معماری، تشریفات و قدرت
«قاب بستن نگاه خیره در کاخهای عثمانی، صفوی و گورکانی» عنوان کتابی است از گلرو نجیباغلو که بهتازگی با ترجمه نسترن نجاتی توسط نشر نی منتشر شده است. این کتاب سومین عنوان از مجموعه «در اقلیم هنر» نشر نی است؛ مجموعهای که به تاریخ هنر ایران و فرهنگهای همبسته با فرهنگ ایرانی اختصاص دارد و در آن گزیدهای از پژوهشهای جدید در زمینه تاریخنگاری هنر منتشر خواهد شد.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: «قاب بستن نگاه خیره در کاخهای عثمانی، صفوی و گورکانی» عنوان کتابی است از گلرو نجیباغلو که بهتازگی با ترجمه نسترن نجاتی توسط نشر نی منتشر شده است. این کتاب سومین عنوان از مجموعه «در اقلیم هنر» نشر نی است؛ مجموعهای که به تاریخ هنر ایران و فرهنگهای همبسته با فرهنگ ایرانی اختصاص دارد و در آن گزیدهای از پژوهشهای جدید در زمینه تاریخنگاری هنر منتشر خواهد شد. در توضیح مختصر این مجموعه آمده که رویکرد جدید در تاریخنگاری هنر در دهههای اخیر از نگرشهای شرقشناسانه غربی حاکم فاصله گرفته و در آن دیگر هنر غرب و شرق به شیوههای ذاتگرایانه و مطلق از هم جدا نمیشوند. کتابهایی که در این مجموعه منتشر میشوند، براساس همین رویکرد جدید نوشته شدهاند.
نویسنده کتاب «قاب بستن نگاه خیره...»، استاد دانشگاه هاروارد و مورخ برجسته هنر اسلامی است و در این کتاب براساس مفهوم «نگاه خیره» به بازخوانی نقش معماری در بازنمایی سلطنت و مناسبات قدرت پرداخته و این کار را با محوریت سه کاخ سلطنتی مهم دوران مدرن متقدم و تأمل در آنها انجام داده است. این سه کاخ عبارتاند از: کاخ توپقاپی در استانبول، دولتخانه صفوی در اصفهان و لعلقلعه در دهلی.
ایده نگاه خیره نجیباغلو در این کتاب، در اثری از او با عنوان «معماری، تشریفات و قدرت: کاخ توپقاپی در قرون پانزدهم و شانزدهم» که ماحصل رساله دکترای او در تاریخ هنر و معماری دانشگاه هاروارد در سال 1986 بوده، به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است.
او در کتاب «قاب بستن نگاه خیره...»، همان ایده را در آغاز عصر مدرن در کاخهای سه حکومت عثمانی، صفوی و گورکانی به بحث گذاشته است. این پژوهش او نخست در قالب مقالهای در سمپوزیوم کاخهای دوران پیشامدرن اسلامی در سال 1992 در دانشگاه هاروارد ارائه شد و سپس در سال 1993 در مجله «آرس اورینتالیس» منتشر شد. کتابی که اینک از او به فارسی ترجمه شده نیز خوانشی انتقادی است از تلقیهای سنتگرا و شرقشناسانه از معماری اسلامی.
مترجم اثر در بخشی از مقدمهاش به مفهوم نگاه خیره نزد نویسنده اشاره کرده و گفته این مفهوم برای نجیباغلو چیزی فراتر از دیدن است: «نگاه خیره تجربه افراد از فضا را شکل میدهد، بار اجتماعی و سیاسی دارد و برای نیل به اهدافی خاص به کار گرفته میشود. در دیدگاه نجیباغلو عناصر معماری و تزیینی بهگونهای سامان یافته بودند تا با جهتدادن به نگاه خیره، تجربه و ادراک خاصی را برای بیننده رقم بزنند؛ تجربه و ادراکی که سازنده عناصر زیربنایی قدرت بود. گرچه ممکن است بسیاری از کاخهای مورد بحث او اکنون فقط سازههای پریشان و پراکندهای به نظر برسند، اما او نشان میدهد که در چشم ناظران زمانهشان اینچنین نبودهاند و هر یک از بناها، بسته به بستر ایدئولوژیکی که داشتند، قدرت را با واژگان معماری بیان میکردند». نجیباغلو با بهرهگرفتن از منابعی متعدد نشان داده که چگونه سازمان فضایی، عناصر تزیینی و تشریفات پیوسته به معماری در این کاخها با هدایت و قاب بستنِ نگاه تجربه بصری و ایدئولوژیکی خلق میکردند. او این رویکرد معماری را نهفقط ساختاری کالبدی، بلکه سازوکار تولید معنا در بستر قدرت تلقی کرده است.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.