یکپارچگی بنادر و پسکرانهها، راهبردی کلیدی در توسعه سرزمینی
در جهان امروز، بنادر دیگر تنها نقاط ورود و خروج کالا نیستند، بلکه بهعنوان گرههای کلیدی در زنجیره تأمین جهانی، نقش مهمی در تسهیل تجارت بینالمللی ایفا میکنند و یکی از شاخصهای کلیدی رقابتپذیری اقتصادی کشورها نیز محسوب میشوند.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
فرضعلی سالاری: در جهان امروز، بنادر دیگر تنها نقاط ورود و خروج کالا نیستند، بلکه بهعنوان گرههای کلیدی در زنجیره تأمین جهانی، نقش مهمی در تسهیل تجارت بینالمللی ایفا میکنند و یکی از شاخصهای کلیدی رقابتپذیری اقتصادی کشورها نیز محسوب میشوند.
با رشد حجم تجارت جهانی و رقابت فزاینده در حوزه حملونقل دریایی، شاخصهایی همچون بهرهوری عملیاتی، کاهش زمان ماندگاری کالا در بنادر و بهینهسازی زمان حمل، بهعنوان مؤلفههای اصلی کارایی بنادر مطرح میشوند. با این حال، بخش عمدهای از این شاخصها متأثر از عملکرد نواحی پسکرانهای هستند؛ نواحیای که غالبا در طراحیهای توسعه بنادر مغفول واقع شدهاند یا نگاه زیرساختی ناقصی به آنها شده است. مفهوم «بنادر محور لجستیک منطقهای» که در ادبیات جدید مطرح شده، بر اهمیت توسعه پایدار متوازن بنادر و مناطق پسکرانه تأکید دارد. در این چارچوب، بنادر نه بهعنوان نقطه پایانی زنجیره حمل، بلکه بهعنوان مرکز لجستیکی با تعامل دوسویه با پسکرانه عمل میکند. بر همین اساس، وجود منطقه ویژه اقتصادی در پسکرانه یا شهرکهای صنعتی-تجاری نزدیک به بنادر میتواند موجب خلق ارزش افزوده، ثروتآفرینی و کارآفرینی و کاهش ترددهای غیرضروری شود. با توسعه مفهوم لجستیک بنادر و بنادر نسل سوم، تمرکز صرف بر تجهیزات بنادری جای خود را به دیدگاه سیستمی نسبت به عملکرد بنادر داده است.
در این دیدگاه، بنادر بخشی از یک سیستم کلان لجستیکی است که عملکرد آن بهطور مستقیم با کارایی پسکرانه در ارتباط است. در بسیاری از کشورها سرمایهگذاری در پسکرانه و اتصال هوشمند بنادر به مناطق صنعتی و اقتصادی، عاملی تعیینکننده در افزایش رقابتپذیری بندرها در سطح بینالمللی تلقی شده است. در این میان، عوامل پسکرانهای شامل زیرساختهای حملونقل زمینی (جادهای و ریلی) و دسترسی به آن، ارتباطات لجستیکی، مراکز توزیع کالا (انبارداری و حملونقل)، مناطق ویژه اقتصادی و گمرکات، سرمایهگذاریهای لجستیکی و هماهنگی نهادی میان ذینفعان ازجمله عوامل اثرگذار بر عملکرد بنادر به شمار میروند. نقش حیاتی پسکرانه در افزایش یا کاهش بهرهوری بنادر از آنجا ناشی میشود که بیشتر جریان کالاها پس از ورود نیازمند جابهجایی سریع، کمهزینه و مطمئن به نواحی داخلی یا صنعتی هستند. چنانچه زیرساختهای پسکرانهای ناکارآمد باشند، بارگیری و ترخیص کالاها با تأخیر مواجه شده و در نتیجه کارایی بنادر کاهش مییابد.
