاه‌خواری در سیاست‌های محیط‌زیستی کشور

اول نوامبر (دهم آبان) روز جهانی وگن نام‌گذاری شده است. وگنیسم شاخه‌ای از گیاه‌خواری است که در آن هیچ نوع محصول حیوانی استفاده و مصرف نمی‌شود. در این یادداشت به برخی از جنبه‌های این موضوع در ایران می‌پردازم.

جای خالی گیاه‌خواری در سیاست‌های محیط‌زیستی کشور

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

سپهر سلیمی

 

اول نوامبر (دهم آبان) روز جهانی وگن نام‌گذاری شده است. وگنیسم شاخه‌ای از گیاه‌خواری است که در آن هیچ نوع محصول حیوانی استفاده و مصرف نمی‌شود. در این یادداشت به برخی از جنبه‌های این موضوع در ایران می‌پردازم. با وجود توصیه‌های صریح سازمان‌های محیط‌زیستی جهانی درباره لزوم کاهش مصرف محصولات حیوانی و نقش اثبات‌شده صنعت دامپروری در نابودی تنوع زیستی و طبیعت، این مسئله در ایران مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد. درباره توصیه به کاهش محصولات حیوانی، موارد بسیار است، اما برای آن دسته از خوانندگانی که ممکن است آشنایی کمی با این موضوع داشته باشند، به برخی از آنها به صورت خلاصه اشاره می‌کنم: سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد اعلام کرده برای دستیابی به اهداف اقلیمی، باید الگوهای تغذیه تغییر کند و مصرف گوشت و لبنیات کاهش یابد.

برنامه محیط زیست سازمان ملل گفته یک تغییر اساسی در رژیم غذایی جهانی -‌به‌ سوی رژیم‌های عمدتا گیاهی‌- برای جلوگیری از گسترش آسیب‌های زیست‌محیطی ضروری است و کاهش مصرف گوشت را به ‌عنوان راهی برای کاهش ردپای کربن معرفی کرده است. سازمان بهداشت جهانی معتقد است رژیم‌های غنی از غذاهای گیاهی که در آن مصرف مواد حیوانی کم است، نه‌تنها برای سلامت انسان، بلکه برای سلامت سیاره نیز حیاتی‌ هستند. در گزارش بین‌ دولتی تغییر اقلیم آمده که رژیم‌های غذایی گیاهی و کاهش مصرف گوشت قرمز از مؤثرترین اقدامات فردی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای هستند. سازمان جهانی منابع و برنامه جهانی غذا در موارد زیادی اعلام کرده‌اند بدون کاهش چشمگیر مصرف گوشت و لبنیات، تأمین غذای جمعیت جهانی در چارچوب‌های زیست‌محیطی ممکن نخواهد بود.

در عرصه داخلی، از نابودی جنگل‌های هیرکانی در شمال تا تخریب زاگرس به دلیل وجود و چرای گسترده دام، از حضور گله‌های دام در مناطق حفاظت‌شده و انتقال بیماری به حیات‌وحش تا رقابت دام و حیات‌وحش بر سر منابع آب و غذا، همه و همه بخشی از آسیب‌های ناشی از صنعت تولید گوشت در ایران است. نابودی منابع آبی کشور در شرایطی که بخش درخور توجهی از زمین‌های کشاورزی برای تأمین خوراک دام اختصاص یافته‌اند، وجه دیگری از آسیب‌های زیست‌‌محیطی مصرف گوشت است. حضور گله‌های پرشمار دام از عوامل اصلی نابودی تنوع زیستی گیاهی و جانوری در ایران است. در پاسخ به این پرسش که چرا اهمیت گیاه‌خواری از سوی حامیان محیط زیست در ایران مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد، شاید نخستین گزینه این باشد که محیط زیست ایران آن‌چنان درگیر مشکلات عمیق است که مجالی برای پرداختن به این موضوع ایجاد نشده است. نکته دیگر دور‌بودن محیط‌زیستی‌های ایران از دانش و اطلاعات به‌روز‌ و ماندن در دایره‌ای تکراری و غیرکاربردی از دانش حفاظت از محیط زیست است. مسئله دیگر این است که همه جای دنیا بین حرف تا عمل حامیان محیط زیست و حیوانات فاصله بسیاری وجود دارد؛ فرقی ندارد مصرف پلاستیک باشد یا گوشت‌خواری، خیلی از کسانی که دیگران را به حفاظت از محیط‌ زیست و حمایت از حیوانات دعوت می‌کنند، در عمل و در زندگی شخصی توجهی به این مسائل ندارند.

