|

بندر روتردام ، لنگرگاه جنگ ناتو با روسیه

جنگ اوکراین کماکان ادامه دارد. تقابل در گسل ژئوپلیتیکی کی‌یف به بزرگ‌ترین نبرد اروپایی پس از جنگ جهانی دوم تبدیل شده است. کانال‌های دیپلماتیک برای رسیدن به آتش‌بس یا ترک مخاصمه به بن‌بست خورده‌اند.

بندر روتردام ، لنگرگاه جنگ ناتو با روسیه

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

علی ودایع

 

جنگ اوکراین کماکان ادامه دارد. تقابل در گسل ژئوپلیتیکی کی‌یف به بزرگ‌ترین نبرد اروپایی پس از جنگ جهانی دوم تبدیل شده است. کانال‌های دیپلماتیک برای رسیدن به آتش‌بس یا ترک مخاصمه به بن‌بست خورده‌اند. اگرچه طرف غربی در نهایت حاضر شده بود‌ مبتنی بر نسخه «هنری کیسینجر» و الگوریتم تقسیم آلمان در جنگ سرد، سلطه روسیه بر اوکراین شرقی را بپذیرد، اما با عدم تفاهم درباره «ایجاد منطقه حائل»، عملا سناریوی «نبرد تا برخورد سخت» پررنگ شده است.

بنا بر نوشته روزنامه فایننشال‌تایمز، بندر روتردام در هلند، در پیش‌بینی جنگ احتمالی با روسیه، شروع به رزرو فضا برای کشتی‌های حامل محموله‌های نظامی ناتو کرده و در حال ترسیم مسیرهای لجستیکی برای انتقال سلاح ‌است. روتردام پیش از این محموله‌های تسلیحاتی را مدیریت می‌کرد، اما این اولین بار است که یک اسکله ویژه برای استفاده نظامی تعیین می‌کند. بخشی از ترمینال کانتینر برای اطمینان از انتقال ایمن مهمات و سایر تجهیزات بین کشتی‌ها تغییر کاربری خواهد داد. لجستیک تدارکات نظامی با بندر آنتورپ در کشور همسایه، بلژیک، هماهنگ خواهد شد. آنچه در ‌نگاه کلان به صف‌آرایی غرب و شرق مشاهده می‌کنیم‌، در داغ‌ترین تنش‌های دوران جنگ سرد نیز تجربه نشده بود.

فرایند نبرد فرسایشی با امکان برخورد سخت

می‌توان گفت ‌تقابل روسیه با غرب حول جنگ اوکراین، یک بازی با حاصل جمع صفر است که هر دو طرف به دنبال حداکثرسازی منافع امنیتی خود هستند. کیسینجر معتقد بود‌ اوکراین باید به‌عنوان یک کشور حائل بین روسیه و غرب عمل کند و تلاش برای پیوستن اوکراین به ناتو یک خط قرمز برای روسیه است. این دیدگاه رئالیستی، ریشه‌های اصلی درگیری را در نگرانی‌های امنیتی روسیه و گسترش ناتو به شرق می‌بیند. ‌استفان والت نیز با تأکید بر نظریه موازنه قدرت، معتقد است ‌کشورها برای حفظ امنیت خود به دنبال موازنه در برابر قدرت‌های مهاجم هستند.

