|

شایسته‌سالاری؛ راهی به‌ سوی اجماع و وحدت سیاسی

در جهانی که توسعه پایدار و حکمرانی کارآمد، نیازمند انسجام ملی و هم‌افزایی فکری است، تفرقه سیاسی و جناح‌محوری به یکی از موانع اصلی شکوفایی جوامع بدل شده است. کشوری که سرمایه‌های انسانی‌اش را براساس وابستگی به جریان‌های خاص گزینش کند، دیر یا زود دچار رکود و زوال می‌شود.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

مهدی سالاروند:‌

چرا به اجماع سیاسی نیاز داریم؟

در جهانی که توسعه پایدار و حکمرانی کارآمد، نیازمند انسجام ملی و هم‌افزایی فکری است، تفرقه سیاسی و جناح‌محوری به یکی از موانع اصلی شکوفایی جوامع بدل شده است. کشوری که سرمایه‌های انسانی‌اش را براساس وابستگی به جریان‌های خاص گزینش کند، دیر یا زود دچار رکود و زوال می‌شود.

چه مسئله‌ای فضای سیاسی موجود را تهدید می‌کند؟

سیطره نگاه «خودی و غیرخودی» نه‌تنها به طرد نخبگان منجر می‌شود، بلکه به مرور زمان سرمایه اجتماعی نظام را نیز تحلیل می‌برد. در چنین فضایی، نه انگیزه‌ای برای نوآوری باقی می‌ماند و نه چشم‌اندازی برای پیشرفت. کارآمدی قربانی وفاداری سیاسی می‌شود و به‌جای رقابت بر سر کیفیت و تخصص، رقابت بر سر «نزدیکی به مرکز قدرت» شکل می‌گیرد. وقتی معیار انتخاب، وابستگی جناحی باشد، کشور نه با کمبود منابع، بلکه با کمبود تدبیر مواجه خواهد شد. همچنین رابطه جای ضابطه و قانون را می‌گیرد و منفعت شخصی بر مصلحت عمومی ترجیح داده می‌شود‌.

راه رسیدن به اجماع و وحدت سیاسی چیست؟

شایسته‌سالاری،‌ آن گمشده‌ای است که می‌تواند پل میان اقوام، احزاب‌ و اندیشه‌های گوناگون باشد. در جامعه‌ای که شایسته‌ها را قدر بداند، کمتر کسی نیازمند تملق، رانت یا وابستگی است. شایسته‌سالاری یعنی میدان‌دادن به توانمندان، نه صرفا همراهان؛ یعنی مدیریت کشور با دست‌های متخصص، نه صرفا آشنا. وحدت واقعی در گرو پذیرش این اصل است: «سزاوار‌بودن، مهم‌تر از هم‌نظر‌بودن است». اما سؤالی که پیش می‌آید این است: شایسته‌سالاری چگونه تحقق پیدا می‌کند؟

راهکارهای تحقق وحدت و شایسته‌سالاری

1. گفت‌وگوی ملی: باید سنت گفت‌وگوی ملی را بازسازی کنیم، اختلاف‌ها و دوقطبی‌ها را کنار بگذاریم و با همه تفاوت‌ها سر یک میز بنشینیم و به دنبال تغییر باشیم تا تخریب.

2. اصلاح نظام انتصابات: ارزیابی عملکرد مدیران و جلوگیری از انتصاب‌های صرفا سیاسی‌ با استفاده از سامانه‌های شفاف و نهاد‌های ناظر مستقل. پرهیز از قومیت‌گرایی و مادی‌گرایی‌ و انتخاب مسئولان با تأکید بر معیار مشروع شایستگی.

3. نقش رسانه و نهادهای مدنی: رسانه‌ها باید تریبون عقلانیت و مطالبه‌گری شوند، نه ابزار جنگ روانی جناح‌ها. نهادهای مدنی نیز می‌توانند داوران بی‌طرف در فضای سیاسی باشند.

4. پرورش نسل آینده با گفتمان وحدت: نظام آموزشی، دانشگاهی و رسانه‌ای باید «تحمل تفاوت» و «گفت‌وگوی سازنده» را آموزش دهد‌ و بستری تعاملی و گفتمان‌محور فراهم آورد که بدون ترس از پیامد‌‌ها، مطالبه‌گری و تفکر انتقادی رشد و اعتلا پیدا کند.

پیامی روشن برای همگان

اجماع سیاسی به معنای مشترک‌بودن هدف نیروهای گوناگون برای تأمین منافع عمومی است، نه حذف تفاوت‌ها.

سیاست اگر از منطق شایستگی تهی شود، جز درگیری، فرصت‌سوزی و فرار نخبگان ثمری نخواهد داشت. ما در دورانی زندگی می‌کنیم که کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند همدلی و خرد جمعی است. رسیدن به آینده‌ای روشن، فقط زمانی ممکن است که رقابت بر سر بهتر‌‌بودن جای رقابت بر سر نزدیک‌تر‌بودن را بگیرد و از افراط و تفریط پرهیز کنیم و در مسیر عقلانیت قدم بر‌داریم. بیایید از نو تعریف کنیم که «خودی» کیست. هر آن‌که برای پیشرفت این سرزمین دلسوز، کاردان و صادق است.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.