برای دیدهبان ایران
تقریبا همه آمده بودند، تشییعی به شکوه یک البرز، خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، تنگه تکاب و خائیز. همراهی پیکر مردی که تمام عمر کاری خود را با جان و دل برای محیط زیست و حیات وحش ایران فدا کرد و یک روز هم به مرخصی نرفت.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
مینو خالقی -حقوقدان: تقریبا همه آمده بودند، تشییعی به شکوه یک البرز، خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، تنگه تکاب و خائیز.
همراهی پیکر مردی که تمام عمر کاری خود را با جان و دل برای محیط زیست و حیات وحش ایران فدا کرد و یک روز هم به مرخصی نرفت.
هدایتالله دیدهبان، محیطبان ۵۸سالهای که ۱۵ سال از عمرش را وقف حفاظت از زیستبومهای کشور کرد، در روز ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، در مسیر تنگ تکاب به سد مارون، با گلوله شکارچیان غیرمجاز به شهادت رسید، این بار نه در تعقیب و گریز که به سبک وحشیانه و با کینه دزدان طبیعت، در اتومبیل گشتزنی به رگبار بسته شد و دل دوستداران طبیعت ایران را خون کرد.
اولین بار او را حدود ۱۱ سال پیش در مراسم جایزه محیطزیستی یحیی دیدم که به عنوان محیطبان برگزیده معرفی شد.
همان روز با اولین سلام فهمیدم با محافظ و عاشق طبیعتی روبهرو هستم که از فدای جان در این راه ترسی ندارد. فیلمی نشانم داد از درگیریاش با شکارچی غیرمجازی که تن به تن هر دو اسلحه به دست روبهرو شدهاند و دیدهبان با شجاعت پیش میرفت تا شکارچی قالب تهی کرد و زمین خورد. شجاعت او چنان بود که شکارچیان هم فهمیده بودند به تنهایی قادر به شهیدکردن او نیستند و این بار ناجوانمردانه و چندنفره در ماشین گشتزنی پایگاه به او یورش بردند و گلولهبارانش کردند.
این اتفاق چیزی کمتر از ۴۰ روز بعد از شهادت یاسر مصدق محیطبان پارک ملی گلستان اتفاق افتاد. چنین فاجعههایی روزانه اتفاق میافتد و نه تنها زندگی محیطبانان ایران را تهدید میکند که عرصههای طبیعی کشور را دچار مخاطرات جبرانناپذیر میکند. طی سالهای گذشته قانون مجری در ارتباط با بهکارگیری سلاح توسط محیطبانان، قانون عام بهکارگیری سلاح سال ۱۳۷۳ بود که در ماده ۳ طی ۱۰ بند موارد مشمول این حق را برشمرده است.
عملا طی سالهای گذشته بند مورد استناد برای محیطبانان، موضوع دفاع مشروع بوده که برای این شغل مهم و تخصصی، اثبات آن و مسیر دفاعی به جهت عدم حضور شاهد یا دوربین، بسیار سخت و در برخی موارد غیرممکن است و همانگونه که در سالهای گذشته دیده شده، بسیاری از محیطبانان ما به واسطه شلیک به متخلف به اعدام محکوم شدهاند. در سال ۹۹ قانون حمایت قضائی و بیمهای از مأموران یگان حفاظت در ۴ ماده به تصویب رسید که عملا هیچ تغییر ماهوی در بحث بهکارگیری سلاح توسط محیطبانان ایجاد نکرد.
از دیگر سو، کمبود بودجه سازمان محیط زیست برای خرید وسایل مورد نیاز از اتومبیلهای استاندارد گرفته تا تجهیزات امنیتی، دوربینهای دید در شب و حفاظتی و دوربین تلهای، جلیقه ضد گلوله، پهپادهای مجهز به دوربینهای حرارتی و دید در شب، شبکه بیسیم و دیگر موارد، از مهمترین معضلات این سازمان مهم حاکمیتی است. همچنین طی سالهای گذشته مجوز قطرهچکانی استخدام محیطبان صادر شده که با حدود سههزارو 500 محیطبان برای ۳۰ میلیون هکتار تحت حفاظت، در عین عدم کارایی، تنها جان محافظان محیط زیست را به خطر میاندازد. قانون شکار و صید نیز با وجود اصلاحات، هنوز نتوانسته بازدارندگی لازم را ایجاد کند.
مجازاتهای تعیینشده برای شکارچیان غیرمجاز، در برابر ارزش جان محیطبانان و خسارات واردشده به طبیعت، ناچیز است. شهادت هدایتالله دیدهبان، زنگ هشداری است برای بازنگری جدی در قوانین و فراهمکردن تجهیزات لازم برای محیطبانان. آنها حافظان بیادعای طبیعتاند و سزاوار حمایت و پشتیبانی واقعی هستند. باشد که یاد و راه دیدهبان خائیز، چراغ راهی باشد برای حفاظت صحیح از پهنه طبیعت ایران و حمایت از کسانی که جانشان را برای وطن فدا کرده و میکنند.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.