در مدلهای جدید توسعه بنادر، مفهوم یکپارچگی بنادر و پسکرانه بهعنوان راهبردی کلیدی در توسعه، افزایش تابآوری و بهرهوری سرزمینی شناخته میشود. در این رویکرد، بنادر صرفا بهعنوان نقطه تخلیه کالا دیده نمیشوند، بلکه به مرکز توزیع و پردازش تبدیل شده که با مراکز صنعتی، پارکهای لجستیکی و شبکههای حملونقل ریلی و جادهای در تعامل مستمر قرار دارد. با توجه به وابستگی عملکرد بنادر به زنجیره حملونقل یکپارچه، عوامل پسکرانهای به یکی از اصلیترین نقاط تمرکز برای بهبود کارایی بنادر تبدیل شدهاند. تأخیر در ترخیص کالا به واسطه فرایندهای ناکارآمد گمرکی، نبود سیستمهای هوشمند مدیریت کالا و عدم هماهنگی میان نهادهای درگیر در لجستیک پسکرانه ازجمله عواملی هستند که منجر به اختلال در زنجیره تأمین شده و حتی میتوانند به تغییر مسیر کالا از یک بندر به بندر رقیب شوند. عوامل متعددی بر کیفیت، کارایی و بهرهوری پسکرانه تأثیرگذارند که از مهمترین آنها زیرساختهای حملونقل، مراکز لجستیکی و انبارداری، فرایندهای گمرکی و اداری، هماهنگی نهادی، همراستایی لجستیکی و زنجیره تأمین در توسعه پسکرانهها و فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) نظیر استفاده از فناوریهای دیجیتال مانند سامانههای ردیابی، تبادل الکترونیکی دادهها (EDI) و سیستمهای مدیریت یکپارچه است.
سرمایهگذاری در این حوزهها نهتنها به کاهش زمان توقف کالاها در بنادر میانجامد، بلکه موجب افزایش گردش موجودیها و بهبود مزیت رقابتی بنادر در سطح منطقهای و بینالمللی میشود. همچنین وجود سیاستهای هماهنگ میان نهادهای بنادری، سازمانهای حملونقل، گمرک و شرکتهای لجستیکی از عوامل کلیدی در بهرهوری پسکرانهای محسوب میشود. نبود هماهنگی میان این بازیگران اغلب منجر به تأخیرهای غیرضروری، تکرار عملیات و افزایش هزینهها میشود که در نهایت بر کارایی بنادر تأثیر منفی میگذارد. از سوی دیگر، بهرهگیری از فناوریهای نوین در زنجیره تأمین و مدیریت اطلاعات (نظیر سیستمهای ردیابی لحظهای، پلتفرمهای دیجیتال هماهنگی حملونقل و نرمافزارهای مدیریت موجودی) نیز در ارتقای عملکرد پسکرانه و افزایش کارایی بنادر نقش بارزی دارد.
ضعف در برنامهریزی فضایی پسکرانهای
ضعف در برنامهریزی فضایی پسکرانهای منجر به ازدحام ترافیکی، تأخیر در ارسال محموله و کاهش رضایت مشتریان شده و بهصورت غیرمستقیم بر رتبه رقابتی بنادر تأثیرگذار است. یکپارچگی سیستمهای حملونقل پسکرانهای با سامانههای دیجیتال بنادری، موجب بهینهسازی جریان کالا و کاهش هزینههای عملیاتی میشود. همافزایی میان شرکتهای حملونقل جادهای، ریلی و اپراتورهای بنادری، بستری مناسب برای توسعه پایدار حملونقل بنادری فراهم میکند. عوامل انسانی همچون مهارتهای مدیریتی و آموزش نیروی کار در حوزه لجستیک، بهعنوان مؤلفههای نرمافزاری پسکرانه، در کارایی بنادر نقش تعیینکنندهای دارند. تأخیر در سیاستگذاریهای ملی و نبود هماهنگی بین سازمانهای متولی حملونقل، باعث اتلاف ظرفیتهای موجود در پسکرانهها شده است. تعامل بنادر با صنایع مستقر در پسکرانه، یکی از عوامل پنهان ولی حیاتی در بهرهوری بنادر است؛ بهطوری که وجود صنایع تبدیلی میتواند زمان ماندگاری کالا را کاهش دهد. وجود سیستمهای حملونقل یکپارچه و هماهنگ بین بنادر و شبکه پسکرانهای باعث کاهش ضایعات، بهبود ایمنی و ارتقای کیفیت خدمات میشود.
ایجاد خوشههای صنعتی در اطراف پسکرانهها با هدایت و حمایت دولت میتواند هم به توسعه صنعتی و هم به افزایش کارایی بنادر کمک کند. ضعف در تنظیم مقررات و عدم شفافیت در تعرفههای حملونقل پسکرانهای از موانع عمده در هماهنگی میان اپراتورها و سازمانهای ذینفع است. ادغام مدیریت بنادر با مدیریت پسکرانه در قالب مدیریت منطقهای، یک راهکار پیشنهادی مؤثر برای ارتقای بهرهوری محسوب میشود. تحلیل سیاستی نشان میدهد که تدوین سند ملی توسعه پسکرانهها میتواند چارچوبی برای بهینهسازی ارتباط بنادر با نواحی داخلی کشور فراهم آورد. بهکارگیری مدلهای پیشبینی تقاضای حملونقل میتواند به برنامهریزان در تخصیص بهینه منابع در مناطق پسکرانهای کمک کند.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.