در این چارچوب، روسیه گسترش ناتو را تهدیدی برای امنیت ملی خود می‌داند و به همین دلیل به اوکراین حمله کرده است. با توجه به موفقیت‌های اخیر روسیه و نبود چشم‌انداز روشن برای مذاکرات، این تقابل به سمت یک نبرد فرسایشی طولانی‌مدت پیش می‌رود. هر دو طرف به دنبال تحمیل هزینه‌های بیشتر بر دیگری و بهبود موقعیت چانه‌زنی خود در هرگونه مذاکره احتمالی آینده هستند. گسترش حمایت‌های آمریکا از اوکراین، نشان‌دهنده تعهد غرب به مهار روسیه است و این امر به پیچیدگی و طولانی‌ترشدن درگیری می‌افزاید. واقعیت میدانی این است که احساس کسب موفقیت توسط روسیه و بازسازی اعتمادبه‌نفس ارتش سرخ، منجر به ایجاد فضای ذهنی موازنه قدرت به نفع کرملین شده است. جنگ اوکراین احتمالا به سمت جنگ نیابتی طولانی‌مدت با حمایت‌های فزاینده غرب از اوکراین پیش می‌رود. هدف غرب، تضعیف توان نظامی و اقتصادی روسیه است؛ در‌حالی‌که روسیه به دنبال تثبیت موقعیت خود در اوکراین و ایجاد یک منطقه نفوذ جدید است. این وضعیت می‌تواند به جنگ فرسایشی با تلفات بالا در هر دو طرف منجر شود.

سناریوی جنگ ناتو  با روسیه

رزرو فضا در بندر روتردام برای کشتی‌های حامل محموله‌های نظامی ناتو و ترسیم مسیرهای لجستیکی، نشان‌دهنده آمادگی ناتو برای یک تقابل احتمالی گسترده‌تر است. ناتو با این اقدامات به روسیه پیام می‌دهد که آماده دفاع از قلمرو خود و متحدانش است. این یک اقدام بازدارنده است که به روسیه نشان می‌دهد هرگونه تجاوز به قلمرو ناتو، با پاسخ قاطع مواجه خواهد شد.

به صراحت‌ می‌توان گفت ‌اعضای پیمان آتلانتیک شمالی به گزینه برخورد سخت با روسیه بیش از هر زمان دیگری نزدیک شده‌اند. شاید بندر روتردام مرکز فرماندهی جنگ با روسیه نیست، اما لنگرگاه لجستیکی برای نبرد احتمالی است. روتردام در دهانه رودخانه راین قرار دارد و دسترسی مستقیم به دریای شمال و از آنجا به اقیانوس اطلس را فراهم می‌کند. این موقعیت برای انتقال تجهیزات و نیروها از آمریکا و بریتانیا به اروپا بسیار حیاتی است. اگرچه هلند مستقیما با روسیه هم‌مرز نیست، اما روتردام به‌عنوان یک نقطه ورودی بزرگ به شبکه حمل‌ونقل زمینی اروپا عمل می‌کند. این به آن معناست که تجهیزات نظامی می‌توانند به‌سرعت از طریق جاده، ریل و آبراه‌های داخلی به سمت شرق اروپا و کشورهای بالتیک که در خط مقدم ناتو با روسیه قرار دارند، منتقل شوند.

ناتو در سال‌های اخیر بر «حرکت‌پذیری نظامی» (Military Mobility) تأکید زیادی داشته است. این مفهوم به توانایی نیروها و تجهیزات نظامی برای جابه‌جایی سریع و بدون مانع در سراسر اروپا اشاره دارد. روتردام به‌عنوان یک گره کلیدی در این شبکه حرکت‌پذیری، نقش محوری را ایفا می‌کند. با توجه به تهدید فزاینده از جانب روسیه، ناتو نیاز دارد تا در صورت بروز بحران، بتواند به‌سرعت نیروهای تقویتی را از کشورهای غربی به سمت شرق اروپا اعزام کند. روتردام این قابلیت را فراهم می‌آورد. یک سؤال ویژه روی تحلیل‌ها درباره جنگ اوکراین و وضعیت بندر روتردام سنگینی می‌کند‌؛ «آیا ناتو در حال بازآرایی نظامی در مقابل روسیه و نبرد مستقیم با روسیه است؟». بله! می‌توان گفت ‌ناتو در حال بازآرایی نظامی در مقابل روسیه است. این بازآرایی شامل تقویت حضور نظامی در شرق اروپا، برگزاری رزمایش‌های مشترک و بهبود زیرساخت‌های لجستیکی است. اما درباره «نبرد مستقیم»، در حال حاضر این اقدامات در راستای افزایش آمادگی و بازدارندگی است و نه لزوما ورود مستقیم به درگیری در اوکراین. هدف اصلی، جلوگیری از گسترش جنگ به قلمرو ناتو است.

