|

اکوساید؛ جنایت زیست‌محیطی در سایه خلأ حقوقی

در جهانی که تغییرات اقلیمی و تخریب محیط زیست به مرزهای بحرانی رسیده، مفهومی نوظهور اما حیاتی به نام «اکوساید» (Ecocide) در حال ورود به گفتمان حقوقی بین‌المللی است.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

فاتیما انصاری -دکترای روابط بین‌الملل:  در جهانی که تغییرات اقلیمی و تخریب محیط زیست به مرزهای بحرانی رسیده، مفهومی نوظهور اما حیاتی به نام «اکوساید» (Ecocide) در حال ورود به گفتمان حقوقی بین‌المللی است. اکوساید که می‌توان آن را «نسل‌کشی زیست‌محیطی» ترجمه کرد، به معنای نابودی گسترده و عمدی اکوسیستم‌هاست که زندگی انسان‌ها و سایر موجودات را تهدید می‌کند. این مفهوم نه‌تنها یک مسئله زیست‌محیطی، بلکه یک جنایت علیه بشریت تلقی می‌شود که در سایه خلأهای حقوقی، بدون مجازات باقی مانده است. این یادداشت به معرفی مفهوم اکوساید و تلاش‌ها برای گنجاندن آن در حقوق بین‌الملل می‌پردازد و نمونه‌هایی از تخریب گسترده محیط زیست در منطقه را بررسی می‌کند، با این امید که آگاهی جمعی منجر به اقداماتی مؤثر شود.

مفهوم اکوساید نخستین بار در دهه ۱۹۷۰ میلادی، در پی جنگ ویتنام و استفاده از مواد شیمیایی مانند عامل نارنجی توسط ایالات متحده‌ مطرح شد. در آن زمان، دانشمندان و فعالان محیط زیست هشدار دادند که نابودی عمدی طبیعت می‌تواند به اندازه نسل‌کشی (جنوساید) ویرانگر باشد. اما تعریف حقوقی دقیق آن تا سال‌های اخیر تدوین نشده بود. بر‌اساس پیش‌نویس پیشنهادی پنل مستقل در سال ۲۰۲۱، اکوساید به‌عنوان «اعمال غیرقانونی یا بی‌محابا که با آگاهی از احتمال بالای آسیب شدید و گسترده یا بلندمدت به محیط زیست انجام شود» تعریف می‌شود. این تعریف بر دو عنصر کلیدی تأکید دارد: «شدت» آسیب (که باید گسترده یا پایدار باشد) و «آگاهی» مرتکب از عواقب اقداماتش. به عبارت دیگر، اکوساید فراتر از آلودگی‌های روزمره است و به اقداماتی اشاره دارد که اکوسیستم‌ها را به‌طور بازگشت‌ناپذیر نابود می‌کنند؛ مانند نابودی جنگل‌ها، آلوده‌کردن رودخانه‌ها یا تخریب خاک حاصلخیز.

تلاش‌ها برای گنجاندن اکوساید در حقوق بین‌الملل، به‌ویژه در اساسنامه رم دادگاه کیفری بین‌المللی (ICC)، در سال‌های اخیر شتاب گرفته است. در حال حاضر، چهار جنایت اصلی در ICC شامل نسل‌کشی، جنایات علیه بشریت، جنایات جنگی و جنایت تجاوز است. پیشنهاد افزودن اکوساید به‌عنوان پنجمین جنایت، از سوی فعالان و دولت‌هایی مانند وانواتو، مالدیو و بلژیک پیگیری می‌شود. در سال ۲۰۲۴، مجمع عمومی سازمان ملل متحد بحث‌هایی جدی در این زمینه داشت و در سال ۲۰۲۵، پیشنهادهایی برای اصلاح اساسنامه رم ارائه شد. همچنین، اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۳ قانونی تصویب کرد که اکوساید را در سطح داخلی جرم‌انگاری می‌کند و کشورهایی مانند مکزیک، ویتنام و گرجستان آن را در قوانین ملی خود گنجانده‌اند. این تلاش‌ها ریشه در نگرانی‌های جهانی دارد؛ تغییرات اقلیمی‌ که خود نتیجه اکوسایدهای انباشته است، میلیون‌ها نفر را آواره و امنیت غذایی را تهدید می‌کند. با این حال، چالش اصلی، مقاومت قدرت‌های بزرگ مانند ایالات متحده و چین است که از مسئولیت‌پذیری در قبال اقدامات زیست‌محیطی‌شان هراس دارند. در خاورمیانه، جایی که جنگ‌ها و سیاست‌های استعماری طبیعت را قربانی کرده است، این خلأ حقوقی اجازه می‌دهد جنایتکاران بدون ترس از مجازات عمل کنند. اگر اکوساید به‌عنوان جنایت بین‌المللی شناخته شود، می‌تواند ابزاری قدرتمند برای پیگیری عدالت زیست‌محیطی باشد، اما تا آن زمان، قربانیان، از انسان‌ها تا طبیعت، در سایه این خلأ رنج می‌برند.

