اقتصاد و تاریخ جهان
شرق: نویسنده کتاب، اندرو لی، سیاستمدار، حقوقدان و نویسنده استرالیایی است که سابقه تدریس در دانشگاه ملی استرالیا به عنوان استاد اقتصاد را هم دارد. او آثار متعددی نوشته است که کتاب «تاریخ فشرده اقتصاد» یکی از آنها است. اندرو لی از سال 2010 عضو حزب کارگر مجلس نمایندگان استرالیا بوده و در سال 2013 مدت کوتاهی در مقام دستیار پارلمانی نخستوزیر جولیا گیلارد خدمت کرده است. او بیش از صد مقاله علمی در نشریات در رشتههای اقتصاد، سیاستگذاری عمومی، حقوق و نیز ده کتاب در کارنامه خود دارد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: نویسنده کتاب، اندرو لی، سیاستمدار، حقوقدان و نویسنده استرالیایی است که سابقه تدریس در دانشگاه ملی استرالیا به عنوان استاد اقتصاد را هم دارد. او آثار متعددی نوشته است که کتاب «تاریخ فشرده اقتصاد» یکی از آنها است. اندرو لی از سال 2010 عضو حزب کارگر مجلس نمایندگان استرالیا بوده و در سال 2013 مدت کوتاهی در مقام دستیار پارلمانی نخستوزیر جولیا گیلارد خدمت کرده است. او بیش از صد مقاله علمی در نشریات در رشتههای اقتصاد، سیاستگذاری عمومی، حقوق و نیز ده کتاب در کارنامه خود دارد.
«تاریخ فشرده اقتصاد» اگرچه اثری مختصر است اما مملو از اطلاعات عمیقی است که به شرح داستانهای بهیادماندنی و رخدادهای تاریخی پرداخته است. این اثر به درک اقتصاد امروزی کمک میکند و بهخصوص برای خوانندگانی که دانش چندانی درباره اقتصاد ندارند مفید است. نویسنده در بخشی از مقدمهاش نوشته که این کتاب کمبرگ ماجرایی پرشاخ و برگ را روایت کرده است. ماجرای سرمایهداری را و اینکه نظام بازار چگونه متحول شد. ماجرای رشته تخصصی اقتصاد را و برخی چهرههای برجستهای که آن را پروراندهاند و این ماجرا را که نیروهای اقتصادی چگونه تاریخ جهان را شکل دادهاند. نویسنده میگوید که هدف این کتاب انجام سه کار است: روایت این حکایت که سرمایهداری و نظام بازار چگونه پدید آمدند؛ بحث درباره اندیشهها و اشخاصی که به رشته اقتصاد سروشکل دادند و ترسیم رئوسِ نحوه تأثیرگذاریِ نیروهای اقتصادی بر تاریخ جهان. از آنجا که اکثر ما قرار نیست محقق اقتصادی شویم، بزرگترین سهم این علم یاریِ ما است برای بهتر زیستن. اینکه هنگام تصمیمگیریهای دشوار، هزینهها و مزایا را بسنجیم. هزینههای فرصت را لحاظ کنیم؛ از خیر چه چیزی میگذریم؟ حواسمان به حاشیه مطلوبیت باشد. ببینیم آیا داشتن یک قلم بیشتر از چیزی میصرفد یا نه؟ آثار بیرونی را هم از یاد نبریم؛ تأثیرات مثبت و منفی تصمیماتمان را بر دیگران. علم اقتصاد، از حوزۀ آموزش گرفته تا کارآفرینی، و از اجتماعیشدن گرفته تا بازار سهام، میتواند کمکمان کند زندگی بهتری داشته باشیم.
اندرو لی تلاش کرده تا به چند پرسش پاسخ دهد، پرسشهایی نظیر اینکه: چرا به جای اینکه اروپا آفریقا را مستعمره کند برعکسش رخ نداد؟ وقتی کشورها در دهه 1930 موانعی برای تجارت و مهاجرت تراشیدند چه اتفاقاتی افتاد؟ چرا متفقین در جنگ جهانی دوم پیروز شدند؟ چرا نابرابری در بسیاری از کشورهای پیشرفته در طول دهههای 1950 و 1960 کاهش یافت؟ حقوق مالکیت به چه ترتیب عامل افزایش ناگهانی رشد چین در دهه 1980 شد؟ تغییر اقلیمی چگونه بهروزی آینده ما را تهدید میکند؟
نویسنده «تاریخ فشرده اقتصاد» اقتصاد را علمی اجتماعی تعریف کرده که به مطالعه عملکرد افراد در به حداکثر رساندن رفاهشان در مواجهه با کمبودها میپردازد. این علم رفتار مردم را در مقام فرد و چگونگی کارمان را در کنار همدیگر در قالب خانوارها و شرکتها مدنظر قرار میدهد. به گفته او تمرکز اقتصاد بر نحوه تعامل ما در بازارهایی است که در آنها خریداران و فروشندگان در کنار یکدیگر قیمت تعادلی را تعیین میکنند. همچنین به بررسی این موضوع میپردازد که وقتی بازارها ناکام میشوند چه رخ میدهد و سیاستگذاری عمومی چگونه میتواند فقر، تغییر اقلیمی و تبانی در قیمتگذاری را چاره کند. این ماجرایی است که اقتصاد خرد و کلان را به هم پیوند میدهد.
