|

حکمرانی در سایه مبصرها

در روزی که عالی‌ترین سطوح مدیریتی ورزش و حتی سیاست کشور می‌کوشیدند دربی تهران بی‌هیچ حاشیه‌ای برگزار شود و هم‌زمان افکار عمومی متوجه مراسم قرعه‌کشی جام جهانی بود، انتشار خبر مربوط به ماراتن کیش و ورود نهادهای قضائی و انضباطی به آن، بار دیگر یکی از کهن‌ترین معضلات حکمرانی ایرانی را عیان کرد.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

مصطفی محمدی‌رئوف:  در روزی که عالی‌ترین سطوح مدیریتی ورزش و حتی سیاست کشور می‌کوشیدند دربی تهران بی‌هیچ حاشیه‌ای برگزار شود و هم‌زمان افکار عمومی متوجه مراسم قرعه‌کشی جام جهانی بود، انتشار خبر مربوط به ماراتن کیش و ورود نهادهای قضائی و انضباطی به آن، بار دیگر یکی از کهن‌ترین معضلات حکمرانی ایرانی را عیان کرد.

از منظر نظریه بوروکراسی وبری، کارگزاران میانی و اجرایی غالبا خود را امتداد منطقیِ اراده کلان حاکمیت نمی‌دانند، بلکه مأمور و محافظِ ریزقواعد، آیین‌نامه‌ها و منافع بخشی تلقی می‌کنند. به این معنا که این لایه‌ها، برای صیانت از برداشت خاص خود از نظم اداری، میل به افراط در اجرای سخت‌گیرانه قواعد دارند، حتی هنگامی که سطوح عالی به سمت تسهیل، مدارا و انعطاف حرکت کرده‌اند.

در چنین بستری، رفتار برخی مدیران میانی به‌روشنی به مبصران دوران مدرسه شباهت پیدا می‌کند که با کوچک‌ترین بهانه‌ای شاگردان را پیاپی نزد ناظم می‌کشانند و عملا او را ذله و پشیمان از انتخابش. انباشت مزمن مسائل در ایران که بارها محل گلایه عمومی بوده است، بی‌ارتباط با همین پدیده نیست. به تعبیر میلتون فریدمن، تأخیر در سیاست‌گذاری هنگامی پدید می‌آید که بازیگران مزاحم میان تشخیص مسئله و اتخاذ تصمیم فاصله می‌اندازند. این فاصله همان میدان عمل مدیرانی است که از بیم پاسخ‌گویی، از هراس کاستن از اقتدار اداری، یا برای نمایش صوری قدرت، تصمیمات خلق‌الساعه اتخاذ می‌کنند و مسیر سیاست‌گذاری کلان را مختل می‌سازند.

در روزهایی که بالاترین سطوح حاکمیت، راهبردی مبتنی بر انعطاف سیاسی، مدیریت تنش و جلوگیری از تعمیق شکاف‌های اجتماعی پیش گرفته‌اند، تداوم رفتارهای این‌چنینی در بدنه بوروکراسی، کارکردی چون سمّ مزمن دارد.


 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.