شاید تصور می‌کنند به روش‌های دیگر دین‌شان را به طبیعت ادا می‌کنند و نیازی نیست در زندگی شخصی نیز حافظ محیط زیست باشند. شاید هم اصولا اعتقادی به حفاظت از محیط زیست ندارند و محیط زیست و حیوانات برایشان ابزاری برای کسب وجهه اجتماعی، جلب توجه عمومی یا کسب درآمد است. اگر به منوی رستوران‌ها نگاه کنیم، می‌بینیم که علی‌رغم تنوع فرهنگی و اقلیمی در ایران، غذاهای بسیار کمی برای عرضه وجود دارد. کباب گوشت گوسفند و مرغ به انتخاب اول بسیاری از رستوران‌ها تبدیل شده است. در بسیاری از مناطق، کباب‌خواری به بخشی از عادت غذایی و حتی نماد دورهمی و تفریح تبدیل شده است.

همین مسئله یکی از دلایل مقاومت فرهنگی برای ترویج گیاه‌خواری در ایران است. چند سالی است در همایش‌ها و نشست‌های جهانی محیط‌زیستی، اغلب غذاهای سرو‌شده گیاهی هستند تا پیام حرکت به سمت رژیم گیاهی به تصمیم‌گیران جهانی منتقل شود. هم‌زمان‌ در این سال‌ها از مدیران سازمان محیط زیست درخواست کرده‌ام در برنامه‌های این سازمان توجه بیشتری به حذف گوشت از برنامه غذایی میهمانان داشته باشند، اما در کمال تعجب، به این اقدام ساده‌ بی‌توجهی شده است. تصور کنید چه طنز تلخی است که عده‌ای پس از ساعت‌ها صحبت درباره اهمیت محیط‌ زیست و حمایت از حیوانات، غذاهایی مصرف کنند که از عوامل مهم آسیب به محیط زیست است.

محصولات حیوانی نظیر گوشت، لبنیات و مواد خوراکی حیوانی شامل انواع یارانه و تسهیلات دولتی می‌شوند، اما شوربختانه پروتئین و لبنیات گیاهی ‌کمترین حمایت دولتی‌ای ندارند و همین مسئله باعث اختلاف قیمت بین این دو گروه محصولات غذایی شده است. دولت، مجلس و نهادهای حاکمیتی باید به این مسئله ورود داشته باشند و به‌جای تخصیص اعتبار برای خوراکی که به محیط زیست و سلامت شهروندان آسیب می‌زند، تسهیلات را به سمت محصولات گیاهی ببرند. با وجود توصیه‌های بسیار برای توسعه گیاه‌خواری و کاهش تولید محصولات حیوانی، باید اذعان کرد در همه جای دنیا مقاومت بسیاری در این زمینه وجود دارد؛ صنایع قدرتمند تولید گوشت، لبنیات، چرم و ده‌ها صنعت وابسته به آنها، به‌راحتی عرصه را خالی نخواهند کرد.

آنچه گفته شد بخش بسیار کوچکی از موضوع ترویج گیاه‌خواری در ایران است. توجه داشته باشیم این موضوع فواید و جنبه‌های بسیار زیاد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دارد که هرکدام در جای خود شایان بحث است. خوشبختانه در سال‌های اخیر تلاش‌های ارزشمندی برای توسعه گیاه‌خواری و به‌ویژه تولید و عرضه محصولات وگن در ایران انجام شده است، اما تا بخش درخور توجهی از جامعه مدنی همراه نشود و در نهایت دولت و نهادهای سیاست‌گذار در کشور متوجه فواید این امر نشوند، تغییر خاصی ایجاد نخواهد شد. باید به گیاه‌خواری به ‌عنوان یکی از راه‌های کاهش بحران‌های محیط‌زیستی در ایران توجه کرد و در این راه نیازمند عزمی ملی هستیم.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.