بازیابی نقش و جایگاه «پیر زن» در جامعه
آنچه از دوره عیلامی و اسنادی که در شهر سوخته از تمدن جیرفت با قدمتی هفت هزار ساله موجود است، حیات زندگی شهری در ایران است. ما در کشور عزیزمان هفت هزار سال در قالب سیستم شهری و کلانشهری تجربه زیست روابط بین فردی، روابط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و... داریم که این تجربهها و آموزهها را در قالب فرهنگ به تمدن اطلاق میکنیم.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
نیلوفر قشقایی - پژوهشگر تاریخ و فرهنگ
آنچه از دوره عیلامی و اسنادی که در شهر سوخته از تمدن جیرفت با قدمتی هفت هزار ساله موجود است، حیات زندگی شهری در ایران است. ما در کشور عزیزمان هفت هزار سال در قالب سیستم شهری و کلانشهری تجربه زیست روابط بین فردی، روابط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و... داریم که این تجربهها و آموزهها را در قالب فرهنگ به تمدن اطلاق میکنیم.
آنچه از تمدن بزرگ عیلامی و حتی هزاران سال بعد از آن در دوره سلسله اشکانیان برمیآید، توجه به حضور زنانِ سنبالا در انجام امور است؛ زنان موسپید و پیری که تصمیماتشان در قوم و قبیله ارجح و کلامشان کلام آخر طایفه (مستند به داستانهای باستانی چون ویس و رامین به قلم فخرالدین اسعد گرگانی) بوده است. این مقام برای زنان در دوران ساسانیان تعریف خود را تا حدودی از دست میدهد. آنچه در این دوره در داستانهای نظامی و شاهنامه میبینیم توجه به زن محدود به چنگنوازی و ساز و آواز و همسری و همپیالگی میشود.
در فاصله آن دوران تا به امروز چه اتفاقی رقم خورد که واژه زیبا، خردمند و فرزانه «پیر زن» پس رانده شد؟ مفهوم خود را از دست داد و در عصر حاضر به معنی متضاد خود و حتی توهین و تحقیر رسید؟ تا جایی که امروز محل رقابت عمده زنان، کلینیکهای زیبایی و تزریق ژل و بوتاکس و باریککردن کمر و برجستهکردن برخی نواحی دیگر بدن است؟ اموری که موجب عقبراندن و تخفیف و تحقیر واژه «پیر» شد؟ یا چه شد که ملاک و سنجش امروزیبودن زنان تا حد زیادی در دست داشتن سیگار و قلیان شد؟ چطور میشود باور کرد این ارتباطات بین انسانی و تجربه زیست هفت هزار ساله شهری سر از کلینیکهای زیبایی درآورد؟ چطور میشود زنان که نیمی از جمعیت کشور و اتفاقا جمعیتی سرنوشتساز برای جامعه محسوب میشوند، به جای خردورزی و تفکر و مطالعه، اغلبشان ابتدا هزینههای گزاف برای امورات زیبایی فیزیکی و عملهای جراحی بدهند و سپس هزینه مهمتر را که زمانشان است، در رقابت برای دیدهشدن و انتخابشدن از سوی مردها صرف کنند؟! نه، این تعریف زن نمیتواند باشد.
بیایید دوباره به گذشته بنگریم. در تاریخ پرتلاطم جهان و ایران کمی تأمل کنیم. در این جغرافیا که ما زیست میکنیم، در این بخش از مختصات دنیا که شاید شدیدترین ویرانیها را به خود دیده است که بزرگترین آن حمله مغول و بهآتشکشاندن کتابخانههایمان بوده، آنچه تمدن و فرهنگ ایرانی را حفظ کرده و سرِ پا نگه داشته، داستانهای فولکلوری (محلی) بود که از سینه پیرزنان و مادربزرگان به نسل بعد منتقل میشده است.
حتی چنانچه جایگاه پیر قبیله که در گذشته دور، به برخی زنان اطلاق میشده به دست فراموشی سپرده شده، ما خود در کودکی شاهد آن بودیم که مادربزرگان و پیرزنان بهواسطه قصهگویی و داستانسرایی عهدهدار حفظ بخشی از فرهنگ و سنت بودند.
حقیقتا در قامت یک زن ایرانی مشتاق دیدن روزی هستم که دوباره واژه پرمفهوم «پیر زن» با همان شکل و شمایل واقعی خود که زنی با خطوط چهره و موهای سپید اما با خرد و دانش و اندیشه سالم است، بازیابی و احیا شود. جامعه و بهویژه بانوان برای رسیدن به مقام «پیر» در زمان مناسب تقلا کنند و درصدد طرد و دوری از آن نباشند. پیر زنان دوباره بخشی از امورات اساسی خانواده و جامعه را به دست بگیرند که زن، بهواسطه تعلیم و تربیت نسل بعد، توسعهدهنده اجتماع است. جامعه سالم نیازمند زنان و مادرانی اندیشمند و فرزانه و دارای خرد است و نه زنانی کمر باریک که از سن شناسنامهای خود چندین دهه کوچکتر به نظر میرسند. امید که ایران عزیزمان بهواسطه احیای واژه پرمعنای «پیر»، نسلهایی فرهیختهتر و خردمندتر از قبل در دل خود جای دهد.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.