بازی کرملین با ماشه هسته‌ای

کرملین در میانه‌های جنگ اقدام به بازنویسی دکترین هسته‌ای روسیه کرده است؛ تغییر دکترین هسته‌ای روسیه که به صورت رسمی توسط ‌ولادیمیر پوتین‌ امضا و به‌روزرسانی شده است. این وضعیت نشان‌دهنده تغییر در نگرش مسکو نسبت به شرایط و آستانه استفاده از تسلیحات هسته‌ای است. این تغییرات با توجه به تحولات ژئوپلیتیکی، به‌ویژه جنگ اوکراین و افزایش حمایت غرب از کی‌یف، صورت گرفته است. به‌طور کلی، دکترین هسته‌ای روسیه یک سند استراتژیک است که شرایط و سناریوهایی را تعریف می‌کند که تحت آن روسیه می‌تواند از تسلیحات هسته‌ای خود استفاده کند. هدف اصلی آن، بازدارندگی هسته‌ای است؛ یعنی جلوگیری از هرگونه تجاوز بزرگ علیه روسیه و متحدانش با تهدید به پاسخ هسته‌ای.

اما نکته ویژه این است که آستانه صبر روسیه برای استفاده از تسلیحات اتمی به‌شدت کاهش یافته است. در دکترین‌ سنتی روسیه، استفاده از تسلیحات هسته‌ای عمدتا محدود به سناریوهایی بود که در آن روسیه یا متحدانش مورد حمله هسته‌ای قرار می‌گرفتند‌ یا حمله متعارف آن‌قدر شدید بود که «وجود دولت روسیه در خطر» قرار می‌گرفت. دکترین جدید، این آستانه را به‌شدت کاهش داده و شامل حملات متعارف با تسلیحات پیشرفته (مانند موشک‌های هایپرسونیک، پهپادها‌ و موشک‌های کروز) به اهدافی در داخل مرزهای سرزمینی روسیه می‌شود، حتی اگر این حملات به‌طور مستقیم موجودیت دولت را تهدید نکنند.

قلب دکترین هسته‌ای روسیه به‌طور صریح به «دشمن بالقوه» اشاره می‌کند که روسیه بازدارندگی هسته‌ای خود را در برابر آن اعمال می‌کند. این شامل دولت‌ها، بلوک‌ها و اتحادهایی می‌شود که روسیه را دشمن می‌دانند و اقدامات آنها (مانند گسترش ائتلاف‌های نظامی و نزدیک‌شدن زیرساخت‌های نظامی به مرزهای روسیه) می‌تواند به‌عنوان تهدید تلقی شود. از منظر رئالیسم، قدرت‌های هسته‌ای تمایل دارند تا حد امکان از استفاده از این تسلیحات اجتناب کنند؛ چرا‌که عواقب آن برای همه ویرانگر خواهد بود.

اما ورود به «معماواره بقا» وضعیت کشنده‌ای را رقم خواهد زد. در طرف مقابل، اروپایی‌ها در حال حرکت به سمت نوسازی زرادخانه‌های اتمی فرانسه و بریتانیا هستند. آمریکایی‌ها هم مدرن‌سازی تسلیحات اتمی را به شکلی ویژه در دستور کار قرار داده‌اند.

تأثیر   متقابل   گسل‌های   ژئوپلیتیکی

بدون تردید، وضعیت تنش‌های خاورمیانه و خاور دور روی فرایند جنگ اوکراین تأثیر می‌گذارد. با توجه به مفهوم «سیستم بین‌الملل» که در آن وقایع در یک منطقه می‌توانند بر مناطق دیگر تأثیر بگذارند؛ تقابل‌های چند‌وجهی غرب با «بازیگران ساختارشکن» روی نبرد با روسیه تأثیر مستقیم و غیر‌مستقیم می‌گذارد. نادیده نگیریم که در صورت تشدید تنش‌ها در خاورمیانه‌ یا درگیری مستقیم ایران با اسرائیل و آمریکا، منابع نظامی، اقتصادی و توجه سیاسی آمریکا و متحدانش ممکن است از اوکراین به خاورمیانه معطوف شود. این می‌تواند به ضعف حمایت از اوکراین و تقویت موضع روسیه منجر شود.

