معماهای مارگریت دوراس
مبارزهای دائم برای چیرهشدن بر ملال زندگی روزمره که فضای عدم ارتباط آدمها را میسازد، از مهمترین مضامین آثار دوراس بهخصوص در رمان «میگوید ویران کن» است. مارگریت دوراس، از نویسندگان شاخص قرن بیستم، در چهارم آوریل 1914 از پدر و مادری فرانسوی در سایگون متولد شد. پدرش معلم ریاضیات و مادرش معلم دبستان بود. دوراس نوجوانیاش را در هندوچین گذراند و در هجدهسالگی برای تحصیلات دانشگاهی به پاریس رفت و از سال 1940 به نویسندگی مشغول شد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: مبارزهای دائم برای چیرهشدن بر ملال زندگی روزمره که فضای عدم ارتباط آدمها را میسازد، از مهمترین مضامین آثار دوراس بهخصوص در رمان «میگوید ویران کن» است. مارگریت دوراس، از نویسندگان شاخص قرن بیستم، در چهارم آوریل 1914 از پدر و مادری فرانسوی در سایگون متولد شد. پدرش معلم ریاضیات و مادرش معلم دبستان بود. دوراس نوجوانیاش را در هندوچین گذراند و در هجدهسالگی برای تحصیلات دانشگاهی به پاریس رفت و از سال 1940 به نویسندگی مشغول شد. او در سال 1944 عضو حزب کمونیست فرانسه شد اما در سال 1950 از حزب اخراج شد. دوراس آثار زیادی منتشر کرده که از میان آنها، بهخصوص با دو اثر «مداراتو کانتابیله» و همچنین فیلمنامه «هیروشیما عشق من» به شهرتی جهانی رسید.
«مداراتو کانتابیله» سالها پیش با ترجمه رضا سیدحسینی به فارسی منتشر شده بود و برخی دیگر از آثار دوراس نیز در این سالها به فارسی برگردانده شدهاند که از میان آنها میتوان به چند ترجمه قاسم روبین اشاره کرد. «میگوید ویران کن» سالها پیش با ترجمه فریده زندیه به فارسی منتشر شده بود و اخیرا چاپ تازهای از آن توسط نشر نو منتشر شده است. مترجم در یادداشت ابتداییاش توضیحاتی درباره سبک کلی آثار دوراس داده که به درک بهتر اثر کمک میکند. او به این نکته اشاره کرده که در آثار دوراس و خصوصا در رمان «میگوید ویران کن» رویداد رمان واقعه یا وقایع خاصی نیستند که خواننده را صرفا مجذوب کنند یا دلسرد سازند، یعنی او را گذرا تحت تأثیر قرار دهد. در رمان دوراس با هیچ اتفاقی روبهرو نمیشویم که بیاراده در بستر آن بغلتیم بلکه درست برعکس، باید با تلاش فکری خود به رویدادن رویداد کمک کنیم و به نوعی راه یا راههایی برای تحقق رویداد بیابیم.
همچنین در رمان دوراس توصیف موقع و وضع رویداد غالبا ناروشن و در بسیاری از موارد کاملا مبهم است. مترجم نوشته که خواننده باید به کوشش خود کشف کند چه کسی در کجا فلان حرف را میزند، با چه کسی میزند، معنای حرفش چیست و چرا آن کس چنین حرفی میزند. او میگوید شیوهای که در ترجمه به سبب عدم امکانات زبان فارسی اتخاذ شده، با مشخصساختن نسبی اشخاص، جزئی از این مشکل را اضطرارا حل میکند اما بُعد معمایی رویداد از آغاز تا پایان به قوت خود باقی میماند. کار خواننده البته این نیست که معمایی در این رویداد حل کند، بلکه این است که معما را هرچه عمیقتر بفهمد و این معما برای دوراس ارتباط آدمها است. «میگوید ویران کن» اینگونه آغاز میشود: «هوا گرفته است.
دریچهها بسته است. از سمت سالن غذاخوری پارک دیده نمیشود. ولی آن زن میتواند ببیند. او نگاه میکند. میزش درست با لبه آستانه دریچه مماس است. به سبب روشنایی آزارنده زن چشمهایش را جمع کرده است، نگاهش پس و پیش میشود. مشتریان دیگر هم جریان بازیهای تنیس را که آن زن نمیبیند، نگاه میکنند. مرد نخواسته بود که میزش را عوض کنند. زن نمیداند که دارند نگاهش میکنند. امروز صبح طرفهای ساعت پنج باران آمده بود. امروز در هوای نمناک و سنگینی است که توپ میزنند. زن لباس تابستانی به تن دارد».
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.