• ایمالز جستجوگر کالا
  • |

    چالش‌های سیاست خارجی ایران در دهه پیش‌رو

    در آغاز دهه جدید، سیاست خارجی ایران در میانه تقاطع‌ پیچیده‌ای از فرصت‌ها و تهدیدهای ژئوپلیتیکی قرار گرفته است. با وجود ازسرگیری مذاکرات با ایالات متحده در سال 2025، چالش‌های ساختاری و تاریخی همچنان بر روابط ایران با غرب، منطقه و قدرت‌های جهانی سایه انداخته‌اند. تغییرات در نظم بین‌المللی، رقابت‌های منطقه‌ای، فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم‌ها و تحولات داخلی، موجب شده‌اند که سیاست خارجی ایران در دهه پیش‌رو نیازمند بازتعریف اهداف، ابزارها و اولویت‌های خود باشد.

    به گزارش گروه رسانه‌ای شرق ،

    پرهام پوررمضان -پژوهشگر علم سیاست: در آغاز دهه جدید، سیاست خارجی ایران در میانه تقاطع‌ پیچیده‌ای از فرصت‌ها و تهدیدهای ژئوپلیتیکی قرار گرفته است. با وجود ازسرگیری مذاکرات با ایالات متحده در سال 2025، چالش‌های ساختاری و تاریخی همچنان بر روابط ایران با غرب، منطقه و قدرت‌های جهانی سایه انداخته‌اند. تغییرات در نظم بین‌المللی، رقابت‌های منطقه‌ای، فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم‌ها و تحولات داخلی، موجب شده‌اند که سیاست خارجی ایران در دهه پیش‌رو نیازمند بازتعریف اهداف، ابزارها و اولویت‌های خود باشد. در این میان، چهار چالش کلیدی را که بیش از سایر عوامل، مسیر و موفقیت دیپلماسی جمهوری اسلامی را در آینده تعیین خواهند کرد، به عرصه تبیین و تحلیل خواهیم آورد:

     

    1- آینده مبهم مذاکرات هسته‌ای

     

    با وجود ازسرگیری مذاکرات میان ایران و ایالات متحده در سال 2025، بحران اعتماد میان دو طرف همچنان یکی از چالش‌های محوری سیاست خارجی ایران محسوب می‌شود. تجربه شکسته‌شدن پیمان برجام در سال‌های گذشته، خروج آمریکا از توافق در سال 2018 و ناتوانی اروپا در جبران اثرات تحریم‌ها، ذهنیت حاکم بر نهادهای تصمیم‌گیر در ایران را نسبت به پایبندی غرب به تعهدات بین‌المللی بدبین کرده است. از سوی دیگر، کشورهای غربی نیز نگران گسترش برنامه هسته‌ای ایران، فعالیت‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی و توسعه توانمندی‌های موشکی هستند.

     

    این بی‌اعتمادی متقابل باعث شده مذاکرات عمدتا تاکتیکی، موقتی و شکننده باشد و از شکل‌گیری یک چارچوب پایدار برای همکاری بلندمدت جلوگیری کند. در چنین فضایی، حتی در صورت حصول توافقی جدید یا احیای نسخه‌ای تعدیل‌شده از برجام، امکان فروپاشی مجدد آن در پی تغییر دولت‌ها یا تحولات پیش‌بینی‌ناپذیر، بالا خواهد بود. هم‌زمان، فشارهای لابی‌های منطقه‌ای در واشنگتن، مانند اسرائیل و برخی کشورهای عربی و نقش کنگره در مانع‌تراشی در مسیر رفع تحریم‌ها، دستیابی به توافقی قابل اتکا را دشوارتر کرده است. به این ترتیب، بحران اعتماد با غرب نه‌تنها یک مانع فنی در مسیر مذاکره بلکه یک چالش راهبردی برای آینده دیپلماسی ایران خواهد بود که می‌تواند سیاست خارجی را میان دو راهبرد «مقاومت حداکثری» و «مذاکره مشروط» در نوسان نگه دارد.

     

    2- کنش‌های مقطعی ناپایدار و رقابت‌های فزاینده

     

    یکی از مهم‌ترین چالش‌های سیاست خارجی ایران در دهه پیش‌رو، تداوم رقابت راهبردی با بازیگران منطقه‌ای به‌ویژه عربستان سعودی و اسرائیل است. اگرچه در سال‌های اخیر شاهد تنش‌زدایی نسبی میان ایران و برخی کشورهای عربی، به‌ویژه عربستان بوده‌ایم که با میانجیگری چین و امضای توافق در سال ۲۰۲۳ تقویت شد اما این مصالحه‌ها بیشتر تاکتیکی و شکننده‌اند تا ساختاری و پایدار. اختلافات ریشه‌دار بر سر نفوذ سیاسی و ایدئولوژیک در کشورهای بحران‌زده‌ای چون لبنان، سوریه، عراق و یمن همچنان به‌عنوان کانون‌های رقابت باقی مانده‌اند.

