فساد در زنجیره تأمین
چگونه شفافیت و نوآوری میتوانند تجارت ایران را از رکود نجات دهند
در انباری در حاشیه شهر، تاجری با نگرانی به کانتینرهای پر از کالا نگاه میکند؛ کالاهایی که با ارز دولتی وارد شدهاند اما در بازار با چند برابر قیمت فروخته میشوند. در همان زمان، کارگری در کارخانهای قدیمی با دستگاههای فرسوده دستوپنجه نرم میکند.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
رحمتالله دریجانی: در انباری در حاشیه شهر، تاجری با نگرانی به کانتینرهای پر از کالا نگاه میکند؛ کالاهایی که با ارز دولتی وارد شدهاند اما در بازار با چند برابر قیمت فروخته میشوند. در همان زمان، کارگری در کارخانهای قدیمی با دستگاههای فرسوده دستوپنجه نرم میکند. تولید متوقف شده، چون مواد اولیه بهموقع نرسیده است. اینها فقط دو تصویر از واقعیتی بزرگتر هستند؛ واقعیتی به نام فساد در زنجیره تأمین. فسادی که نهتنها تولید را زمینگیر کرده، بلکه نفس تجارت کشور را هم گرفته است. فساد، مثل خوره به جان اقتصاد افتاده و سالانه میلیاردها دلار خسارت به بار میآورد. اما آیا میتوان با شفافیت و نوآوری این چرخه معیوب را شکست و زنجیرهای تازه و سالم ساخت؟
فساد در زنجیره تأمین: ریشه رکود
زنجیره تأمین در ایران، از واردات مواد اولیه گرفته تا توزیع کالا، پر از نقاط کور است. همین نقاط کور به بستری برای رانت و فساد تبدیل شدهاند. واردات با ارز دولتی و فروش به نرخ آزاد فقط یکی از نمونههاست. سالهاست بازار کاغذ و دارو با چنین وضعیتی دستوپنجه نرم میکند: عدهای سودهای کلان میبرند، اما ناشران، بیماران و تولیدکنندگان واقعی متضرر میشوند. به گزارش بانک مرکزی، تراز تجاری ایران در سال ۱۴۰۳ حدود شش میلیارد دلار منفی بوده؛ بخشی از این زیان، مستقیما از دل همین زنجیره فاسد بیرون آمده است. صنایع بزرگ مثل فولاد و سیمان، به دلیل فساد در تأمین مواد اولیه، تا ۳۰ درصد کاهش تولید را تجربه کردهاند. در پتروشیمی نیز فساد در تخصیص گاز طبیعی صادرات را کاهش داده و ارزآوری کشور را کم کرده است.
تجارت در محاصره فساد
وقتی مواد اولیه با نرخهای غیرواقعی و رانتی وارد میشوند، تولیدکننده داخلی شانسی برای رقابت ندارد. نتیجه روشن است: تعطیلی کارخانهها، بیکاری کارگران و بازاری آشفته که سرمایهها را از تولید به سمت دلالی میبرد. برای مثال، فساد در تأمین گندم و آرد، مستقیما به نان سفره مردم ضربه زده است. هم تولید کم شده، هم قیمتها بالا رفته است. این روند نهتنها رکود اقتصادی را عمیقتر کرده، بلکه اعتماد اجتماعی را هم سوزانده است.
نوآوری و شفافیت: ابزارهای رهایی از چرخه فساد
راه نجات فقط در بستن درهای فساد نیست، بلکه در بازکردن مسیرهای تازه برای شفافیت و نوآوری است. فناوریهای نو میتوانند این زنجیره معیوب را از درون بازسازی کنند.
۱. بلاکچین؛ دفتر کل شفاف
بلاکچین مثل یک دفتر کل عمومی عمل میکند. هر تراکنش و هر حرکت کالا، از لحظه واردات تا رسیدن به مصرفکننده ثبت میشود و هیچکس نمیتواند آن را پاک یا دستکاری کند.
نمونه جهانی: والمارت آمریکا با بلاکچین توانست زمان ردیابی یک محموله غذایی را از هفت روز به سه ثانیه کاهش دهد.
