زنگ خطر تغییر ساختار آموزشی
با وجود تمامی نقدها به تغییر ساختار آموزش به ۳-۳-۶ در دوره وزارت حاجیبابایی، مجلس شورای اسلامی بار دیگر مصوبه تغییر مجدد ساختار آموزش را تصویب کرد. پیامدهای ناگوار تغییر ساختار آموزشی به ۳-۳-۶ بدون در نظر گرفتن تمهیدات لازم در بعد سختافزاری و نرمافزاری، کماکان گریبانگیر جامعه دانشآموزی و نظام آموزشی کشور هستند.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
منصور موسوی
با وجود تمامی نقدها به تغییر ساختار آموزش به ۳-۳-۶ در دوره وزارت حاجیبابایی، مجلس شورای اسلامی بار دیگر مصوبه تغییر مجدد ساختار آموزش را تصویب کرد. پیامدهای ناگوار تغییر ساختار آموزشی به ۳-۳-۶ بدون در نظر گرفتن تمهیدات لازم در بعد سختافزاری و نرمافزاری، کماکان گریبانگیر جامعه دانشآموزی و نظام آموزشی کشور هستند. افت تحصیلی قابل توجه، سرانه فضای ورزشی و آموزشی ناچیز در مقطع ابتدایی، کمبود معلمان حرفهای پایه ششم و ضعف دانشآموزان در مهارتهای خواندن، نوشتن و بهویژه حسابکردن را باید از جمله این آسیبها دانست.
همچنین در نتیجه کاهش یکساله دوره نظری متوسطه دوم، دانشآموزان در دوره سهساله رشتههای نظری با انباشت حجم بالای کتب درسی دست به گریبان هستند. این مسئله در زمره عوامل اصلی افت میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در آزمونهای نهایی شناخته میشود. حال پس از گذشت ۱۴ سال از تغییر ساختار آموزشی و علیرغم لاینحلماندن بخش عمدهای از مشکلات، بار دیگر مجلس شورای اسلامی تغییر دوباره ساختار آموزشی با حذف پایه ششم و افزودن یک سال پیشدبستانی به این ساختار را در دستور کار قرار داده است؛ مسئلهای که دلایل اصلی آن برای کارشناسان حوزه آموزش در هالهای از ابهام است. برخی از منتقدان باور دارند اساس چنین تصمیمی را باید در رویکرد ایدئولوژیک نسبت به نهاد آموزش و تشدید این روند جستوجو کرد. به عقیده عمده متخصصان علوم شناختی، بخش بزرگی از ویژگیهای شخصیتی کودکان تا پیش از هفتسالگی شکل مییابند و در سنین بعدی، تغییر این ویژگیها نیاز به زمان، هزینه و تلاش به مراتب بیشتری دارد. در سالهای اخیر بسیاری از مسئولان و سیاستمداران کشور نگرانی جدی خود را درباره باورهای اعتقادی و نگرشهای سیاسی خروجی نظام آموزشی ابراز کردهاند. از نظر این عده از افراد، مختصات اعتقادی-سیاسی نسل زد با آرمانهای مد نظر حاکمیت همخوان نیست. با این مقدمه دور از انتظار نیست که تغییر ساختار آموزشی برای در اختیار داشتن کودکان در سنین پیش از هفتسالگی و با هدف انتقال و درونیسازی هنجارها انجام شود. با توجه به گستره وسیع محدوده تأثیر تغییر ساختار آموزشی، یقینا توجیهات و دلایل پیشپاافتاده معاونت ابتدایی برای این امر مهم قابل قبول نیست و انتظار میرود این معاونت نتایج پژوهشها و یافتههای علمی و نتایج اجرای آزمایشی مرتبط با این طرح را در اختیار عموم قرار دهد. چراکه ادعاهایی همچون تقویت بنیه علمی دانشآموزان، جبران ضعف نتایج آزمونهای تیمز و پرلز و ورود سریعتر به بازار کار به این دلیل که تغییری در حوزه امکانات این مقطع تحصیلی پدید نیامده است، قابل پذیرش نیستند.
همچنین باید در نظر داشت که آموزش کودکان در سنین پنج و ششسالگی نیاز به مقدمات، نیروی انسانی، امکانات سختافزاری و نرمافزاری ویژهای دارد که در حال حاضر و شرایط بودجهای نظام آموزش رسمی، تأمین آن در کوتاهمدت قابل تصور نیست. ذیل چنین شرایطی، کشاندن کودکان خردسال به فضای نهچندان مساعد مدارس، بهویژه مدارس دولتی، میتواند آسیبهای جدی را در پی داشته باشد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.