|

روایت علی رهبری، رهبر ارکستر و آهنگ‌ساز بین‌المللی ایرانی، از روزهای سخت جنگ 12روزه

من نیز از این میزان همدلی و قدرت مردم حیرت‌ کردم

در تاریخ موسیقی ایران، نام‌های درخشان بسیار هستند، اما در میان همه آنان، می‌توان علی رهبری را یکی از بزرگ‌ترین موسیقی‌دانانی دانست که معرف موسیقی‌ و موسیقی‌دانان معاصر ایران در جهان بوده است. او تجسمی است از آنچه می‌توان «ترکیب ناب نبوغ شرقی و انضباط غربی» نامید.

من نیز از این میزان همدلی و قدرت مردم حیرت‌ کردم

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

سما بابایی

 

در تاریخ موسیقی ایران، نام‌های درخشان بسیار هستند، اما در میان همه آنان، می‌توان علی رهبری را یکی از بزرگ‌ترین موسیقی‌دانانی دانست که معرف موسیقی‌ و موسیقی‌دانان معاصر ایران در جهان بوده است. او تجسمی است از آنچه می‌توان «ترکیب ناب نبوغ شرقی و انضباط غربی» نامید. «رهبری» موسیقی را از ریشه‌های ایرانی آموخت، اما به موسیقی کلاسیک غربی روی آورد و در برترین سالن‌های دنیا که قرن‌ها خاستگاه بزرگ‌ترین آهنگ‌سازان و رهبران ارکستر بوده، به اجرای برنامه پرداخت.

در ۲۵سالگی، در حالی‌ که بسیاری هنوز در حال آزمودن مسیرند، علی رهبری ریاست هنرستان عالی موسیقی ملی و کنسرواتوار تهران را برعهده گرفت، اما تأثیر او فقط در داخل مرزها نماند. او در مسابقات جهانی رهبری ارکستر در فرانسه و سوئیس و کسب مدال طلا و نقره‌، از قابلیت‌های موسیقی ایران در جهان گفت تا امروز که بیش از ۱۲۰ ارکستر سمفونیک جهان را رهبری کرده و نامش روی پوسترهای تالارهای باشکوه وین، زالسبورگ، برلین، لندن، آمستردام، بروکسل، تورنتو، توکیو و مکزیک نقش بسته است. رهبری، در مقام رهبر میهمان دائم ارکسترهایی چون فیلارمونیک چک، بروکسل و بلگراد و در سمت مدیر هنری ارکسترهای بروکسل، زاگرب، پراگ، مالاگا و تهران، به هنر رهبری، سیمایی جهانی بخشید.

اما او نه‌تنها یک رهبر ارکستر بزرگ، بلکه یک آهنگ‌ساز جدی و پرکار نیز است و تعدادی از آثارش با محوریت شش آهنگ‌ساز برجسته ایرانی منتشر شده و بدین ترتیب نقشی کلیدی در ثبت و گسترش موسیقی معاصر ایران در عرصه‌ بین‌المللی ایفا کرده است. «علی رهبری» هم‌اکنون در جایگاه رهبر دائم میهمان اُپرای مارینسکی سن‌پترزبورگ -یکی از معتبرترین و تاریخی‌ترین نهادهای موسیقی کلاسیک جهان- فعالیت دارد.

  

علی رهبری درباره‌ روزهای تلخ و پرالتهاب جنگ می‌گوید: «من فکر می‌کنم برای هر ایرانی، آن 12 روز، روزهای بسیار سختی بوده است. فرقی نمی‌کند که آدم هنرمند باشد یا نباشد، در ایران زندگی کند یا در خارج از کشور، اتفاقی چون «جنگ» آن هم جنگی که بر یک ملت تحمیل شده، سبب می‌شود هرکسی که خود را ایرانی می‌داند، از این اتفاق غمگین و نگران کشورش باشد. من نیز از این قاعده مستثنی نبودم و با نگرانی و ترس، ساعت به ساعت حوادث ایران را دنبال می‌کردم. می‌توانم بگویم هر لحظه که می‌گذشت، انگار قلب آدم فشرده‌تر می‌شد. فقط یک ایرانی می‌فهمد که این نوع نگرانی، چگونه ریشه در هویت، در خاطرات، در کودکی، در خانواده و در همه آن چیزی دارد که ما را شکل داده است».

رهبر دائم میهمان اپرای مارینسکی سن‌پترزبورگ همچنین توضیح می‌دهد: «من در تمام این مدت نگران فامیل، دوستان و شاگردانم بودم. فکر می‌کنم وقتی از وطن دور باشید، بیشتر به شما سخت می‌گذرد. در جنگ هشت‌ساله هم همین‌طور بود. در تمام آن سال‌ها من نگران بودم. بدی‌اش این است که برخی اوقات تلفنی هم نمی‌توان تماس گرفت. یک‌باره آدم هیچ ارتباطی ندارد و وقتی در خارج از کشور است، کاری هم از دستش برنمی‌آید و این باعث می‌شود که لحظات بسیار بدی را پشت سر بگذارید. شما فقط منتظر می‌مانید. ساعت‌ها می‌گذرد، خبرها را بالا و پایین می‌کنید، می‌خواهید صدای کسی را بشنوید، حتی یک کلمه و این درد بزرگی است».

