|

میزبان اخلاق باشیم

اخلاق پایه و اساس بسیاری از رفتارهای فردی و اجتماعی است که هر فرد در زندگی خود براساس‌آن عنصری اجتماعی، اخلاق‌گرا و همچنین ضابطه‌مند قلمداد می‌شود.

وحید معتمدنژاد: اخلاق پایه و اساس بسیاری از رفتارهای فردی و اجتماعی است که هر فرد در زندگی خود براساس‌آن عنصری اجتماعی، اخلاق‌گرا و همچنین ضابطه‌مند قلمداد می‌شود. اخلاق در عمده کتاب‌های مذهبی، دینی و ملی ازجمله «گات‌ها» منشأ یگانگی در عبودیت خداوندگاری است که بشر به «انسان» و «انسانیت» وصف شده است و از این طریق جامعه را روحانی و منزه جلوه‌گر می‌کند. امروزه اخلاق در همه حوزه‌ها اعم از خانواده، اجتماع و سیاست سرلوحه و سرمشق گفتار، کردار و منش هر فرد و شخصیتی علمی، سیاسی و به طور عام بدنه اجتماع است که نبود آن سبب رخداد بسیاری از ناهنجاری‌های «کل‌گرا» می‌شود. هیچ‌گونه تفاوت و مرزبندی در رعایت اخلاق در بین ارکان اجتماع و سیاست در کنترل جامعه و نظام حاکم نیست تا از این طریق بتوان پوششی بر اعمال غیرانسانی، غیراجتماعی و غیرقانونی نهاد و از این منظر به اعمال شخصی یا حزبی و جناحی خود «درپوش پختگی» بر ملغمه‌ای از آنچه بار نهاده، گذاشت و منتظر نذر آن به جامعه‌ای شد تا از برکات آن، افراد جامعه بیدار امروزی را تغذیه کرد.

اخلاق در جوامع امروزی شالوده و ساختار حکومت‌هاست که رگ و پی اتصال آنها به زمینه اجتماع است و از این مسیر به «پمپاژ تفکر و تعقل» به شریان‌های حیاتی جامعه نفوذ می‌کنند تا باعث قوام و پایداری خود شوند، براساس‌این چنانچه خوراک یا تفکری مغایر با «اشتها و سلیقه اجتماعی» روان شود، این خود سرآغاز بروز نارضایتی و پس‌زدن محتویات «ناسازگار با طعم اجتماع» است که غالبا همراه با اعتراض و تحول‌خواهی 

است.

تاریخ جوامع و غور در آنها بهترین شواهد بر ادعایی است که در هر جامعه‌ای که دغدغه اخلاق و آزادی بر روزمرگی فائق آمده، آن جامعه مسیر پیشرفت خویش را تا نهایت توسعه در همه زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را طی کرده و در غیراین‌صورت بر مدار «تزلزل فکری و عقیدتی» سیر می‌کند و به قول برتراند راسل:

«جامعه بدون آزادی فکری ملال‌انگیز و کسالت‌آور است و در چنین صورتی از انبوه مورچگان جالب‌تر نخواهد بود».

در این زمینه اتفاق و رویکردهای سیاسی اخیر که به انحای گوناگون در محافل سیاسی و مذهبی علیه جریان شفاف‌سازی در حال شکل‌گیری و اجراست، نشان از نوعی بی‌اخلاقی است که شوربختانه گریبان‌گیر جامعه سیاسی امروز ایران شده -هرچند رگه‌های آن ریشه در سال‌های دراز دارد- و می‌رود تا «رسم‌الخط» آموزش ادبیاتی در جامعه شود که از آن به‌عنوان «نافرمانی» می‌توان یاد کرد.

یادمان باشد، فرمان همیشه در یک دست نمی‌چرخد و یادمان نرود فرمان اگر در دست «عقل‌گرایی» طی طریق کند، شایسته است از همان مسیری براند یا برانند که توده مردمی در مطالبات اخیر راه را نشان داده و به سوی توسعه همه‌جانبه ادامه می‌دهند و از این گریزی نیست که این فرمان، رأی ملتی است که جامعه را به سوی رستگاری هدایت می‌کند.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.