این ذهنیت در اروپا وجود دارد که حمله احتمالی چین به تایوان منجر به تشدید تهاجم روسیه خواهد شد. در عین حال، حمایت‌های متقابل پکن و مسکو برای غرب به‌شدت ناخوشایند است؛ زیرا بازی «رولت روسی» با نقش‌آفرینی کره شمالی، یک وضعیت قرمز با امکان انفجار است. موتور محرکه تقابل با آمریکا، ائتلاف چندجانبه‌گرایانه شرقی است که ساختارشکنی در وضعیت مطلوب غرب را دنبال می‌کند.

سناریوهای سخت درباره برخورد سخت

‌‌فضایی که ترسیم شد، امکان یک اتفاق ویژه را پررنگ می‌کند. درک سناریوهای برخورد سخت بین روسیه و ناتو، اگرچه بسیار نگران‌کننده است، اما برای برنامه‌ریزی دفاعی و بازدارندگی حیاتی است. این سناریوها از خفیف‌ترین اشکال درگیری تا شدیدترین برخورد با استفاده از تسلیحات هسته‌ای متغیر هستند. به‌طور کلی، دو نوع اصلی از سناریوهای برخورد مستقیم وجود دارد:

1- برخورد غیرمستقیم/تصادفی با تشدید تدریجی: این سناریوها از یک حادثه کوچک یا اشتباه محاسباتی شروع شده و به تدریج به یک درگیری بزرگ‌تر تبدیل می‌شوند. افزایش فشار نظامی روسیه با استفاده از تسلیحات غربی، امکان یک روند بدون بازگشت را پررنگ می‌کند. سطح بالای تنش در دریای سیاه و مرزهای شرقی ناتو امکان برخورد را به‌شدت افزایش می‌دهد.

2. حمله عمدی روسیه به قلمرو ناتو یا حمله پیش‌دستانه غرب: این سناریو بر‌اساس یک تصمیم آگاهانه از سوی روسیه برای حمله به یکی از کشورهای عضو ناتو است. در عین حال، ذهنیت تخاصم‌آمیز غرب امکان تهاجم پیش‌دستانه را پررنگ می‌کند. ناتو ممکن است این حملات را به‌عنوان یک «حمله مسلحانه» تحت ماده 5 پیمان ناتو تفسیر کند‌ که مستلزم پاسخ جمعی است. فارغ از نیات تنش‌آمیز و فضای ذهنی تهاجمی، عملیات ترکیبی (Hybrid Warfare) و جدال در «منطقه خاکستری» زمین نبرد به موازات جنگ اوکراین عرصه تقابل ویژه تعریف می‌شود. ناتو گمان می‌کند‌ اگر روسیه در اوکراین به پیروزی قاطع دست یابد، ممکن است جسورتر شود و تهدید بیشتری برای ناتو ایجاد کند و اگر شکست بخورد، ممکن است برای تغییر تمرکز یا ارعاب غرب، به اقدامات تهاجمی‌تر دست بزند. واقعیت این است که ذهنیت‌های منفی شرق و غرب نسبت به یکدیگر، توسعه‌طلبی و تعارض منافع، راه موفقیت دیپلماسی را مسدود و امکان برخورد سخت را پررنگ می‌کند. آنچه‌ در بندر روتردام به‌عنوان لنگرگاه جنگ با روسیه مشاهده می‌شود، این گزینه را مطرح می‌کند که اروپا آماده سناریوی برخورد سخت شده است و مبتنی بر آن، امکان برخورد با روسیه را پررنگ می‌داند. دست برتر معادلات خرد و کلانی که تصویر شد، ‌وزن‌کشی‌های جدید ژئوپلیتیکی در نیوهارتلند شمالگان و وزن‌کشی‌های معادلات روابط بین‌الملل را تعیین خواهد کرد.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.