پایان عصر کارلتو و لوکیتا، آغاز انقلاب ژابی
درحالیکه پرده آخر فصل برای رئال مادرید در برنابئو به صدا درآمد، سه اتفاق همزمان، نقطه عطفی در تاریخ پرافتخار کهکشانیها رقم زد؛ وداع کارلو آنچلوتی، خداحافظی لوکا مودریچ و آغاز انقلاب تابستانی ژابی آلونسو. سه روایت مجزا، اما درهمتنیده، که رئال را در آستانه فصل تازهای از تاریخ خود قرار دادهاند. کارلو آنچلوتی، مردی که در دو دوره هدایت رئال مادرید را بر عهده داشت، سرانجام سوت پایان را برای حضورش روی نیمکت مادریدیها به صدا درآورد. مربی ایتالیایی که با چهرهای آرام اما ذهنی برنده، میراثی عظیم برای باشگاه به جای گذاشت، در نامهای احساسی، از شبهای جادویی برنابئو گفت؛ از شبی که قهرمانیها رقم خورد و رؤیاها شکل گرفت.


درحالیکه پرده آخر فصل برای رئال مادرید در برنابئو به صدا درآمد، سه اتفاق همزمان، نقطه عطفی در تاریخ پرافتخار کهکشانیها رقم زد؛ وداع کارلو آنچلوتی، خداحافظی لوکا مودریچ و آغاز انقلاب تابستانی ژابی آلونسو. سه روایت مجزا، اما درهمتنیده، که رئال را در آستانه فصل تازهای از تاریخ خود قرار دادهاند. کارلو آنچلوتی، مردی که در دو دوره هدایت رئال مادرید را بر عهده داشت، سرانجام سوت پایان را برای حضورش روی نیمکت مادریدیها به صدا درآورد. مربی ایتالیایی که با چهرهای آرام اما ذهنی برنده، میراثی عظیم برای باشگاه به جای گذاشت، در نامهای احساسی، از شبهای جادویی برنابئو گفت؛ از شبی که قهرمانیها رقم خورد و رؤیاها شکل گرفت.
با ۳۵۲ بازی رسمی، آنچلوتی حالا دومین مربی پرکار تاریخ رئال است؛ مردی که سه جام لیگ قهرمانان، دو لالیگا، دو کوپا دلری و سه سوپرجام اروپا را برای مادریدیها به ارمغان آورد. او در کنار زیدان، با سه قهرمانی در چمپیونزلیگ، شانه به شانه بر قله افتخار ایستاد. اما حالا، پس از آنهمه شبهایی که رئال را در اروپا به قدرت بلامنازع تبدیل کرد، کارلتو میرود. او در پیامش نوشت: «پیوندم با رئال ابدی است. شبهای برنابئو، بخشی از تاریخ فوتبال خواهند بود». اگر رفتن آنچلوتی دل هواداران را لرزاند، خداحافظی لوکا مودریچ اشک را بر چشمها نشاند. بازیکنی که از ۲۰۱۲ با پیراهن سفید درخشید، حالا با قلبی پر از افتخار، از هوادارانش خداحافظی کرد. لوکیتا در نامهاش نوشت: «بازی برای رئال، زندگی فوتبالی و شخصیام را تغییر داد. من همیشه مادریدیستا خواهم بود». مودریچ، هافبکی از جنس جادو و شعور، با شش قهرمانی چمپیونزلیگ، چهار لالیگا و یک توپ طلا، تبدیل به یکی از افسانههای تاریخ باشگاه شد. او نماد نسلی بود که با چهرهای آرام و قلبی جنگجو، بر اروپا سلطه یافت. حالا، با وداع او، نهتنها یک بازیکن، بلکه یک عصر به پایان رسید. مراسم ویژهای برای خداحافظی با او و آنچلوتی در بازی پایانی مقابل سوسیداد تدارک دیده شده است؛ شبی که احتمالا اشک و تشویق در آن همصدا خواهند شد.
با پایان عصر آنچلوتی و مودریچ، پروژه جدیدی در رئال کلید خورده؛ ورود ژابی آلونسو. اسطورهای دیگر از نسل طلایی که حالا سکان هدایت را در دست میگیرد و مأمور خانهتکانی گسترده شده است. رئال قصد دارد ۲۰۴ میلیون یورو از فروش بازیکنان و کاهش دستمزدها به دست بیاورد. فهرست خروج شامل پنج نام بزرگ است: فرلان مندی، داوید آلابا، لوکاس واسکز، دنی سبایوس و رودریگو. هرچند حضور رودریگو در این فهرست شوکهکننده است، اما باشگاه به دنبال فروش او برای تأمین هزینه خرید فلوریان ویرتز، ستاره آلمانی لورکوزن است. اما رودریگو اعلام کرده میخواهد بماند و خود را به ژابی اثبات کند. با رفتن ستارههایی مانند مودریچ و احتمال فروش چهرههای مهم، رئال خود را برای انقلابی تمامعیار آماده میکند. انقلابی با فرماندهی ژابی، که میراثدار نسلی طلایی است و حالا باید نسلی نو بسازد. برنابئو در این روزها شاهد دوگانهای خاص است: اشک برای وداع و امید برای فردا. رئال مادرید، باشگاهی که همیشه در حال بازآفرینی خود بوده، حالا دوباره در آستانه تغییری بزرگ است. با رفتن آنچلوتی و مودریچ، تاریخ ورق میخورد؛ و با ورود ژابی آلونسو، فصل تازهای آغاز میشود.