|

سالانه چقدر سوخت و به چه ارزشی به وزارت نیرو تحویل داده می‌شود؟

این روزها عناوین تیتر یک برخی از خبرگزاری‌ها و سایت‌های اطلاع‌رسانی و روزنامه‌ها به موضوع مازوت و گازوئیل و نیروگاه اختصاص دارد. عناوینی مانند «آغاز مازوت‌سوزی در نیروگاه‌ها» یا «کمبود گاز و مازوت‌سوزی در نیروگاه‌های کشور» بارها استفاده می‌شود.

سالانه چقدر سوخت و به چه ارزشی به وزارت نیرو تحویل داده می‌شود؟

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

سعید ساویز: این روزها عناوین تیتر یک برخی از خبرگزاری‌ها و سایت‌های اطلاع‌رسانی و روزنامه‌ها به موضوع مازوت و گازوئیل و نیروگاه اختصاص دارد. عناوینی مانند «آغاز مازوت‌سوزی در نیروگاه‌ها» یا «کمبود گاز و مازوت‌سوزی در نیروگاه‌های کشور» بارها استفاده می‌شود. احتمالا مخاطب این پیام‌ها در برابر این سؤال قرار می‌گیرد که چرا مازوت؟ چرا با این وضعیت آلودگی؟

برای پاسخ به این سؤال‌ها و روشن‌ترشدن موضوع شاید بهتر باشد نگاهی به جنس و ارزش سالانه سوخت تحویلی وزارت نفت به وزارت نیرو بیندازیم.

با یک حساب سرانگشتی با قیمت‌های جهانی سالانه حدودا معادل 20 میلیارد دلار سوخت به‌ طور متوسط از سوی وزارت نفت به وزارت نیرو تحویل داده شده است. عده‌ای این حجم را در سال‌های اخیر تا 40 میلیارد دلار تخمین می‌زنند اما با نرخ‌های داخلی این مقدار بسیار بسیار پایین‌تر از این اعداد محاسبه می‌شود. بیایید فرض کنیم که این اعداد سالانه با نرخ داخلی چیزی حدود سه میلیارد دلار باشد. جالب است بدانید، پولی که وزارت نیرو به وزارت نفت پرداخت می‌کند بسیار ناچیز است و در دست دیگر، وزارت نفت برای ایجاد زیرساختی که منجر به تولید این حجم سوخت شود، زیر بار بدهی حدودا صد میلیارد دلاری به صندوق توسعه ملی رفته است.

تا اینجای کار با توجه به ساختار رانتی یارانه‌ای دولت‌ها در ایران چیز عجیبی نیست. آیا از این سرمایه‌ای که در دست وزارت نیرو باقی می‌ماند چیزی به سازمان هدفمندی یارانه واریز می‌شود؟ یا وزارت نفت در تأمین اعتبار هدفمندی یارانه تنهاست؟

خوب، اینجای کار هم مشکلی ندارد اما این سرمایه بناست تا کجا هزینه شود؟ یعنی نمی‌شود که ثروتی چنین به هیچ در اختیار یک وزارتخانه باشد و برای آن هدفی مشخص نشده باشد. براساس شنیده‌ها این پول باید صرف بهینه‌سازی چرخه‌های تولید انرژی برای مردم ایران شود اما از سوی دیگر حدود 16 نیروگاه بزرگ ایران عمری بیش از 50 سال دارند و از اساس برای سوخت مازوت طراحی شده‌اند که البته وزارت نیرو معتقد است چهار نیروگاه از این جمع برای جلوگیری از آلودگی اصلا مازوت نمی‌سوزانند. اگر یک نیروگاه از اساس برای سوخت مازوت طراحی شده، پس گلایه‌ها از چیست؟ راندمان چنین نیروگاه‌هایی چقدر است؟ واقعیت این است که این نیروگاه‌ها با سوخت مازوت کم‌سولفور سازگارتر هستند.

اسامی پاره‌ای از این نیروگاه‌ها به این شرح است. شهید رجایی، رامین اهواز، مفتح همدان، بعثت تهران، سلیمی نکا، شازند بندرعباس، تبریز، اصفهان.

اگر مازوت نمی‌سوزانند، آیا این حجم آلودگی برای گازوئیل است؟ چرا در این‌همه سال سیکل ترکیبی جایگزین آن نشد؟ به لیست نیروگاه‌ها نگاه کنید؛ همه آنها در جوار شهرهایی قرار دارند که در حال خفه‌شدن از دود هستند و در اطراف همه شهرهای هم‌جوار آنها اتاق گاز شکل گرفته است.

در طول این سال‌ها با این پول (منظور پولی که می‌شود هزینه سوخت مصرفی با قیمت داخلی دانست) چقدر نیروگاه خورشیدی توسعه داده شد؟ اصلا این پول تا به امروز کجا هزینه شده؟ گزارش‌های بسیاری از میزان تابش مفید در خاورمیانه به‌ویژه ایران و عراق در دست است که شاید برخی نقاط‌شان 20 بار از بهترین جاهای اروپا مناسب‌تر برای مزرعه خورشیدی است.

خوب، چه کاری در این مناطق انجام شده است؟ چرا تا این حد روی نیروگاه‌های حرارتی و برق‌آبی اصرار می‌شود؟

برای اینکه نیروگاه‌های سیکل ترکیبی تمام چاه‌های اطراف خود را نخشکاند، چه کاری صورت گرفته؟ میانگین راندمان نیروگاه‌های حرارتی در کشورهای توسعه‌یافته حدود ۴۵ درصد است. بالاترین راندمان‌ها مربوط به سیکل ترکیبی گاز (۵۵–۶۰ درصد) هستند. این میانگین در ایران چقدر است؟ اصلا نمودار سدسازی را با بهینه‌سازی نیروگاه‌ها و انرژی‌های نو مقایسه کنیم تا ببینیم میزان سرمایه‌گذاری چگونه  بوده است؟

شاید نیاز است به جای فرافکنی یک بار از ابتدا نیک در مسئله آلودگی و نیروگاه‌ها بنگریم و در اشکال کار تأمل کنیم. با توجه به ترکیب و غلظت آلاینده‌ها پیداکردن منشأ آلودگی چندان کار پیچیده‌ای نیست.

04

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.