|

بوق‌درمانی در تهران

در شهری که صداها جای واژه‌ها را گرفته‌اند، تهران با بوق‌هایی سخن می‌گوید که نه نشان از هشدار دارند، نه از گفت‌وگو؛ بلکه پژواکی‌اند از شکاف‌های عمیق در روح شهر خسته و روان شهروندان خسته. این یادداشت با نگاهی تلفیقی، به تحلیل فلسفی این پدیده پرداخته است.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

علیرضا جباری‌زادگان-پژوهشگر و مدرس معماری:‌ در شهری که صداها جای واژه‌ها را گرفته‌اند، تهران با بوق‌هایی سخن می‌گوید که نه نشان از هشدار دارند، نه از گفت‌وگو؛ بلکه پژواکی‌اند از شکاف‌های عمیق در روح شهر خسته و روان شهروندان خسته. این یادداشت با نگاهی تلفیقی، به تحلیل فلسفی این پدیده پرداخته است.

مقدمه: صدایی فراتر از واژه

تهران، شهری با طنین ممتد صداهاست. در میانه همهمه خیابان‌ها، صدایی شنیده می‌شود که نه از جنس واژه است و نه از جنس موسیقی: صدای بوق! نمادی از هشدار، اضطراب، خشونت و گاه درماندگی. در دل این محیط، بوق خودرو از یک ابزار ارتباطی ساده به زبانی غیررسمی و پرتنش تبدیل شده است.

بوق‌زدن؛ زبان خشونت یا فریاد خاموش؟

در خیابان‌های شلوغ تهران، بوق به استعاره‌ای از آشفتگی ساختاری بدل شده است. راننده‌ای که بوق می‌زند، فقط قصد اعلام حضور ندارد؛ گویی فریادی‌ است برای دیده‌شدن و برای تخلیه تنشی که در نظام شهری انباشته شده است. از نگاه روان‌شناختی، بوق ابزاری برای تسکین لحظه‌ای است؛ همچون فریادی در تاریکی که امید شنیده‌شدن را زنده می‌کند.

سکوت ازدست‌رفته و شهرسازی پرسروصدا

سکوت، یکی از ارکان زیبایی‌شناسی شهری‌ است؛ شهر باید بتواند فضایی برای «شنیده‌شدن بی‌صدا» فراهم کند. اما در تهران، معماری و شهرسازی مدرن‌ توجهی به اقلیم صوتی نداشته‌اند. خیابان‌های متراکم، ساختمان‌های فاقد استاندارد آکوستیک و نبود فضای تنفس صوتی‌ باعث شده‌اند بوق‌ها در فضای عمومی غلبه یابند و نه‌تنها شنیده شوند که حاکم‌ بر شهرها باشند.

فلسفه‌ صدا و معنابخشی به فضاهای شهری

از منظر هستی‌شناسی، فضا تنها با فرم تعریف نمی‌شود؛ صدا نیز بخشی از هویت فضاست. سکوت، یک فضای منفی صوتی است که انسان را به تأمل و زندگی درونی دعوت می‌کند. وقتی فضاهای عمومی برای عبور طراحی می‌شوند، نه برای مکث یا تجربه زیسته، صداهای شهری نیز از گفت‌وگو خارج شده و به فریاد بدل می‌شوند.

جمع‌بندی: تهران سخنگو یا تهران ساکت؟

تهران‌ نیازمند بازطراحی صوتی‌ است؛ نه صرفا به‌عنوان پروژه‌ای مهندسی، بلکه به‌عنوان اقدامی انسان‌محور. نمی‌توان با قانون، بوق را خفه کرد؛ همان‌طور که خشونت را نمی‌توان با سکوت حل کرد. باید شهری ساخت که با سکوت سخن بگوید، شهروندانش را بی‌فریاد بشنود و از معماری‌اش، آرامش جاری شود. تهران‌ باید دوباره صدای خودش را پیدا کند؛ صدایی که شنیده شود، نه فریاد زده شود.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.