در سوگ یکی از پیشگامان ویراستاری و نقد ادبی
سیری در هنر سیروس پرهام
سیروس پرهام، مترجم، منتقد ادبی، ویراستار و فرششناس، 24 شهریور در سن 97سالگی از دنیا رفت. این نویسنده که با نامهای مستعار «میترا»، «دکتر میترا» و «سایروس برام» هم نقد و نظرهایی را منتشر کرده بود، از فعالترین منتقدان ادبی دهه سی بود که بیش از همه با کتاب «رئالیسم و ضدرئالیسم در ادبیات» شناخته شد. پرهام از بنیانگذاران سازمان اسناد ملی ایران بود که در اواخر دهه چهل به ریاست این سازمان منصوب شد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
پارسا شهری
سیروس پرهام، مترجم، منتقد ادبی، ویراستار و فرششناس، 24 شهریور در سن 97سالگی از دنیا رفت. این نویسنده که با نامهای مستعار «میترا»، «دکتر میترا» و «سایروس برام» هم نقد و نظرهایی را منتشر کرده بود، از فعالترین منتقدان ادبی دهه سی بود که بیش از همه با کتاب «رئالیسم و ضدرئالیسم در ادبیات» شناخته شد. پرهام از بنیانگذاران سازمان اسناد ملی ایران بود که در اواخر دهه چهل به ریاست این سازمان منصوب شد.
سوم خرداد ۱۳۰۷ در شهر شیراز متولد شد، در سال 1330 از دانشگاه تهران لیسانس گرفت و از دانشگاه برکلی دکترای علوم سیاسی گرفت. پرهام را از نخستین منتقدانی میشناسند که به شیوه نقد ادبیِ غربی به این کار پرداخت و نمونه اعلای نقدهای او در کتاب «رئالیسم و ضدرئالیسم در ادبیات» منتشر شد و تنها پس از دو ماه نایاب شد. پرهام همچنین از نخستین نسل ویراستاران ایرانی و ویراستار انتشارات فرانکلین بود و در انتشارات نیل نیز مدتی به ویراستاری پرداخت. او در زمینه مقالهنویسی هم با نشریات معتبر زمانهاش ازجمله «خوشه»، «جُنگ صدف» و «انجمن کتاب» همکاری داشت. در زمینه ترجمه، پرهام جدای از ترجمه مقالات در مجلات مختلف، گزیدهای از اشعار والت ویتمن، شاعر ملی آمریکا را با عنوان «گزیده اشعار والت ویتمن» و «ای آنکه مرا اکنون در دست داری» منتشر کرد.
پرهام در زمینه فرش ایرانی نیز تألیفات و پژوهشهای مهمی دارد؛ ازجمله «دستبافهای عشایری و روستایی فارس» در دو جلد که انتشارات امیرکبیر جلد اول آن را در سال ۱۳۶۴ و جلد دوم را در سال ۱۳۷۱ منتشر کرد و کتاب «شاهکارهای فرشبافی فارس» که سال 1370 در کتابخانه مرکز اسناد و مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی به چاپ رسید. از دیگر آثار پرهام میتوان به «سیری در هنر ایران» اشاره کرد که بهعنوان سرویراستار در این پروژه حضور داشت و در انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد. «سیری در هنر ایران» که به سرپرستی آرتر پوپ و فلیس آکرمن نوشته شده، مجموعهای بینظیر در تاریخنگاری هنر ایران از دوران ماقبل تاریخ تا دوران معاصر است. این اثر در قالب ۱۸ جلد مجزا منتشر شده و برای نخستینبار بین سالهای ۱۹۳۸ و ۱۹۳۹ توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شد. 15 جلد از این اثر به فارسی توسط انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است.
هرمز همایونپور، مترجم، آذر 1399 در مراسمی از شبهای بخارا که به سیروس پرهام اختصاص داشت پرهام را پیشگام نقد کتاب خواند و گفت: «دکتر پرهام از چند جهت برجسته است؛ در دهه سی که نقد کتاب یا تعریف و ستایش بود یا انتقاد و تسویهحساب شخصی، پرهام پیشگام نقد درست یا به قول خودش نقد تحلیلی بود. در نقد هنری و نقد تاریخی هم پرهام پیشرو بود و با همراهی بزرگانی همچون منوچهر انور، کریم امامی و نجف دریابندری، علم ویرایش را توسعه و ترویج داد». همایونپور همچنین به کارهای پرهام در زمینه پژوهش فرشهای عشایری فارس اشاره کرد و گفت پرهام برای اولینبار در ایران در جمعآوری اسناد پیشقدم شد و در سال 1349 سازمان اسناد ایران را پایهگذاری کرد و توسعه داد. ایرج پارسینژاد نیز سیروس پرهام را از پیشگامان فرهنگ معاصر ایران خواند و با اشاره به حوزههای گسترده فعالیت او گفت: «پرهام در نقد ادبی تحلیلی، ویرایش و حفظ اسناد ملی از سابقون و پیشگامان بوده است». پارسینژاد دورانی را یادآوری کرد که عملا نقدی در کار نبود و مقالات صرفا مدح یا ذم بودهاند و در این میان سیروس پرهام به نقد تحلیلی پرداخت و نخستین فردی بود که به ویرایش و مقابله کتاب در مؤسسه فرانکلین پرداخت و پس از او منوچهر انور، فتحالله مجتبایی و نجف دریابندری راه او را ادامه دادند.
