هوش مصنوعی و عدالت قضائی
تعادل میان فناوری و فقه در نظام حقوقی ایران
ورود فناوری به عرصه حقوق، دیگر رؤیای آینده نیست، بلکه واقعیتی جاری است. درحالیکه کشورهای توسعهیافته در حال تجربه اولین نسل از دادگاههای هوشمند و قضاوتهای نیمهاتوماتیک هستند، ایران نیز با گامهایی محتاطانه در مسیر دیجیتالسازی دستگاه قضائی قدم نهاده است. اما پرسش کلیدی اینجاست: آیا استفاده از هوش مصنوعی در فرایند رسیدگی قضائی، موجب ارتقای عدالت میشود یا تهدیدی است پنهان که بنیان قضاوت انسانی را متزلزل میکند؟


سیدمهرداد بنیهاشمی کهنگی: ورود فناوری به عرصه حقوق، دیگر رؤیای آینده نیست، بلکه واقعیتی جاری است. درحالیکه کشورهای توسعهیافته در حال تجربه اولین نسل از دادگاههای هوشمند و قضاوتهای نیمهاتوماتیک هستند، ایران نیز با گامهایی محتاطانه در مسیر دیجیتالسازی دستگاه قضائی قدم نهاده است. اما پرسش کلیدی اینجاست: آیا استفاده از هوش مصنوعی در فرایند رسیدگی قضائی، موجب ارتقای عدالت میشود یا تهدیدی است پنهان که بنیان قضاوت انسانی را متزلزل میکند؟
تجربه جهانی در یک نگاه
در کشور چین، پروژه معروف «دادگاه اینترنتی هانگژو» بیش از سه میلیون دعوای حقوقی را با کمک الگوریتمها رسیدگی کرده است. در آمریکا، برخی ایالتها از الگوریتمهای تخمین «احتمال ارتکاب جرم مجدد» استفاده میکنند که البته با انتقادهای جدی مواجه شدهاند، ازجمله به دلیل نژادپرستی پنهان دادههای آموزشی.
در اروپا، سیاستگذاران با احتیاط بیشتری به موضوع ورود کردهاند. پارلمان اروپا در سال ۲۰۲۱ استفاده از AI در قضاوت کیفری را مشروط به کنترل انسانی، شفافیت و نبود تبعیض اعلام کرد.
وضعیت ایران: فرصت یا بحران؟
ایران نیز در قالب پروژههایی مانند ثنا، عدل ایران، سامانه ابلاغ الکترونیکی و بهتازگی سامانه تحلیل آرا، گامهایی ابتدایی در مسیر هوشمندسازی برداشته است. اما بهرهگیری از AI در سطح تحلیلی و استنادی همچنان محدود و در حد طرح است. از منظر فقهی، قضاوت امری انسانی، دارای ظرافتهای اخلاقی و نیازمند درک زمینهای است که الگوریتمها فاقد آن هستند. قاضی باید نیت متهم، وضعیت اجتماعی و عرف منطقهای را در نظر بگیرد؛ موضوعاتی که در فرمولهای ریاضی جای نمیگیرند. در غیاب چارچوب قانونی شفاف، کاربرد AI میتواند منجر به تصمیمهای غلط، ناعادلانه یا تبعیضآمیز شود. بهویژه آنکه دادههای آموزشی استفادهشده در الگوریتمها ممکن است دارای سوگیری تاریخی یا جنسیتی باشند.
راهکارهای پیشنهادی
1. تدوین دستورالعمل ملی اخلاق قضائی در بهرهگیری از هوش مصنوعی، از طرف هیئت مستقلی از قضات، فقیهان و متخصصان فناوری
2. ایجاد نهاد نظارت بر تصمیمات قضائی مبتنی بر AI، بهویژه در موضوعات حساس کیفری، کودکآزاری یا مجازات اعدام
3. توسعه پایلوتهای محدود در حوزههای غیرسنجشی، مانند دعاوی مالی با مبالغ پایین یا استعلامات ثبتی
4. افزایش شفافیت عمومی، آموزش عمومی شهروندان و وکلا، و امکان اعتراض به تصمیمات ماشینی.
در نهایت اگر به هوش مصنوعی نه بهعنوان جانشین، بلکه بهمثابه دستیار قاضی نگاه کنیم، میتوان از مزایای آن بهره برد، بیآنکه عدالت انسانی را قربانی کنیم.