|

مشارکت؛ حلقه مفقوده در آموزش ایران

فرایند آموزش‌، پیچیده‌ترین تعامل بین بشری است. در این مسیر باید ساحت‌های مختلف مبتنی بر هوش‌های چندگانه مد ‌نظر باشد و تغذیه فکری و روانی-‌حرکتی، در یک سیستم مشارکتی اتفاق بیفتد؛ همان چیزی که در ایران مغفول است.

مشارکت؛ حلقه مفقوده  در آموزش ایران

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

حسن ذاکری

 

فرایند آموزش‌، پیچیده‌ترین تعامل بین بشری است. در این مسیر باید ساحت‌های مختلف مبتنی بر هوش‌های چندگانه مد ‌نظر باشد و تغذیه فکری و روانی-‌حرکتی، در یک سیستم مشارکتی اتفاق بیفتد؛ همان چیزی که در ایران مغفول است.

آموزش معلم‌محور به ‌عنوان ضعیف‌ترین مدل و یادگار مدرسان سنتی، هنوز مدارس ما را مسموم کرده و این نتیجه ضعف دولت و جامعه است. دولت با ضعف چند‌بعدی خود نتوانسته است در این مسیر سهیم باشد. وقتی سیستم به‌جای تعلیم و تربیت به امور کم‌اهمیت‌تر پرداخته و خود را درگیر مشکلات عدیده ناشی از این نگاه کرده باشد، توان توجه به آموزش و پرورش را ندارد. چنین دولتی فقط با ضعیف‌ترین روش و کمترین حقوق، معلم جذب کرده و با سرانه‌ای اندک، مدارس را رها کرده است. اینجاست که کاسه به دست مدیر مدارس داده تا دغدغه مدیر در فاز مشارکت فقط تأمین بودجه باشد و عجیب است که مفهوم مشارکت در نگاه دولتمردان هم حول مشارکت مالی می‌چرخد. خیرین فقط آجر روی آجر می‌نهند و بدون توجه به کیفیت آموزشی، با افتخار اعلام می‌شود چند مدرسه ساخته شد بی‌آنکه بفهمند قرار است چند انسان ساخته شود.

گویا مسئولان نمی‌دانند آموزش‌ محدود به کلاس نیست و معلم و فراگیر تنها عضو این فرایند نیستند. آحاد جامعه نیز به دلیل مشغولیت‌های متفرقه و عدم آگاهی از نقش خود در آموزش، پای خود را کنار کشیده و این بار سنگین را بر دوش معلم نهاده است. این نگاه رقت‌بار اوج کناره‌گیری از مشارکت در آموزش را نشان می‌دهد.

پیش‌تر آموزش را فرایندی سیستمی خواندیم. سیستم، مجموعه عناصر مرتبط به یکدیگر هستند که تعامل بین این عناصر اجتناب‌ناپذیر است. برای داشتن آموزش مشارکتی با نگاه استاندارد، دولت، رسانه‌ها، خانواده، آموزشگاه، دانشگاه و فراگیران عناصر اصلی این مجموعه‌اند. این عناصر باید هر‌کدام در فرایند آموزش دخیل باشند تا آموزشی تسهیل‌یافته جریان یابد. برنامه‌ریزی، تأمین بودجه و نظارت مستمر وظیفه دولتمردان است. رسانه‌ها به کمک عقلا و نخبگان ‌باید تغذیه فرهنگی و آگاهی‌بخشی جامعه را بر عهده بگیرند و نقش مشارکتی خود را فعال کنند. به ‌عنوان مثال، سلسله برنامه‌های تلویزیونی با محوریت آموزش مشارکتی و مقالات علمی-پژوهشی در رسانه‌های نوشتاری و فضاهای مجازی می‌تواند از ‌جمله فعالیت‌های رسانه باشد.

خانواده نیز باید خود را عضوی همیشه دخیل در امر آموزش دانسته و فرزندان را در کنار معلم یاری کند تا معلم به عنوان راهبر آموزشی نقش‌آفرین شود. حضور حمایتی و نظارتی دولت، خانواده و رسانه‌ به شکل ابری لطیف بر آسمان آموزشگاه و دانشگاه، معلم و استاد را دلگرم می‌کند. این مدل مشارکت، فراگیر را گرسنه کرده تا خودش از استاد و راهبر آموزش آنچه را نیاز دارد، بخواهد. انجمن اولیا و مربیان خود را از محدوده چند جلسه کم‌بار در طول سال رها کنند و با ارائه برنامه‌های متنوع، همراه و هم‌دوش کادر آموزشگاه باشند و اتاقی به نام دفتر انجمن اولیا و مربیان در آموزشگاه با دری همیشه باز وجود داشته باشد. در چنین فضایی، هرگز معلم احساس تنهایی و خستگی نخواهد کرد و به خاطر توجه دولت و جامعه، با دلگرمی کامل و با شیوه‌های نوین، امر آموزش را جاری خواهد کرد. در چنین فضایی، تشویق‌های منطقی جای تنبیه‌های خطرناک جسمی و روحی را خواهد گرفت و معلم خود را تسهیلگر و راهبر خواهد دید.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.