• ایمالز جستجوگر کالا
  • |

    مرز باریک سقوط رسانه

    بسیاری از بنگاه‌های بزرگ اقتصادی، این روزها زیر فشار رسانه‌نماهایی گرفتار شده‌اند که با تابلوی «خبر» و شعار «افشاگری»، تهدید به رسوایی می‌کنند. طمع‌کارانی که سیری‌ناپذیرند، نه برای اطلاع‌رسانی بلکه برای باج‌گیری سوژه می‌سازند؛ اگر پول نگیرند، آبرو می‌برند.

    مرز باریک سقوط رسانه

    بسیاری از بنگاه‌های بزرگ اقتصادی، این روزها زیر فشار رسانه‌نماهایی گرفتار شده‌اند که با تابلوی «خبر» و شعار «افشاگری»، تهدید به رسوایی می‌کنند. طمع‌کارانی که سیری‌ناپذیرند، نه برای اطلاع‌رسانی بلکه برای باج‌گیری سوژه می‌سازند؛ اگر پول نگیرند، آبرو می‌برند. مدیران بنگاه‌های اقتصادی درمانده‌اند؛ نه توان رویارویی دارند، نه می‌خواهند درگیر حاشیه و رسوایی شوند. لابد ناچارند سکوت بخرند تا حیثیت بماند. این پدیده نگران‌کننده که هر روز پُررنگ‌تر می‌شود، زنگ خطر بزرگی برای نظام رسانه‌ای کشور ماست. در این میان، نگاهی به تجربه رسانه‌های بزرگ و معتبر جهانی همچون رویترز، آسوشیتدپرس، خبرگزاری فرانسه و بی‌بی‌سی، می‌تواند چشم‌اندازی روشن برای مقابله با این انحراف خطرناک در اختیار ما بگذارد.

    باج‌گیری رسانه‌ای یکی از خطرناک‌ترین تهدیدها برای اعتبار رسانه‌ها و اعتماد عمومی است. این پدیده معمولا به دو شکل خود را نشان می‌دهد: یکی زمانی که خبرنگار یا رسانه از صاحبان صنعت و تجارت، مسئولان یا شخصیت‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، پول یا امتیازی دریافت می‌کند تا گزارشی علیه آنها منتشر نکند‌ و دیگری‌ وقتی‌ رسانه با بزرگ‌نمایی یا ساختن یک داستان خبری، طرف مقابل را تحت فشار می‌گذارد تا امتیازی به آن بدهد. این رفتارهای غیراخلاقی نه‌تنها اعتبار روزنامه‌نگاری را زیر سؤال می‌برد، بلکه نقش نظارتی رسانه‌ها در جامعه را نیز تضعیف می‌کند.

    برای مقابله با این آسیب، برخی از بزرگ‌ترین و معتبرترین رسانه‌های جهانی مانند رویترز، آسوشیتدپرس، خبرگزاری فرانسه و بی‌بی‌سی، سیستم‌های دقیق و منظم اخلاق حرفه‌ای، نظارت داخلی و آموزش‌های مستمر برای کارکنان خود ایجاد کرده‌اند تا از بروز این تخلفات جلوگیری کنند. خبرگزاری رویترز که یکی از قدیمی‌ترین نهادهای خبری جهان است، از دهه ۱۹۴۰ به اصولی پایبند است که به «اصول اعتماد» مشهورند. این اصول، استقلال و بی‌طرفی را مهم‌ترین ارزش خبری می‌دانند. خبرنگاران رویترز اجازه ندارند هیچ‌گونه هدیه، پول یا امتیازی از سوژه‌های خبری بپذیرند. اگر تضاد منافع پیش بیاید، باید حتما به اطلاع سردبیران برسد. در عین حال، همه گزارش‌های حساس توسط دبیران ارشد بررسی می‌شوند تا هیچ‌گونه فشار یا سوگیری در آنها نباشد. همچنین امکان گزارش محرمانه تخلفات برای کارکنان فراهم است. آموزش‌های دوره‌ای هم برای آشنایی با موقعیت‌های دشوار اخلاقی برگزار می‌شود.

    آسوشیتدپرس که یک نهاد خبری غیرانتفاعی است، از شفاف‌ترین و کامل‌ترین قوانین اخلاقی برخوردار است. در این نهاد، باج‌گیری و رفتارهای مشابه آن به‌طور کامل ممنوع است. خبرنگاران این مجموعه اجازه ندارند هیچ نوع هدیه یا لطفی‌ که ممکن است بی‌طرفی آنها را زیر سؤال ببرد، قبول کنند. بخش‌های خبری و تبلیغاتی از هم جدا هستند تا پول و خبر با یکدیگر تداخل پیدا نکنند. همچنین سردبیران محلی در مناطق مختلف مسئول بررسی موارد مشکوک هستند. این نهاد برای اصلاح اشتباهات هم فرایند شفافی دارد تا سوءاستفاده از اشتباهات سهوی به حداقل برسد.

    خبرگزاری فرانسه نیز به‌عنوان یک نهاد بین‌المللی با بودجه عمومی، موظف به رعایت بی‌طرفی و دقت در کار خبری است. همه کارکنان آن باید آموزش‌های اخلاقی بگذرانند که در آنها سناریوهایی درباره رشوه، باج‌گیری و فشارهای بیرونی مطرح می‌شود. اگر کسی تخلف کند، براساس قوانین انضباطی مشخص با او برخورد می‌شود. واحدهای نظارت داخلی، تولیدات خبری را در زبان‌ها و مناطق مختلف بررسی می‌کنند تا استانداردهای حرفه‌ای رعایت شود. از آنجا که این نهاد از حمایت دولت فرانسه برخوردار است، باید به‌‌طور منظم عملکرد خود را گزارش دهد و شفاف باشد.

    بی‌بی‌سی نیز به‌عنوان رسانه عمومی انگلستان، تحت نظارت قانونی و عمومی قرار دارد. این نهاد دارای دستورالعمل‌های دقیق و مشخصی است که خبرنگاران باید براساس آن عمل کنند. بخشی به نام «واحد نظارت بر استانداردهای خبری» به‌ صورت مستقل، به شکایت‌ها و تخلفات رسیدگی می‌کند. خبرنگاران بی‌بی‌سی نمی‌توانند بدون مجوز حتی هزینه سفر یا هدیه‌ای کوچک را از سوژه‌های خبری بپذیرند. همه کارکنان موظف به گذراندن دوره‌های آموزشی سالانه در حوزه اخلاق حرفه‌ای هستند. از سوی دیگر، مردم می‌توانند از طریق سازوکاری شفاف و مشخص، از عملکرد این نهاد شکایت کنند‌ و یک نهاد مستقل به نام آفکام نیز بر رسیدگی به این شکایت‌ها نظارت دارد.

    مروری بر عملکرد این چهار رسانه نشان می‌دهد که با وجود تفاوت‌های ساختاری، همه آنها بر چند اصل مشترک تأکید دارند: منشورهای اخلاقی روشن، ممنوعیت دریافت هدایا یا امتیاز، آموزش مستمر کارکنان، نظارت داخلی مؤثر و سازوکار شفاف پاسخ‌گویی  به مردم.