از دیگر فعالیتهای بسیار مهم سیروس پرهام که پارسینژاد به آن اشاره کرد، راهاندازی سازمان اسناد ملی ایران است: «تا پیش از اقدام پرهام در راستای حفظ و نگهداری اسناد ملی، موضوع اهمیت حفظ این اوراق برای مسئولان امر مطرح نبود و از آنها برای سوخت استفاده میشد، که با همت سیروس پرهام این مرکز راهاندازی شد و آرشیو ملی در ایران پدید آمد. فعالیت پرهام تنها برای حفظ اسناد مکتوب نبوده و او درباره گنجینه اشیا و آثار تاریخی ایران نیز مقالات متعددی نوشته که در کتاب «همگام با زمانه» نمونههایی از این مقالات آمده است». تورج ژوله، تاریخنگار فرش ایران هم به اهمیت کتاب «دستبافتهای عشایری و روستایی فارس» اشاره کرد و گفت این کتاب بهغیر از موضوع اصلی کتاب، بیش از 40 موضوع مختلف را در زمینه تاریخ اجتماعی، سیاسی و تاریخ فرش ایران در بر میگیرد.
سیروس پرهام درباره همکاری با فرانکلین و ویراستارانی همچون کریم امامی چندی پیش به «ایبنا» گفته بود که دوستی او با امامی ریشه در کودکی و همسایگی در خیابان وصال شیراز داشته و بعدها این دوستی در فرانکلین به اوج رسید. سیروس پرهام درباره سابقه این دوستی میگوید: «ما در خیابان وصال همسایه روبهرو بودیم. از کودکی همبازی بودیم. ارتباطمان با سفر کریم برای تحصیل موقتا قطع شد، اما پس از بازگشتش دوباره برقرار شد. او کتابی ترجمه کرده بود و از من خواست پیش از چاپ بخوانمش. خواندم و نظراتم را برایش فرستادم، و این آغاز همکاریمان بود». سیروس پرهام به سختگیری و دقت شهرت داشت و کریم امامی به خلاقیت و مدارایش، همکاری این دو در فرانکلین دوران شکوفایی ادبیات و خاصه ترجمه ادبی در ایران را رقم زد. پرهام میگوید کریم امامی روح تازهای به نشر فرانکلین داد و با مهربانی و دانشش، محیطی ایجاد کرد که همه از کار لذت میبردند.
کانون نویسندگان ایران در پیامی سیروس پرهام را از پایهگذاران ویراستاری در ایران خواند و نوشت پرهام دستی در روزنامهنگاری داشت و در نشریات ادبی و سیاسی دهههای 40 و 50 قلم میزد. انجمن صنفی ویراستاران نیز در سوگ سیروس پرهام، از پیشگامان ویرایش در ایران، در پیامی نوشت: «استاد سیروس پرهام انسانی بود دانشمند، مبادی آداب با رفتاری اشرافی، سلیمالنفس، متین، باحوصله، قدردان، تیزبین، نکتهسنج، با ذهنی وقاد و حافظهای کمنظیر. از بالیدن جوانترها استقبال میکرد و هرچه میگفت با صفا و صداقت و از سر خیرخواهی بود. استاد پرهام فقط یکی از آغازگران نقد ادبی در ایران نبود، فقط بنیانگذار سازمان اسناد ملی نبود، فقط یکی از پیشگامان ویرایش در ایران نبود، فقط یکی از برجستهترین فرششناسان ما نبود، فقط یکی از خوشقلمترین نویسندگان و مترجمان و ویراستاران ایران نبود؛ بیش از همه اینها، از معدود کسانی بود که شایسته است الگوی اخلاقی و شخصیتی نسل کنونی و نسلهای آینده قرار گیرد».
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.