کنایه روزنامه جمهوری اسلامی به وزارت امور خارجه: شما هم دچار خشکسالی شدهاید!
شرایط ایجاب میکند از این لاک و قالب و پیلهای که در اطراف خود تنیدهایم خارج شویم و این وظیفه رئیسجمهور است که همانگونه که در مورد بیآبی و گرسنگی و دهها مسئله داخلی هشدار میدهد در رابطه با معضلات و تنگناها و شرایط سخت اقتصادی خارجی و روابط خارجی هشدار دهد.وقت تنگ است فکری باید کرد.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرایط منطقهای و بینالمللی ایجاب میکند سیاست خارجی در اسرع وقت از رکود فعلی خارج شود و ما شاهد پویایی و تحرک لازم در دستگاه خارجی که بویژه بعد از جنگ 12 روزه زمینگیر شده است، باشیم.
کشورمان در دو دهه اخیر این حجم از رکود در تحرکات سیاسی را به خود ندیده بود. علیالظاهر دستگاه خارجی نیز گرفتار موضوع خشکسالی و عدم بارندگی و نشاط و سرسبزی شده است.
بررسی و آسیبشناسی علل این وضعیت بیانگر این واقعیت است که یکی از معضلات و مشکلات فعلی براساس سوابق و تجارب ثبت شده در تاریخ کشورمان، عدم اقدام جدی برای حفظ و تثیبت سیاست تعادل و توازن و یا همان اصل نه شرقی و نه غربی است.
همه میدانیم موقعیت ایران در منطقه اقتضا میکند برای تحقق وظایف دولتها از جمله امنیت، آرامش، رفاه، معیشت اولا باید با کشورهای همسایه و منطقه روابط ویژهای داشته باشیم و در مرحله بعد در روابط خارجی خود با قدرتها و کنشگران بینالمللی تعادل و توازن را حفظ کنیم و بگونهای عمل نکنیم که این توازن به هم بخورد.
رضا شاه و محمد رضا، شاهان پهلوی هر دو این اشتباه را مرتکب شدند و سرنوشت نافرجامی داشتند.
اینها ارتباطی به نظامهای حاکم در کشورمان ندارد بلکه اصول و قواعد بینالمللی هستند که رعایت آنها الزامی است. آنچه درحال حاضر در کلام و مواضع مسئولین و متولیان سیاست خارجی در رابطه با علت نزدیکی به شرق و دوری از غرب گفته میشود با واقعیتهای پشت پرده که قدرتهای بزرگ از آن خبر دارند مطابقت ندارد.
ناظران و تحلیل گران مستقل معتقدند واقعیت ماجرای هستهای، موشکی و منطقهای کشورمان بهانه و اهرمی بیش نیست که بازیگران بینالمللی از آن برای فشار بر کشورمان استفاده میکنند، از نظر آنها مشکل اصلی ایران خارج شدن از ریل تعادل و نفوذ بیباکانه و متهورانه در حوزههای رقابت بین قدرتها است. دستگاه دیپلماسی باید این پیامها را رصد کند و از کنار آنها به راحتی و بیخیالی نگذرد.
در این مرحله ما نیاز به اتخاذ تصمیمهای شجاعانه و مهمی داریم. سیاست منطقهای ما به واقع باید ترمیم و بازنگری شود. مثال بسیار واضح برای تبیین این موضوع سفر اخیر جولانی رئیسجمهور انتقالی سوریه به مسکو است. ما و روسیه برای نجات بشار اسد و نظام سوریه در این کشور حاضر شدیم و همکاری نزدیکی داشتیم. تفاوت سیاست ما و مسکو در سوریه اینست که بعد از سقوط نظام بشار، مسکو در سوریه باقی ماند، پایگاههای نظامی خود در طرطوس را حفظ کرد و به سفارت این کشور آسیبی وارد نشد. اما ما از سوریه اخراج شدیم، به سفارت ما حمله شد و آن را آتش زدند و صهیونیستها در آن حضور یافتند و کل سرمایهگذاری که انجام داده بودیم مصادره و دود شد. حالا جولانی به مسکو رفته است و با پوتین دیدار میکند.
شرایط ایجاب میکند از این لاک و قالب و پیلهای که در اطراف خود تنیدهایم خارج شویم و این وظیفه رئیسجمهور است که همانگونه که در مورد بیآبی و گرسنگی و دهها مسئله داخلی هشدار میدهد در رابطه با معضلات و تنگناها و شرایط سخت اقتصادی خارجی و روابط خارجی هشدار دهد.وقت تنگ است فکری باید کرد.
آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.