اما در این میان آنچه سبب حیرت این رهبر ارکستر شده است، برخوردی است که تعدادی از ایرانیان خارج از کشور در مواجهه با این اتفاق داشتند‌:‌ «چیزی که من متوجه نشدم، این است که چرا برخی‌ها در خارج از کشور از این حمله اظهار ناراحتی نمی‌کردند. حتی با تعجب در برخی نوشته‌ها می‌خواندم که برخی از این رویداد خوشحال بودند و از این واقعه استقبال می‌کردند. این به‌ نظرم اسفناک‌ترین اتفاقی است که در طی این 12 روز رخ داد»‌. آهنگ‌ساز «مادرم ایران» می‌گوید: «شما هر عقیده‌ای که داشته باشید و با دولت مخالف یا موافق باشید، مهم نیست.

اینجا مسئله «ایران» است و مگر می‌شود «ایران» را دوست نداشت؟ وقتی هم‌وطنانتان را از دست می‌دهید، وقتی می‌دانید خون ریخته شده، وقتی مردمی در اضطراب هستند، در ترس زندگی می‌کنند، چطور می‌شود بی‌تفاوت بود؟ برای من این بی‌تفاوتی عجیب و دردناک است».

با تمام این اوصاف او به این نکته اشاره دارد که باید از این جمعیت قلیل گذشت: «من فکر می‌کنم همدلی تمام ایرانیان شگفت‌آور بود. راستش را بخواهید، فکر نمی‌کردم این‌همه ایرانی با سبک‌های زندگی متفاوت و عقاید مختلف، یک‌باره هم‌صدا شوند و دلشان برای ایران بتپد. کسانی که در اپوزیسیون هستند و از شرایط انتقاد می‌کنند‌ هم در آن لحظه‌ها دلشان برای ایران می‌تپید. این هم‌دلی برای من خود من هم باعث شگفتی بود. این قدرتی است که تا حالا خود را نشان نداده بود».

علی رهبری ادامه می‌دهد: «فکر می‌کنم این شرایط برای یک موزیسین سخت‌تر است. ما با احساسات کار می‌کنیم، با عمق روح خود و دیگر انسان‌ها سروکار داریم و با ظرافت‌هایی که شاید بقیه کمتر آن را لمس کنند. بر حسب اتفاق همان روزی که این اتفاق افتاد، قرار بود دو هنرمند ایرانی به سن‌پترزبورگ بیایند و ما در این شهر، آثار ساخته‌شده توسط من با نام‌های «مادرم ایران» و «کنسرتو برای دو‌ تار» را با نوازندگی آقای آیدین علیانسب و خانم مهسا خراطیان -که نوازندگان بسیار ماهری هستند- اجرا کنیم. اما یک‌باره ایران مورد حمله قرار گرفت و تمام پروازها لغو شد و ما ناچار شدیم برنامه را به کل عوض کنیم. البته این اصلا مسئله‌ مهم نیست و در فرصتی دیگر آن را اجرا خواهیم کرد، اما حال‌وهوایی که پیش آمد، همه چیز را تحت‌الشعاع خود قرار دا‌د».

او همچنین به اجرای کنسرت ارکستر‌سمفونیک تهران در میدان آزادی اشاره داشته و می‌گوید: «کاری که موسیقی‌دانان در ایران انجام دادند واقعا تأثیرگذار بود. آنان در آن شرایط دشوار به بیرون سالن کنسرت رفتند و برای مردم کنسرت دادند. این کارشان بسیار شجاعانه و در عین حال نویدبخش بود؛ چراکه موسیقی در این‌طور مواقع می‌تواند نقش مهمی ایفا کند. البته من با شرایط کنونی ارکسترسمفونیک و سطح آن بسیار مخالفم و سیاست فرهنگی امروز موسیقی را دوست ندارم و این موضوعی است که همه می‌دانند، اما از این اتفاق بزرگ نمی‌شود گذشت. این نوع حرکت‌ها، موسیقی را به یک نیروی مردمی و انسانی تبدیل می‌کند و آن را به جایی می‌برد که باید باشد».

او در پایان می‌گوید: «من فکر می‌کنم هنرمندان خوبی که داریم، قطعاتی درجه‌یک درباره‌ این رخداد خواهند نوشت و این واقعه‌ تأسف‌بار، الهام‌بخش قطعاتی خواهد شد که برای نسل‌های آینده روشن می‌کند که بر وطن چه گذشت».

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.