نظر هوش مصنوعی درباره مؤثرترین اقدام شخصی برای مبارزه با تغییر اقلیم
بیستوچهارم ماه اکتبر مصادف با دوم یا سوم آبان، روز جهانی مبارزه با تغییرات اقلیمی نامگذاری شده است. به همین مناسبت از هوش مصنوعی درباره نقش اقدامات فردی برای مبارزه با تغییر اقلیم سؤال کردم. تفاوت این پرسش و پاسخ با یک یادداشت معمولی در این است که در اینجا هیچ نظر شخصی اعمال نشده و پاسخ هوش مصنوعی بدون هیچ تغییری آمده است.
سپهر سلیمی:بیستوچهارم ماه اکتبر مصادف با دوم یا سوم آبان، روز جهانی مبارزه با تغییرات اقلیمی نامگذاری شده است. به همین مناسبت از هوش مصنوعی درباره نقش اقدامات فردی برای مبارزه با تغییر اقلیم سؤال کردم. تفاوت این پرسش و پاسخ با یک یادداشت معمولی در این است که در اینجا هیچ نظر شخصی اعمال نشده و پاسخ هوش مصنوعی بدون هیچ تغییری آمده است. پرسیدم اگر بخواهی فقط یک عمل را پیشنهاد بدهی که مردم بتوانند در زندگی شخصی خود برای مبارزه با تغییرات اقلیمی انجام دهند، آن کار چیست؟ پاسخ داد: «کاهش مصرف گوشت، بهویژه گوشت گاو، دامداری، بهویژه برای تولید گوشت گاو، منبع قابل توجهی از گازهای گلخانهای مانند متان است. تغییر به یک رژیم غذایی گیاهیتر، حتی اگر فقط چند روز در هفته مصرف گوشت را کاهش دهید، میتواند بهطور قابل توجهی ردپای کربنی شما را کاهش دهید». از هوش مصنوعی خواستم دلایل خود را توضیح دهد و سندی در دفاع از پاسخی که داده ارائه کند. پاسخ داد: «کاهش مصرف گوشت، بهویژه گوشت گاو، به عنوان راهی برای مبارزه با تغییرات آبوهوایی پیشنهاد میشود؛ زیرا دامداری، بهویژه گاوداری، تأثیرات زیستمحیطی گستردهای دارد. دلایل اصلی این پیشنهاد عبارتاند از: ۱. انتشار گازهای گلخانهای: دامداری، بهویژه گاوها، متان تولید میکنند که یک گاز گلخانهای قوی است. بر اساس گزارش سازمان غذا و کشاورزی (FAO)، دامداری مسئول حدود ۱۴.۵ درصد از انتشار گازهای گلخانهای جهانی است. متان تولیدشده توسط گاوها در یک دوره صدساله، ۲۸ برابر مؤثرتر از دیاکسیدکربن در به دام انداختن گرما در جو است که این موضوع آن را به یک عامل مهم در گرمایش جهانی تبدیل میکند. ۲. مصرف زمین و آب: تولید گوشت گاو بهطور قابل توجهی به زمین و آب بیشتری نسبت به غذاهای گیاهی نیاز دارد. گاوها به چراگاههای وسیع یا کشت محصولاتی مانند سویا و ذرت برای خوراک نیاز دارند. این امر اغلب منجر به جنگلزدایی، بهویژه در مناطقی مانند جنگلهای آمازون میشود که موجب از بین رفتن تنوع زیستی و انتشار کربن از درختان میشود. ۳. شدت مصرف انرژی: تولید گوشت نسبت به رژیمهای غذایی گیاهی انرژیبرتر است. این فرایند در تمام مراحل -از کشت خوراک گرفته تا نگهداری دام، حملونقل و فراوری- به منابع بیشتری نیاز دارد. ۴. توافق علمی: مطالعات متعددی، ازجمله مقالات منتشرشده در نشریات علمی مانند Nature و گزارشهای هیئت بیندولتی تغییرات اقلیمی (IPCC) پیشنهاد میکنند که تغییر به رژیمهای غذایی مبتنی بر گیاهان میتواند انتشار گازهای گلخانهای را بهطور چشمگیری کاهش دهد. در گزارشی که سال ۲۰۱۸ در مجله Science منتشر شد، مشخص شده کاهش مصرف گوشت و لبنیات میتواند ردپای کربنی فردی را تا ۷۳ درصد کاهش دهد. این دلایل نشان میدهد که کاهش مصرف گوشت یکی از مؤثرترین اقدامات شخصی برای کاهش اثرات زیستمحیطی و کُندکردن تغییرات اقلیمی است».
در پایان سؤال کردم اگر یک نفر رژیم غذایی خود را به گیاهی تغییر دهد، چقدر بر تغییرات اقلیم مؤثر خواهد بود؟ «تغییر رژیم غذایی به گیاهی میتواند بهطور قابل توجهی به کاهش ردپای کربنی فرد کمک کند. اثربخشی این تغییر به چندین عامل بستگی دارد: ۱. کاهش انتشار گازهای گلخانهای: کشاورزی دامداری، بهویژه گوشت گاو و لبنیات، یکی از عوامل اصلی انتشار متان است که یک گاز گلخانهای قدرتمند است. مطالعات نشان میدهند که رژیم غذایی گیاهی میتواند انتشار گازهای گلخانهای مرتبط با غذا را تا حدود ۵۰ درصد کاهش دهد. ۲. استفاده از زمین و آب: دامداری نیاز به منابع زیادی ازجمله زمین و آب دارد. با مصرف غذاهای گیاهی، نیاز به زمین برای تغذیه دام و چراگاه کاهش مییابد و استفاده از آب نیز میتواند کمتر شود. برای مثال، تولید گوشت گاو تقریبا ۲۰ برابر زمین بیشتر و بیش از ۱۰ برابر گازهای گلخانهای بیشتری نسبت به پروتئینهای گیاهی مانند لوبیا و عدس تولید میکند. ۳. کارایی انرژی: کاشت محصولات برای مصرف مستقیم انسان بسیار بهینهتر از پرورش حیوانات است که به محصولات خوراکی، آب و منابع دیگر در طول زمان نیاز دارند تا به مرحله برداشت برسند. ۴. تأثیر بالقوه در مقیاس بزرگ: درحالیکه تغییر رژیم یک فرد ممکن است کوچک به نظر برسد، اگر تعداد زیادی از افراد رژیم غذایی خود را تغییر دهند، اثر تجمعی آن بر انتشار گازها، جنگلزدایی و تنوع زیستی میتواند تحولی بزرگ ایجاد کند. برآوردها نشان میدهد که اگر رژیمهای غذایی گیاهی به صورت جهانی پذیرفته شود، میتوان انتشار گازهای گلخانهای مرتبط با غذا را تا ۷۰ درصد کاهش داد.
اگرچه تغییر رژیم غذایی یک فرد بهتنهایی تأثیر زیادی بر تغییرات اقلیمی ندارد، اما بخشی از یک حرکت بزرگتر به سوی زندگی پایدار است که اگر در مقیاس بزرگ پذیرفته شود، میتواند بهطور قابل توجهی آسیبهای زیستمحیطی را کاهش دهد».