     

    ایران از طریق شبکه‌ای از بازیگران غیردولتی در منطقه نفوذ دارد، در حالی که عربستان و امارات تلاش می‌کنند با سیاست خارجی تهاجمی‌تر و نزدیکی بیشتر به غرب و اسرائیل، این نفوذ را مهار کنند. از سوی دیگر، روند عادی‌سازی روابط میان کشورهای عربی و اسرائیل که از «پیمان ابراهیم» در سال ۲۰۲۰ آغاز شد، مسیر پرشتابی به خود گرفته و عملا تلاش برای شکل‌گیری یک جبهه متحد ضدایرانی را تقویت کرده است. در این شرایط، اسرائیل به‌عنوان رقیب راهبردی اصلی ایران، با افزایش همکاری‌های نظامی، امنیتی و اطلاعاتی با کشورهای عربی، در تلاش است تا دامنه نفوذ ایران را محدود کند و امکان واکنش سریع به تحرکات تهران را افزایش دهد. این موضوع نه‌تنها باعث تشدید تهدیدات امنیتی علیه ایران در مرزهای غربی و جنوبی‌اش شده، بلکه در یک سناریوی بدبینانه امکان مانور دیپلماتیک جمهوری اسلامی در منطقه را کاهش می‌دهد.

     

    3- گسترش افراطی سیاست شرق‌محوری

     

    در غیاب روابط نرمال با غرب، ایران به سمت تعمیق روابط اقتصادی و نظامی با چین و روسیه رفته است. این وابستگی می‌تواند از یک سو فرصت‌هایی فراهم کند، اما از سوی دیگر استقلال سیاست خارجی ایران را تهدید کرده و امکان مانور ژئوپلیتیکی را کاهش می‌دهد، به‌ویژه اگر تضاد منافع میان این کشورها و ایران بیش از این امر بروز کند.

     

    4- تحریم‌های اقتصادی و انزوای مالی

     

    تحریم‌های اقتصادی، به‌ویژه تحریم‌های بانکی، مالی و نفتی ایالات متحده، همچنان یکی از چالش‌های مزمن و ساختاری سیاست خارجی ایران است که در دهه پیش‌رو نیز تداوم خواهد داشت. حتی در صورت دستیابی به توافقات محدود یا موقت با غرب، ساختار تحریم‌های آمریکا، به‌ویژه تحریم‌های موسوم به «ثانویه» به‌گونه‌ای طراحی شده که خروج از آن نیازمند تصمیم‌های سیاسی پیچیده در واشنگتن و هماهنگی کامل با متحدان اروپایی و آسیایی است؛

     

    مسئله‌ای که به ‌واسطه فشار لابی‌های ضدایرانی و شرایط داخلی آمریکا به‌شدت دشوار شده است. تحریم‌ها باعث شده‌اند ایران از شبکه مالی بین‌المللی، به‌ویژه سامانه‌های انتقال پول مانند سوئیفت، تا حد زیادی محروم شود و نتواند به‌راحتی با بانک‌ها و مؤسسات مالی جهان تعامل کند. این موضوع نه‌تنها سرمایه‌گذاری خارجی را فلج کرده بلکه مانع از توسعه پایدار اقتصادی شده است. فروش نفت با دشواری‌های حقوقی، بیمه‌ای و بانکی مواجه است و انتقال ارز حاصل از صادرات اغلب با هزینه‌های بالا و روش‌های غیررسمی انجام می‌شود. در چنین فضایی، اقتصاد ایران به سمت غیرشفاف‌ترشدن، افزایش نقش واسطه‌ها و رشد اقتصاد غیررسمی و رانتی سوق پیدا کرده است.

     

    در نهایت باید بیان کرد که سیاست خارجی ایران در آستانه دهه جدید با مجموعه‌ای از چالش‌های درهم‌تنیده و چندلایه مواجه است که حل‌وفصل آنها مستلزم بازنگری در راهبردهای کلان، بازتعریف منافع ملی در پرتو تحولات جهانی و تطبیق ابزارهای دیپلماسی با الزامات نوین نظم بین‌الملل است. بحران اعتماد با غرب، رقابت‌های منطقه‌ای، تداوم تحریم‌ها، وابستگی فزاینده به قدرت‌های شرقی و فشارهای داخلی، پنج محور کلیدی هستند که سیاست خارجی ایران در سال‌های پیش‌رو حول آنها شکل خواهد گرفت.

     

    در این میان، نگاه صرفا امنیتی یا ایدئولوژیک به روابط بین‌الملل دیگر کارآمد نیست و جای خود را باید به راهبردی ترکیبی بدهد که ضمن حفظ منافع راهبردی، به واقع‌گرایی سیاسی، تنوع‌بخشی به شرکای بین‌المللی و ارتقای سرمایه دیپلماتیک کشور توجه داشته باشد. اگرچه شرایط بین‌المللی پیچیده و پرابهام است، اما ایران با اتکا بر ظرفیت‌های ژئوپلیتیکی، منابع انسانی و موقعیت راهبردی خود می‌تواند با اتخاذ سیاست‌های هوشمندانه، از یک دهه پرمخاطره عبور کرده و جایگاه خود را در نظام آینده جهانی بازتعریف کند، مشروط بر آنکه اراده‌ای برای اصلاح در درون و تعامل در بیرون وجود داشته باشد.

     

    آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.