|

‌دیپلماسی استانی،این‌قدرها هم بد نیست!‌

‌این روزها موج معناداری از انتقادات تند نسبت به برنامه دیپلماسی استانی وزارت امور خارجه متوجه عباس عراقچی و مجموعه تحت مدیریتش روانه می‌شود. البته گاهی یک موضوع بهانه است و عوامل دیگر و البته متعدد راه به انتقاد و البته فراتر از آن می‌برد.

‌دیپلماسی استانی،این‌قدرها هم بد نیست!‌

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

علی امیری

 

‌این روزها موج معناداری از انتقادات تند نسبت به برنامه دیپلماسی استانی وزارت امور خارجه متوجه عباس عراقچی و مجموعه تحت مدیریتش روانه می‌شود. البته گاهی یک موضوع بهانه است و عوامل دیگر و البته متعدد راه به انتقاد و البته فراتر از آن می‌برد.

مجموعه رسانه‌های اصلاح‌طلب اساسا پس از آمدن دولت پزشکیان انتظار انتخاب وزیر خارجه‌ای از جنس و با بروز و ظهور‌های محمدجواد ظریف را داشتند و عراقچی را ساکن، نفر دوم‌ و البته گاه نامناسب برای شرایط دشوار این روزهای سیاست خارجی کشور می‌دانستند. از سوی دیگر، اتفاقات مهیب سال جاری، از جنگ و تهاجم به خاک کشور تا فعال‌شدن بند بازگشت تحریم‌ها در برجام و البته مواردی مثل اتفاقات منطقه و دالان زنگزور را دلیل و نشانه‌ای برای انتقاد و پرسش از عراقچی و دستگاه متبوعش کردند.

البته درباره هرکدام از موارد یادشده می‌توان با جزئیات و منصفانه سخن گفت، اما این یادداشت بر آن است به موضوع نقدها بر دیپلماسی استانی وزارت خارجه بپردازد.

دیپلماسی استانی قرار است امکان تعاملات تجاری-فرهنگی را برای استان‌ها با کشورهای مجاور فراهم آورد و روندهای کُند مرکز‌گرا را کمی متعادل کند تا سود آن به ملک و ملت برسد. بالطبع‌ در این سال‌ها از بوروکراسی خسته کننده، تمرکزگرا، کُند و گاه مستأصل‌کننده بسیار شنیده‌اید و حالا اگر این دیپلماسی استانی بتواند در این حوزه گره‌گشایی کند، چه ایرادی بر آن مترتب است؟

بخشی از نقدها بر آن است که این طرح می‌تواند مقدمه فدرالیسم و جداسری باشد و بانگ شومی را بردارد.البته‌ دیکته نانوشته بی‌غلط نیست و طرح‌ها تا کلی و فقط در کلمات هستند، نمی‌توان درباره ابعاد، آثار و پیام‌هایشان سخنی گفت؛ بااین‌حال، نمی‌توان با هراس از اموری که ممکن است زمانی مطرح شود، تمام ابتکارات و امکان‌ها را کنار گذاشت و حتی از طرح آنها ترسید. خاطرم هست سال‌ها قبل، یکی از رؤسای جمهور سابق از امکان واگذاری برخی اختیارات به استان‌ها سخن گفته بود و دکتر جواد طباطبایی، مبدع ایده ایرانشهری و استاد دانشگاه، چنان تند و تلخ به او تاخت که تاک و تاک‌نشان با هم رفتند و هیچ‌کس نپرسید ایده ایشان دقیقا چیست؟

اکنون هم باید دانست که تنها قرار است امکان تصمیم‌هایی اقتصادی، کنسولی و فرهنگی به مناطق داده شود و تصمیمات کلان همیشه و مشابه تمام دنیا، متمرکز و متناسب با منافع ملی گرفته می‌شود.

اگر این دیپلماسی استانی بتواند به تولید و توزیع ثروت در مناطق دورتر از مرکز و خصوصا سرحدات راه ببرد، طبعا دلبستگی و پیوستگی مردم آن صفحات به کشور را بیشتر می‌کند و خود یک ظرفیت امنیتی برای کشور است که امکان مانور بیگانگان را هم کمتر می‌کند.

بالطبع‌ نگرانی‌هایی همچون پراکندگی تصمیم، لغزش به سمت امور غیرلازم، ایجاد انحصار برای مدیران و متنفذان محلی مشابه برخی مناطق آزاد وجود دارد که باید پس از مدتی از اجرای طرح، ارزیابی شود و در صورت لزوم مورد تصمیم و اصلاح قرار بگیرد و حتی اگر طرح بازخورد و آثار مناسبی نداشت، کنار گذاشته و تعلیق شود.

‌نکته دیگر آن است که می‌توان عملکرد دستگاه دیپلماسی و شخص وزیر را نقد کرده و حتی ناکافی یا ضعیف ارزیابی کرد و خاصیت سیاست، نقد‌شدن و البته پاسخ‌دادن است. اما اگر بنا بر نقد و سخن است، باید تمام وجوه، امکان‌ها و البته شرایط کشور و جهان را به اتفاق در نظر آورد.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.