نگاهی به نمونه‌های تخریب گسترده محیط زیست در خاورمیانه نشان می‌دهد که اکوساید نه‌تنها یک مفهوم نظری، بلکه واقعیتی روزمره است. در عراق، نابودی باتلاق‌های میان‌رودان یکی از قدیمی‌ترین نمونه‌های اکوساید است. در دهه ۱۹۹۰، رژیم صدام حسین با خشک‌کردن باتلاق‌ها برای سرکوب شیعیان و اعراب باتلاق‌نشین، اکوسیستمی منحصربه‌فرد را نابود کرد. این اقدام که منجر به از بین رفتن ۹۰ درصد باتلاق‌ها شد، باعث آوارگی هزاران نفر، انقراض بسیاری از گونه‌ها و آلودگی گسترده شد. جنگ خلیج فارس در ۱۹۹۱ نیز با سوزاندن چاه‌های نفت کویت توسط عراق، آلودگی عظیمی ایجاد کرد که به‌عنوان «اکوتروریسم» شناخته می‌شود و اثرات آن هنوز در خلیج فارس مشهود است. دهه‌ها جنگ و تحریم‌ ، عراق را به کشوری با خاک آلوده به اورانیوم ضعیف‌شده و رودخانه‌های سمی تبدیل کرده؛ جایی که «همه چیز زنده در حال مرگ است».

در ایران، تخریب محیط زیست ابعاد داخلی و منطقه‌ای دارد. خشک‌شدن دریاچه ارومیه‌ که نتیجه سیاست‌های غلط آبی مانند سدسازی و کشاورزی ناپایدار است، اکوسیستمی را نابود کرده که میلیون‌ها نفر به آن وابسته‌اند. توفان‌های نمکی ناشی از این خشک‌شدگی، سلامت عمومی را تهدید می‌کند و می‌تواند به‌عنوان اکوساید داخلی تلقی شود. همچنین، آلودگی هوا در کلان‌شهرها مانند تهران که سالانه هزاران مرگ زودرس به بار می‌آورد، نتیجه بهره‌برداری بی‌رویه از سوخت‌های فسیلی است. در سال ۲۰۲۵، گزارش‌ها از تأثیرات احتمالی درگیری‌های منطقه‌ای بر محیط زیست ایران هشدار می‌دهند؛ آلودگی ناشی از حملات هوایی می‌تواند خاک و آب را برای دهه‌ها مسموم کند. علاوه بر این، جنگل‌زدایی در زاگرس و آلودگی رودخانه کارون، نمونه‌هایی از تخریب‌هایی هستند که بدون چارچوب حقوقی بین‌المللی، ادامه دارند.

در لبنان و یمن نیز جنگ‌ها منجر به آلودگی گسترده شده است؛ بمباران کارخانه‌ها و زیرساخت‌ها، مواد سمی را به محیط زیست وارد کرده و پیامدهای بلندمدتی ایجاد کرده است.

در نهایت، اکوساید در خاورمیانه نشان‌دهنده پیوند عمیق میان جنگ، سیاست و محیط زیست است. خلأ حقوقی فعلی اجازه می‌دهد تا این جنایات بدون مجازات ادامه پیدا کنند، اما تلاش‌های جهانی برای جرم‌انگاری اکوساید می‌تواند تغییری ایجاد کند. ایران، به‌عنوان کشوری با سابقه غنی زیست‌محیطی، می‌تواند در این جنبش پیشرو باشد؛ حمایت از اصلاحات در ICC و اجرای قوانین داخلی برای حفاظت از طبیعت. زمان آن رسیده که طبیعت را نه قربانی، بلکه شریک زندگی بشر بدانیم. بدون اقدام فوری، نسل‌های آینده با میراثی از ویرانی روبه‌رو خواهند شد؛ میراثی که ما می‌توانیم تغییر دهیم.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.