کاربرد در ایران: اگر واردات دارو یا گندم با بلاکچین ثبت شود، دیگر خبری از کمبود مصنوعی و فروش چندبرابری نخواهد بود.
۲. هوش مصنوعی؛ مغز تحلیلگر
هوش مصنوعی میتواند میلیونها داده مربوط به واردات، تخصیص ارز و توزیع کالا را پردازش و الگوهای غیرعادی را شناسایی کند.
نمونه جهانی: در سنگاپور الگوریتمهای پیشبینی توانستند فساد در خریدهای دولتی را ۴۰ درصد کاهش دهند.
کاربرد در ایران: در صنایع فولاد یا پتروشیمی، این فناوری میتواند معاملات مشکوک یا قراردادهای رانتی را بهسرعت شناسایی کند.
۳. اینترنت اشیا (IoT)؛ چشم ناظر در لحظه
IoT با نصب سنسور در کامیونها و انبارها، حرکت کالاها را لحظهبهلحظه گزارش میدهد.
نمونه جهانی: در صنعت نفت قطر، با سنسورهای IoT میزان سرقت سوخت تا ۲۵ درصد کاهش یافت.
کاربرد در ایران: انبارهای گندم یا بنادر کشور میتوانند با این فناوری شفاف شوند و جلوی قاچاق یا کمفروشی گرفته شود.
۴. اپلیکیشنهای مدیریت زنجیره؛ ساده اما مؤثر
اپلیکیشنهای مدیریت زنجیره با یک گوشی ساده هم کار میکنند. این ابزارها مثل دفترچهای دیجیتال عمل کرده و موجودی انبار، تاریخ ورود مواد اولیه و نیازهای آتی را ثبت میکنند. اگر این اپها به دادههای دولتی وصل شوند، جلوی بسیاری از واسطهگریها و کمبودهای ساختگی گرفته خواهد شد.
راهکارهای بومی و عملی برای ایران
فناوری بهتنهایی کافی نیست، باید با راهکارهای بومی همراه شود تا واقعا مؤثر واقع شود:
1. سامانه ملی شفافیت: انتشار عمومی اطلاعات واردات، ارز تخصیصی و میزان تولید کارخانهها.
2. نقش رسانه و مردم: شفافیت بدون نظارت اجتماعی ناقص است. رسانهها باید آزادانه بتوانند دادههای زنجیره تأمین را بررسی و فساد را افشا کنند.
3. حمایت از استارتاپها: جوانان ایرانی میتوانند اپلیکیشنها و سامانههای بومی طراحی کنند. این حمایت، علاوه بر کاهش هزینه، به اشتغالزایی نیز کمک میکند.
4. قوانین بازدارنده: فساد باید هزینهبر شود. جریمههای سنگین و محرومیتهای اقتصادی برای افراد و شرکتهای متخلف ضروری است.
5. آموزش دیجیتال برای صنایع: کارگران و مدیران باید با فناوریهای نو آشنا شوند، وگرنه بهترین ابزارها هم خاک خواهند خورد.
6. همکاری دولت و بخش خصوصی: دولت بستر را فراهم کند و بخش خصوصی موتور محرک باشد. تجربه ترکیه در پیادهسازی سامانههای دیجیتال نشان داد این همکاری میتواند نتیجهبخش باشد.
چالشها و موانع
تحریمها، کمبود زیرساخت دیجیتال و مقاومت فرهنگی در برابر فناوری، موانعی جدی هستند اما با سیاستهای حمایتی هوشمند و سرمایهگذاری هدفمند، میتوان بر این چالشها غلبه کرد، بهویژه اگر دولت یارانهها را بهجای رانت ارزی، صرف توسعه زیرساختهای دیجیتال کند.
سخن پایانی: امید به شفافیت
فساد در زنجیره تأمین صنعت، زخمی کهنه است اما درمان دارد. شفافیت، فناوری و نوآوری میتوانند نهتنها جلوی فساد را بگیرند، بلکه مسیر تازهای برای اعتماد و پیشرفت باز کنند. اگر دولت، صنعت و جامعه دست در دست هم بگذارند، آیندهای ممکن خواهد شد که در آن تجارت ایران دیگر نماد رانت و رکود نباشد، بلکه پرچمدار شفافیت، اعتماد و توسعه باشد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.