|

روایت پادآرمان‌شهری روسیه

یوگنی زامیاتین، نویسنده روس، خود را مبدع ادبیات علمی تخیلی از نوع پادآرمان‌شهری می‌دانست و ادعای او چندان دور از واقعیت هم نبود. زامیاتین تنها یک رمان با عنوان «ما» نوشت و این رمان در زمان زندگی کوتاه و تراژیک نویسنده، آن‌گونه که باید دیده نشد.

روایت پادآرمان‌شهری روسیه

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

شرق: یوگنی زامیاتین، نویسنده روس، خود را مبدع ادبیات علمی تخیلی از نوع پادآرمان‌شهری می‌دانست و ادعای او چندان دور از واقعیت هم نبود. زامیاتین تنها یک رمان با عنوان «ما» نوشت و این رمان در زمان زندگی کوتاه و تراژیک نویسنده، آن‌گونه که باید دیده نشد. متن روسی اثر به شکل سامیزدات منتشر شد و به جز آن ناشری پناهنده در پراگ نسخه‌هایی بی‌کیفیت از رمان را منتشر کرد. اما عجیب اینکه پیش از آنکه نسخه روسی کاملی از این رمان منتشر شود، ترجمه انگلیسی آن در دست بود. جورج اورول، بر این باور بود که آلدوس هاکسلی پیش از نوشتن «دنیای قشنگ نو» احتمالا این رمان را خوانده است.

رمان «ما» چند سال پیش با ترجمه بابک شهاب توسط نشر بیدگل منتشر شده بود و اخیرا چاپ تازه‌ای از آن به چاپ رسیده است. مترجم در بخشی از توضیحاتش نوشته که این رمان که اساسا خلاقانه و با ابهام‌های لغوی عامدانه و قصد و غرض سیاسی زیرکانه نوشته شده، کتابی است نه چندان آسان، چه برای ترجمه و چه برای خواندن. «ما» از آن دست داستان‌هایی است که خاستگاهش فقط می‌تواند روسیه باشد یا به تعبیری زمان و مکان مرتبط با پتروگراد انقلابی.

نویسنده «ما»، یوگنی ایوانویچ زامیاتین نویسنده آثار علمی‌ تخیلی و طنزنویس سیاسی و منتقد ادبی روس بود. او در فوریه 1884 در شهر لبدیان، در سیصد کیلومتری جنوب مسکو و در دوران حکمرانی امپراتوری روسیه به دنیا آمد. با وجود اینکه پدرش کشیش کلیسای ارتدکس بود در سن جوانی از مسیحیت دست کشید و به حزب سوسیال‌دموکرات کارگری روسیه پیوست. در جوانی و زمانی که دانشجوی مبارز بلشویک بود بارها توسط حکومت تزاری دستگیر، زندانی و تبعید شد. در سال 1905 ماه‌ها در سلول انفرادی ماند و بعد به شهرستان تبعید شد. زامیاتین توانست با لباس مبدل مخفیانه خودش را به پترزبورگ برساند و در آنجا مدرک مهندسی‌اش را گرفت. در همین دوران بود که شروع به نوشتن کرد. در ۱۹۱۱ پلیس دوباره مچ زامیاتین را گرفت.

این‌بار او را به جایی در خود روسیه تبعید کردند و او در آنجا وقتش را به تصنیف هجویات گذراند. بعد او را به انگلستان فرستادند تا بر ساخت کشتی‌های یخ‌شکن روسی نظارت کند. در میان تحولات عظیم سال 1917 بی‌درنگ به روسیه برگشت و ماکسیم گورکی برای او، آن آشوبگر مشهور سابق، شغلی ادبی دست‌وپا کرد. این دوره نقطۀ اوج زندگی و کار زامیاتین بود. در همین دوران بود که زامیاتین رمان معروف خود با نام «ما» را نوشت. نخستین رمان علمی‌ تخیلی در ژانر پادآرمان‌شهری که حکومت پلیسی شوروی را هدف قرار داده بود. بعد از تمام‌کردن «ما» در اواخر سال ۱۹۲۰، نسخه دست‌نوشت را به چند دوست نشان داد اما اجازه انتشار به او ندادند. در ۱۹۲۱، اثر او، اولین کتابی شد که توسط شورای سانسور شوروی، ممنوع اعلام شد.

در نهایت مجبور شد کتابش را برای انتشار به غرب بفرستد. با انتشار رمان خارج از مرزهای روسیه هیاهویی به پا شد که دور از انتظار نبود. نتیجه این عمل، طرد او از کانون نویسندگان شوروی بود. در ۱۹۳۱ استالین اجازه داد زامیاتین و همسرش به پاریس مهاجرت کنند. زامیاتین همواره امید داشت روزی رژیم به او اجازۀ نوشتن دهد و دوباره به آنجا بازگردد. او در نهایت در سکوت و فقر تباه شد و در مارس 1937 بر اثر سکته قلبی از دنیا رفت. مطبوعات شوروی حتی مرگ او را اعلام نکردند.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.