|

کاپیتان موازی؛ دردسر تازه پرسپولیس

در فوتبال حرفه‌ای، آنچه در قاب دوربین و پشت میکروفن گفته می‌شود، گاه به اندازه‌ عملکرد در زمین مسابقه اهمیت می‌یابد. در روزهایی که پرسپولیس بیش از هر زمان به آرامش و انسجام نیاز دارد، گفت‌وگوی تلویزیونی سروش رفیعی‌ نه‌تنها کمکی به تلطیف فضای موجود نکرد، بلکه گره‌های تازه‌ای به بحران‌های رسانه‌ای باشگاه افزود.

کاپیتان موازی؛ دردسر تازه پرسپولیس

ایمان کوچکی: در فوتبال حرفه‌ای، آنچه در قاب دوربین و پشت میکروفن گفته می‌شود، گاه به اندازه‌ عملکرد در زمین مسابقه اهمیت می‌یابد. در روزهایی که پرسپولیس بیش از هر زمان به آرامش و انسجام نیاز دارد، گفت‌وگوی تلویزیونی سروش رفیعی‌ نه‌تنها کمکی به تلطیف فضای موجود نکرد، بلکه گره‌های تازه‌ای به بحران‌های رسانه‌ای باشگاه افزود.

 

سروش رفیعی در برنامه‌ای زنده، به ابهامات درباره پاداش‌های دریافتی از سوی هواداری متمول پاسخ داد. او در بخشی از صحبت‌هایش تأکید کرد «هیچ پولی پخش نکرده»، اما لحظاتی بعد تصریح کرد مبلغ مذکور را دریافت کرده و آن را «به امید عالیشاه، کاپیتان تیم» تحویل داده است. این تناقض آشکار، مورد واکنش مجری برنامه قرار گرفت و به نقطه‌‌ضعف بزرگی در روایت رفیعی تبدیل شد.

 

رفتار حرفه‌ای در تیم‌های بزرگ، پیش و بیش از هرچیز به حفظ ساختار سلسله‌مراتبی، احترام به چارچوب رختکن و پرهیز از حاشیه‌سازی گره خورده است. اینکه یک هوادار با دورزدن سازوکار باشگاه، پاداشی را مستقیما به یک بازیکن تحویل دهد تا به کاپیتان منتقل شود، مصداقی روشن از نقض نظم درونی تیم است. توجیه این اقدام با ارجاع به گذشته -آن‌گونه که رفیعی گفت: «ما در تراکتور هم سکه می‌گرفتیم»- نمی‌تواند پاسخ قانع‌کننده‌ای باشد؛ زیرا تکرار یک اشتباه در گذشته، مشروعیت‌بخش خطای امروز نخواهد بود. این دقیقا همان مغالطه مشهور «دو اشتباه» است.

 

سروش در ادامه خود را قربانی فضای مسموم مجازی معرفی کرد و از دلخوری یک هوادار قدیمی سخن گفت؛ هواداری که فقط به واسطه حواشی اخیر، اعتمادش به رفیعی را از دست داده است. اگرچه این روایت از جنبه احساسی برخوردار بود، اما واقعیت آن است که بسیاری از ابهامات امروز، برخاسته از رفتارها و مواضع خود اوست. از شائبه‌ اختلاف با برخی بازیکنان گرفته تا تلاش برای تأثیرگذاری بر بازوبند کاپیتانی، آنچه فضای پیرامونی پرسپولیس را ملتهب کرده، بیش از آنکه محصول تخیلات هواداران باشد، ریشه در رفتارهای قابل تأمل برخی بازیکنان دارد.

 

افزون بر این، انتخاب زمان حضور رفیعی در برنامه‌ای زنده -در آستانه دو دیدار حساس برای تیم- تصمیمی نادرست بود. طرح مسائل درون‌تیمی در فضای رسانه‌ای، آن‌هم پیش از مسابقاتی سرنوشت‌ساز، چیزی جز آسیب به وحدت تیمی در پی نخواهد داشت. کاپیتانی صرف‌نظر از بازوبند، مسئولیتی است برای حفظ آرامش جمعی، نه شعله‌ور‌کردن دوباره شعله‌های حاشیه. سروش در این برنامه، چندین بار منتقدان خود را دعوت به حضور روی خط کرد. اما سکوت بازیکنان یا غیبت آنان در قاب زنده، لزوما به معنای تأیید گفته‌های او نیست. گاه سکوت، حاصل درک بالاتر از مصلحت تیمی است، نه نشانه پذیرش یا بی‌پاسخ‌ماندن نقدها. در پایان‌ باید گفت‌ نیت رفیعی هرچه بوده باشد -روشنگری، دفاع از خود یا حتی پاسخ به فشارهای رسانه‌ای- نتیجه گفت‌وگوی او چیزی جز افزودن بر دامنه ابهام‌ها نبود. در فصلی که پرسپولیس نیازمند بازسازی اعتماد عمومی و انسجام درونی است، چنین حضورهایی، ولو با نیت خیر، فقط به تعمیق شکاف‌ها می‌انجامد. در فوتبال حرفه‌ای، گاه نگفتن‌ مسئولانه‌تر از گفتن است.