«تاریخ فشرده اقتصاد» دارای چهارده فصل با این عناوین است: «خروج آفریقا و ورود به عصر کشاورزی»، «آبراه بزرپ چین، دستگاه چاپ و طاعون»، «عصر دریانوردی»، «انقلاب صنعتی و ثروت ملل»، «اوجگیری تجارت، سیروسفر و کارخانه مدرن»، «جنگ جهانی دوم و برتون وودز»، «دوره سیساله باشکوه؟»، «بازارها، بازارهای فراگستر»، «هدفگذاری تورمی و نابرابری»، «بازارهای داغ و سیارهای داغتر»، «همهگیری و فراتر از آن» و «اقتصاد: گذشته، اکنون و آینده».
در بخشی از فصل پایانی کتاب، نویسنده درباره میزان درآمد و افزایش نابرابری نوشته که اگرچه پول همچنان میتواند سعادت را بخرد، اما اصل مطلوبیت نهایی نزولی به قوت خود باقی است. به نظر میرسد بهبود سعادتمندی تقریبا با درصد افزایش درآمد تناسب دارد؛ یعنی افزایش ده درصدی درمورد ثروتمندان مساوی است با دلارهای بسیار بیشتر نسبت به فقیران. در نتیجه افزایش نابرابری که طی نسل گذشته بر بسیاری از کشورها عارض شده ممکن است تأثیر مطلوبی بر سعادت داشته باشد. از بهترین استدلالها به نفع دولت رفاه بازتوزیعی و مالیات تصاعدی این است که یک دلار به کسی که در بدو امر دلارهای زیادی ندارد کیف بیشتری میدهد. اندرو لی در ادامه نوشته: «شکاف درآمدی در بین کشورها حتی از شکاف درآمدی در سطح کشورها هم بیشتر است. متوسط درآمد روزانه در اروپای غربی فعلا به 109 دلار میرسد، حال آنکه درآمد روزانه در آمریکای لاتین به طور متوسط صرفا 39 دلار است و در آفریقا فقط 10 دلار است. شهروندان معمولی ایالات متحده در یک ماه تقریبا به اندازه یک سال متوسط نیجریهایها عایدی دارند. یکی از عوامل محرک رشد در آفریقا گسترش شهرنشینی است، زیرا مردم وقتی از منطقهای روستایی به منطقه شهری نقل مکان میکنند، معمولا بهرهوری بیشتری دارند. با وجود این، فقط نیمی از جمعیت این قاره در حال حاضر در شهرها و شهرکها زندگی میکنند. از دلایلش یکی این است که حقوق مالکیت زمین در آفریقا غالبا روشن نیست و این باعث میشود مردم رغبتی به سرمایهگذاری در حوزه مسکن نداشته باشند، و نیز امکان افزایش درآمد حاصل از مالیات بر دارایی از فرمانداریهای شهری سلب شود. سروسامان دادن به نظام مالکیت زمین ظاهرا پیشپاافتاده است، اما برای رونق آینده آفریقا امری اساسی خواهد بود». نویسنده همچنین میگوید افزایش نابرابری تنها مایه نگرانی اقتصادی نیست. برخی مطالعات در باب اقتصاد هویت بر اهمیت توجه به نحوه ادراک افراد از خودشان صحه گذاشته است. فایده کار در الگوی متعارف اقتصادی در کسب درآمد برای مصرف خلاصه میشود. اما اقتصاد هویت به ما تذکر میدهد که هویت بسیاری از افراد حول تولیداتشان تعریف میشود، نه آنچه مصرف میکنند. بنابراین در شرایطی که قوای دوقلوی فناوری و تجارت در کشورهای پیشرفته نقش مشاغل کارخانهای را کمرنگ کردهاند، اینکه به طبقه متوسط زحمتکش بگوییم قیمت تلویزیون دارد پایین میآید چندان معنایی ندارد. قدرتگرفتن سیاستمداران عوامفریب تا حدی واکنشی منفی علیه فقدان مشاغل مطمئن طبقه کارگر و یادآور اهمیت نرخ پایین بیکاری برای جامعه باثبات است.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.