در دادگاه بررسی پرونده «الهه حسیننژاد» چه گذشت؟
درخواست اشد مجازات برای قاتل
والدین الهه حسیننژاد در جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده قتل دخترشان، تقاضای اشد مجازات را برای متهم دادند. دادگاه رسیدگی به این پرونده روز گذشته در شعبه یکم دادگاه کیفری یک تهران به ریاست قاضی غلامرضا جواهری و با حضور مستشاران دادگاه، نماینده دادستان، متهم، اولیای دم و وکلای دو طرف برگزار شد. علی القاصی، رئیس کل دادگستری استان تهران، نیز در این جلسه حضور پیدا کرده است.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
والدین الهه حسیننژاد در جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده قتل دخترشان، تقاضای اشد مجازات را برای متهم دادند. دادگاه رسیدگی به این پرونده روز گذشته در شعبه یکم دادگاه کیفری یک تهران به ریاست قاضی غلامرضا جواهری و با حضور مستشاران دادگاه، نماینده دادستان، متهم، اولیای دم و وکلای دو طرف برگزار شد. علی القاصی، رئیس کل دادگستری استان تهران، نیز در این جلسه حضور پیدا کرده است. مادر الهه در این جلسه گفت: «الهه هشت سال بود سر کار میرفت و برای بهبود شرایط برادر معلول ۱۴ساله خود که نامش آرش است، به ما کمک میکرد. آن روز با الهه تماس گرفتم و گفتم وقت دکتر دارم. بیا و مراقب آرش باش. او بلافاصله گفت تا ۱۰ دقیقه دیگر خودم را میرسانم. از ۱۰ دقیقهای که الهه گفت تا الان بیش از دو ماه گذشته است. آرش صبح تا شب الهه را صدا میکند. به او گفتیم که خواهرش به مسافرت رفته است». در ادامه جلسه دادگاه، پدر و مادر الهه حسیننژاد، از محضر دادگاه اشد مجازات را برای متهم خواستار شدند. وکیل خانواده هم اعلام کرد: «براساس محتویات پرونده، اقرار صریح متهم، گزارش پزشکی قانونی، گزارش کارشناسی صحنه جرم، مکاتبات مخابراتی، آثار خون بر صندلی خودروی متهم و نهایتا اقرار بیچونوچرای متهم به قتل عمد با ضربات چاقو و تلاش در اخفای جسد، کوچکترین تردیدی در عمدیبودن قتل باقی نمیماند». او ادامه داد: مطابق ماده ۲۸۹ و ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی نوع جنایت ارتکابی از مصادیق بارز قتل عمد به شمار میرود و با توجه به بند الف ماده ۳۸۱، مجازات آن قصاص نفس است. پدر و مادر مقتوله صاحبان حق قصاص هستند و به موجب حق مسلم شرعی و قانونی بهصراحت اعلام میکنیم که خواسته قطعی موکلان اجرای حکم قصاص نفس در ملأعام است». به گفته او، این جنایت نه در خفا و لحظه جنون، بلکه با عمد و برداشتن چاقو با انتقال جسد و قصد ربایش تلفن همراه و سلب حیات انجام شده است. متهم با اقداماتی مانند معدومکردن تلفن همراه، نشان میدهد که تمام ظرفیتهای مجرمانه خود را برای پنهانکردن جرم استفاده کرده است. براساس مستندات و مدارک و نیز اقرار قتل عمدی و تحقیقات پلیس و بازسازی صحنه جرم، کاملا محرز است که رکن مادی و روانی قتل عمدی از سوی متهم پرونده انجام شده است. او از دادگاه درخواست قصاص در ملأعام کرد. در ادامه این جلسه، قاضی جواهری با اشاره به وضعیت سلامت روان متهم توضیح داد: «براساس نظریه رئیس اداره پزشکی قانونی درباره گزارش روانپزشکی متهم مبنی بر اینکه متهم علائمی دال بر اختلال بارز روانپزشکی ندارد و سابقهای از اختلال روانپزشکی ارائه نمیشود. نظریه پزشکی قانونی مورخ ۳ تیر ۱۴۰۴ مندرج در پرونده مبنی بر اینکه دلیلی مبنی بر فقدان قوه تمییز در هنگام ارتکاب جرم احراز نشده است و سابقه روانپزشکی مبنی بر فقدان قوه تمییز نیز ارائه نمیشود، همچنین نتیجه آزمایش مواد مخدر و روانگردان از متهم منفی است. براساس بررسی صحنه قتل، بازسازی صحنه بر روی روکش صندلی جلوی سمت شاگرد و روکش صندلی عقب خودرو، آثار خون پنهان مشاهده شده که پس از نمونهبرداری، نتیجه مثبت اعلام شد». قاضی جواهری خطاب به متهم گفت: «اقرار شما در مرحله جلسات تحقیقات مقدماتی درباره ایراد جراحات با چاقو نسبت به مقتوله و اموال و رهاکردن جسد در بیابان و سایر قرائن در پرونده موجود است. اتهامات شما دایر بر مباشرت در قتل عمدی زن مسلمان در ماه حرام مرحومه الهه حسیننژاد با ایراد ضربات با چاقو، مخفیکردن جسد، تخریب عمدی اموال مشتمل بر دو گوشی تلفن همراه، کیف و مدارک کارت ملی و گواهینامه همگی به ارزش اعلامی ۱۵۰ میلیون تومان، ایراد صدمات غیر مسری به شرح اعلام پزشکی قانونی موضوع شکایت اولیای دم مرحومه الهه حسیننژاد به شما تفهیم میشود. هر مطلبی درباره دفاع از اتهامات انتسابی خود دارید، بیان کنید». متهم در جایگاه حاضر شد و به بیان دفاعیات خود پرداخت و در پاسخ به سؤال قاضی که روز حادثه چه اتفاقی افتاد، توضیح داد: «قبل از حادثه، در منزل پسرخالهام در اسلامشهر که سفرهخانه دارد، یک هفته ماندم. در روز حادثه من ۱۰ مسافر سوار کردم. مسافری را که داخل ماشینم بود، به ترمینال رساندم. دیدم مسافر اسلامشهر نبود، بههمیندلیل در زیرگذر ایستادم که این خانم آمد و ۱۵ دقیقه نشست و مسافر نیامد و یک ربع بعد گفت، برو من حساب میکنم. مقتول در صندلی عقب نشسته بود و به جلو آمد و نشست. مدام وویس نامزدش را گوش میداد، به او گفتم من نمیخواهم حرفهایتان را گوش بدهم، به درد من نمیخورد. من حساس هستم و به او گفتم رعایت کن. چند دقیقه بعد کارتم را دادم که هزینه سفر را حساب کند. به من گفت چرا عصبانی هستی؟ گفتم با خانمم مشکل دارم و من عصبانی شدم». قاضی از او پرسید که اتهام قتل را قبول میکند که متهم پاسخ منفی داد. در ادامه از او خواست تا درباره پنهانکردن جسد توضیح دهد: «زیر پل قائمیه ایستادم تا او را به بیمارستان امام رضا ببرم. من نمیخواستم او را بکشم. با عصبانیت دو تا سه ضربه به مقتول زدم. نمیدانم چرا این اتفاق رخ داد. وقتی دیدم بیحال شد، مجبور شدم او را به جای خلوت و جاده ببرم». قاضی پرسید که چرا او را کشتی؟ متهم پاسخ داد: «آن لحظه قاطی کردم و خانمم جلوی چشمم آمد».
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.