هزارتوی پیشرفت شغلی زنان یا مسیرهای میانبر؟
این بار شنونده روایت زنی بودم که سالها با دانش و آگاهی، به جایگاه اجتماعی مقبولی رسیده است و اکنون آماده پیشرفتی بیشازپیش است، ولی سر بزنگاه، چالش همیشگی دست به گریبانش شد. «ن.ر چنین روایت میکند که برنامه کاری جدید را به کارفرما تحویل داده و با جزئیات درباره مسیر کاری، صحبت میکردم. در انتها، کارفرما از من دو سؤال پرسید.

مائده راهب-مدرس دانشگاه و مشاور کسبوکار:
به واسطه شغلم، بارها و بارها شنونده چنین روایتهایی بودم و هربار متأثرتر از قبل شدم.
گویی کارکردن در بدنه اجتماع برای بسیاری از زنان، مفهوم دیگری دارد.
این بار شنونده روایت زنی بودم که سالها با دانش و آگاهی، به جایگاه اجتماعی مقبولی رسیده است و اکنون آماده پیشرفتی بیشازپیش است، ولی سر بزنگاه، چالش همیشگی دست به گریبانش شد. «ن.ر چنین روایت میکند که برنامه کاری جدید را به کارفرما تحویل داده و با جزئیات درباره مسیر کاری، صحبت میکردم. در انتها، کارفرما از من دو سؤال پرسید.
هزینه تخمینی پروژه و اینکه تمایل دارم که مدیریت این خط تولید جدید با خودم باشد یا خیر؟ حدود هزینه را عنوان کرده و طبعا اعلام کردم که بهشدت تمایل دارم خودم مدیریت این بخش را برعهده بگیرم. کارفرما لبخندی بر لب آورد و گفت چشم. فقط شرطی دارد و آن این است که برای من زمان بگذاری. امشب شرایطش را داری به رستورانی برویم؟...».
همان روایت همیشگی. پیشنهاد معاشرت خارج از چارچوب کاری با کارفرما و در ازای آن، بهدستآوردن حقوق بیشتر و مزایای بالاتر، به عبارتی پیشرفت شغلی.
اینجاست که بهجرئت میتوانم بگویم مسیر پیشرفت شغلی برای بسیاری از زنان به شیوهای که مردان در اجتماع تصور کرده و البته تجربه میکنند، نیست؛ چراکه در این شرایط در صورت پذیرفتن پیشنهاد کارفرما، پیشرفت فرد بسیار سریعتر از چیزی خواهد بود که دیگران تجربه میکنند و در صورت نپذیرفتن (بهویژه زمانی که کارفرما از اندکی خودشیفتگی لذت میبرد!)، احتمال اینکه موقعیت شغلی سابق را نیز از دست بدهد، زیاد است.
و پس از چنین تجربههایی، آنچه در وجود فرد باقی خواهد ماند، نبود اعتمادبهنفس و حس ناکافیبودن است؛ چراکه با توانایی و دستاوردهایش سنجیده نمیشود.
مینویسم به این امید که مسیر شغلی، به شیوهای متناسب با مردان، برای بانوان سرزمینم تعریف شود.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.