|

دیپلماسی ژاپن؛ پلی به‌ سوی تعامل ایران و آمریکا

ژاپن به‌عنوان یکی از قدرت‌های اقتصادی جهان با سابقه‌ای دیرینه در دیپلماسی و سیاست صلح‌محور، پتانسیل ایفای نقش واسطه‌گر میان ایران و آمریکا را دارد. این نقش نه‌تنها به جایگاه تاریخی ژاپن به‌عنوان کشوری صلح‌طلب و غیرمداخله‌جو برمی‌گردد، بلکه به دلایلی مانند نیازهای انرژی ژاپن و توازن حساس این کشور بین منافع ایران و آمریکا مرتبط است.

ژاپن به‌عنوان یکی از قدرت‌های اقتصادی جهان با سابقه‌ای دیرینه در دیپلماسی و سیاست صلح‌محور، پتانسیل ایفای نقش واسطه‌گر میان ایران و آمریکا را دارد. این نقش نه‌تنها به جایگاه تاریخی ژاپن به‌عنوان کشوری صلح‌طلب و غیرمداخله‌جو برمی‌گردد، بلکه به دلایلی مانند نیازهای انرژی ژاپن و توازن حساس این کشور بین منافع ایران و آمریکا مرتبط است. در دوران ترامپ، که سیاست خارجی آمریکا به سمت یک‌جانبه‌گرایی و فشار حداکثری بر ایران چرخش کرد، واشنگتن با تأکید بر منافع آمریکا و تحریم‌های اقتصادی به دنبال تغییر رفتار ایران بود. در همین حال، دولت میانه‌رو ایران با وجود مقاومت، تمایل داشت که با کاهش تحریم‌ها به بهبود اوضاع اقتصادی و ارتباطات دیپلماتیک برسد. در این فضای متشنج، ژاپن که روابط تاریخی مثبت و تعاملات اقتصادی پایداری با ایران داشت، توانست به‌عنوان یک گزینه بالقوه برای کاهش تنش و میانجیگری مطرح شود. از منظر سیاست بین‌الملل، ژاپن با اتخاذ سیاست خارجی مستقل که بر تعاملات اقتصادی و صلح‌جویی تأکید دارد، همواره به‌ دنبال پرهیز از درگیری‌های نظامی و ایجاد ثبات در منطقه بوده است. این کشور پس از جنگ جهانی دوم، سیاست‌های مسالمت‌جویانه و توسعه‌ای در پیش گرفت و سعی کرد با کشورهای تولیدکننده نفت، ازجمله ایران، روابط اقتصادی و انرژی خود را گسترش دهد. این وابستگی ژاپن به واردات انرژی و منابع خاورمیانه باعث شد که به‌عنوان بازیگری نگران تنش‌های منطقه‌ای، به دنبال ایفای نقش در کاهش تنش‌ها باشد.

در مقابل، سیاست خارجی ترامپ بیشتر به منافع اقتصادی و فشارهای مستقیم برای دستیابی به اهداف کوتاه‌مدت تمرکز داشت و این باعث شد که فضای کمتری برای گفت‌وگو باقی بماند. ترامپ که با روحیه‌ای تهاجمی و توجه به منافع اقتصادی مشخصی وارد میدان دیپلماسی شد، به دنبال محدودکردن برنامه هسته‌ای و نفوذ منطقه‌ای ایران بود، بنابراین درگیر جنگ تجاری و تحریم‌های شدید علیه ایران شد. از سوی دیگر، ایران نیز با وجود مقاومت، به دنبال راه‌هایی برای کاهش تنش‌ها بود تا بتواند از تأثیرات مخرب تحریم‌ها بر اقتصاد خود بکاهد. این نگاه‌های متضاد، زمینه‌ساز یک چالش دیپلماتیک پیچیده بود و فضای اعتمادسازی کمی برای میانجیگری باقی گذاشت. ژاپن در چنین فضایی با سابقه تاریخی مثبت و حسن‌ نیت دیپلماتیک در روابط با ایران و همچنین پیوندهای استراتژیک با آمریکا، می‌تواند فرصتی برای تعامل فراهم کند، اما ایفای این نقش نیازمند مجموعه‌ای از مقدمات و شرایط خاص است. اول، ژاپن باید از سوی هر دو طرف به‌عنوان واسطه‌ای بی‌طرف و قابل اعتماد شناخته شود. سوابق و گذشته روابط دوستانه ژاپن با ایران و حضور اقتصادی فعال ژاپن در آمریکا به تقویت این تصویر کمک می‌کند. دوم، ژاپن می‌تواند با استفاده از قدرت اقتصادی خود، مشوق‌هایی برای کاهش تنش‌ها ارائه دهد، بدون آنکه منافع آمریکا به خطر بیفتد.

علاوه‌بر‌این حمایت جامعه بین‌المللی به‌ویژه اتحادیه اروپا و دیگر کشورهایی که درباره تنش‌ها در خاورمیانه نگران‌اند، می‌تواند به ژاپن کمک کند تا نقش واسطه‌ای خود را با امنیت بیشتری ایفا کند. اتحادیه اروپا که قبلا رویکرد معتدل‌تری در قبال ایران اتخاذ کرده بود، می‌تواند از تلاش‌های ژاپن برای ایجاد مسیر گفت‌وگوی سازنده حمایت کند. از سوی دیگر، البته اگر ایران هم با رویکردی تعاملی‌تر و در راستای کنترل نگرانی‌های بین‌المللی به ژاپن این اطمینان را بدهد که برای کاهش تنش‌ها آماده است.

در نهایت، میانجیگری ژاپن در این مسیر نیازمند آن است که این کشور بتواند جایگاه خود را به‌عنوان یک میانجی مشروع و مورد اعتماد در هر دو طرف تثبیت کند. اگرچه این مسیر بدون چالش نخواهد بود، اما ژاپن با توجه به روابط مثبت، دیپلماسی فعال و سیاست‌های صلح‌جویانه خود، این ظرفیت را دارد که در صورت تحقق این شرایط، به تنش‌زدایی و ایجاد گفت‌وگویی پایدار میان ایران و آمریکا کمک کند.