پوستین وارونه رسانهای

در فرهنگ و ادبیات فارسی ضربالمثلی به نظم هست که میگوید: «جز راست نباید گفت/ هر راست نشاید گفت». این مثل ایرانی که مانند دیگر امثال و حکم در زبان نغز فارسی، ریشه در راستاندیشی و راستکرداری نهفته در فرهنگ ایرانزمین دارد و درعینحال بر کیاست و سیاست در سخنوری تأکید دارد، ظاهرا در خبرگزاری انگلیسیزبان رویترز، به طور وارونه ترجمه و فهم شده است! چراکه آنچه از این خبرگزاری ِبه ظاهر معتبر بینالمللی، دستکم درباره ایران و ایرانی نشر مییابد، جز دروغ و جعلِ واقعیت نیست. شاید هم فرهنگ انگلیسی ِمبتنیبر شکاکیت و پنهانکاری و ابهامآفرینی، در میان مسئولان و سردبیران و دستاندرکاران این رسانه انگلیسیزبان به عاریت گرفته شده است که اینچنین سعیِ بلیغ در تحریف و جعلِ واقعیت میکنند.
با کمال تأسف، خبرگزاری رویترز دیرزمانی است که در جنگ نابرابر و موازنه نامتوازن رسانهای علیه جمهوری اسلامی ایران، جانب اعتدال و صداقت را رها کرده و پوستین وارونه پوشیده و اعتبار رسانهای خود را در پای مطامع سفارشدهندگانش قربانی کرده است. این رسانه بینالمللی، هنوز در حال و هوای انحصار رسانهای قرن نوزدهمی و دوران پرشکوه عظمت امپراتوری سیر میکند و فراموش کرده که امروز به مدد رسانههای تعاملی و فضای مجازی و رسانههای فراوان و انتقال یک ترابایت اطلاعات و اخبار در دقیقه، بهسادگی و در کسری از زمان میتوان اخبار راست و دروغ را از هم تشخیص داد و صحتوسقم اخبار منتشرشده را بررسی کرد.
خبرگزاری رویترز که به گفته وزیر امور خارجه کشورمان، روزانه به دهها مورد جعل خبر ضد ایران مبادرت میکند، باید بداند که اعتبار رسانهای خود را در میان مسئولان و افکار عمومی مردم ایران از دست داده است. بههرحال رویترز خود خوب میداند که در دنیای هزاررنگ رسانه و در عصر رسانههای اجتماعی و فضای مجازی، کسب و حفظ اعتبار رسانهای به صداقت و اخلاق حرفهای نیاز دارد؛ چیزی که در میان اخبار و تحلیلها و تفسیرهای این رسانه، دستکم درباره موضوعات و اخبار مربوط و مرتبط با ایران، به چشم نمیخورد.
اصحاب رسانه و سیاسیون نیک میدانند که در زمان جنگ جهانی دوم، مفهومی به نام جنگ تبلیغاتی رواج یافت و با نام گوبلز، وزیر تبلیغات آلمان نازی، گره خورد که هدفش تحریف اخبار جنگ با هدف شکلدهی و دستکاری در افکار عمومی کشورهای هدف بود. این شیوه مزورانه، اگر هم در آن زمان و در بحبوحه جنگ توجیهپذیر باشد، حتما و حکما در قرن بیستویکم و هنگامه صلح کارگشا نیست. امروزه صحبت از دیپلماسی عمومی و دیپلماسی رسانهای و فرهنگی در میان است و بر تأثیر مثبت و ایجاد جذابیت و جاذبه به جای دافعه تأکید میکند. خبرگزاری رویترز بهتر است خود را از افکار پوسیده و تاریخگذشته گوبلزی رها کرده و به فکر تأثیر مثبت و سازنده بر افکار عمومی از طریق صداقتورزی و ایجاد اعتماد باشد.
در فرهنگ و ادبیات فارسی ضربالمثلی به نظم هست که میگوید: «جز راست نباید گفت/ هر راست نشاید گفت». این مثل ایرانی که مانند دیگر امثال و حکم در زبان نغز فارسی، ریشه در راستاندیشی و راستکرداری نهفته در فرهنگ ایرانزمین دارد و درعینحال بر کیاست و سیاست در سخنوری تأکید دارد، ظاهرا در خبرگزاری انگلیسیزبان رویترز، به طور وارونه ترجمه و فهم شده است! چراکه آنچه از این خبرگزاری ِبه ظاهر معتبر بینالمللی، دستکم درباره ایران و ایرانی نشر مییابد، جز دروغ و جعلِ واقعیت نیست. شاید هم فرهنگ انگلیسی ِمبتنیبر شکاکیت و پنهانکاری و ابهامآفرینی، در میان مسئولان و سردبیران و دستاندرکاران این رسانه انگلیسیزبان به عاریت گرفته شده است که اینچنین سعیِ بلیغ در تحریف و جعلِ واقعیت میکنند.
با کمال تأسف، خبرگزاری رویترز دیرزمانی است که در جنگ نابرابر و موازنه نامتوازن رسانهای علیه جمهوری اسلامی ایران، جانب اعتدال و صداقت را رها کرده و پوستین وارونه پوشیده و اعتبار رسانهای خود را در پای مطامع سفارشدهندگانش قربانی کرده است. این رسانه بینالمللی، هنوز در حال و هوای انحصار رسانهای قرن نوزدهمی و دوران پرشکوه عظمت امپراتوری سیر میکند و فراموش کرده که امروز به مدد رسانههای تعاملی و فضای مجازی و رسانههای فراوان و انتقال یک ترابایت اطلاعات و اخبار در دقیقه، بهسادگی و در کسری از زمان میتوان اخبار راست و دروغ را از هم تشخیص داد و صحتوسقم اخبار منتشرشده را بررسی کرد.
خبرگزاری رویترز که به گفته وزیر امور خارجه کشورمان، روزانه به دهها مورد جعل خبر ضد ایران مبادرت میکند، باید بداند که اعتبار رسانهای خود را در میان مسئولان و افکار عمومی مردم ایران از دست داده است. بههرحال رویترز خود خوب میداند که در دنیای هزاررنگ رسانه و در عصر رسانههای اجتماعی و فضای مجازی، کسب و حفظ اعتبار رسانهای به صداقت و اخلاق حرفهای نیاز دارد؛ چیزی که در میان اخبار و تحلیلها و تفسیرهای این رسانه، دستکم درباره موضوعات و اخبار مربوط و مرتبط با ایران، به چشم نمیخورد.
اصحاب رسانه و سیاسیون نیک میدانند که در زمان جنگ جهانی دوم، مفهومی به نام جنگ تبلیغاتی رواج یافت و با نام گوبلز، وزیر تبلیغات آلمان نازی، گره خورد که هدفش تحریف اخبار جنگ با هدف شکلدهی و دستکاری در افکار عمومی کشورهای هدف بود. این شیوه مزورانه، اگر هم در آن زمان و در بحبوحه جنگ توجیهپذیر باشد، حتما و حکما در قرن بیستویکم و هنگامه صلح کارگشا نیست. امروزه صحبت از دیپلماسی عمومی و دیپلماسی رسانهای و فرهنگی در میان است و بر تأثیر مثبت و ایجاد جذابیت و جاذبه به جای دافعه تأکید میکند. خبرگزاری رویترز بهتر است خود را از افکار پوسیده و تاریخگذشته گوبلزی رها کرده و به فکر تأثیر مثبت و سازنده بر افکار عمومی از طریق صداقتورزی و ایجاد اعتماد باشد.