رویارویی تضادها
تئاتری پرهزینه برای نمایش فقر
اولیور توئیست دومین رمان نویسنده نامدار انگلیسی، چارلز دیکنز است که در سال 1838 میلادی منتشر شده است. داستانی اجتماعی که زندگی کودکان را در تهیدستترین لایههای جامعه انگلستان آن روزها را به تصویر میکشد. اولیور پسربچه یتیمی است که در نوانخانه بزرگ شده و رمان دیکنز، قصه آوارگیهای او از فقر و درماندگی مطلق که زمینه فرار او را به لندن فراهم میکند تا دزدیهای اجباری و ناخواسته در چنگال انسانهای دیوسیرت را روایت میکند و نمایشی عالی از جامعه فرودست قرن نوزدهم لندن است.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
فرشاد قوشچی-روزنامهنگار و دانشیار دانشگاه: اولیور توئیست دومین رمان نویسنده نامدار انگلیسی، چارلز دیکنز است که در سال 1838 میلادی منتشر شده است. داستانی اجتماعی که زندگی کودکان را در تهیدستترین لایههای جامعه انگلستان آن روزها را به تصویر میکشد. اولیور پسربچه یتیمی است که در نوانخانه بزرگ شده و رمان دیکنز، قصه آوارگیهای او از فقر و درماندگی مطلق که زمینه فرار او را به لندن فراهم میکند تا دزدیهای اجباری و ناخواسته در چنگال انسانهای دیوسیرت را روایت میکند و نمایشی عالی از جامعه فرودست قرن نوزدهم لندن است.
از این رمان در سینما و بهخصوص تئاتر اقتباسهای فراوانی در سراسر دنیا شده و در همین روزها نیز تئاتری به همین نام در زمین تنیس باشگاه ورزشی انقلاب که البته هیچ مناسبتی با سالن نمایش و مخاطبان حرفهای تئاتر ندارد، به روی صحنه رفته است. ضمن اینکه ظاهرا به یمن حضور سلبریتیهای حاضر در نمایش نظیر هوتن شکیبا، بهنوش طباطبایی که اخیرا خبر جلسه دفاعیه پایاننامهاش فراگیر شد، سیامک انصاری و کاظم سیاحی با استقبال فراوانی روبهرو شده است.
نمایشی باشکوه و پرهزینه با قیمت بلیت نزدیک به دو میلیون تومان در بیشتر ظرفیت صندلیهای باشگاه و البته بخشی هم کمتر از این، تردیدی نیست که باید دخل و خرج نمایش با هم بخواند، آنهم تئاتری با این همه تدارکات و دکور فراوان، از سویی تیمی با بازیگران سرشناس حتما مطالبه دستمزد بالایی هم برای اجرا دارند، زیرا در غیر این صورت نمایشی اینچنین و با مخاطب زیاد خودبهخود از اساس منتفی بود. تااینجای کار اشکالی بر این نمایش و عوامل آن مترتب نیست. اما مسئله مهم آن است که نمایش فقر، رنج و درماندگی بچهای یتیم، با جلال و شکوه بصری و هزینه بالای آن جامعه را دچار پارادوکسی عمیق میکند و آنهم اینکه اگر تماشای این نمایش برای افرادی در شرایط اقتصادی موجود و در جامعهای که فراوان از این اولیور توئیستها هستند و البته چارلز دیکنزی نیست که داستانشان را جاودانه کند، توانایی تأمین هزینه آن را دارند و احتمالا برای گذراندن اوقاتی خوش و لحظاتی در کنار سلبریتیهای محبوبشان است، چرا از متن نمایشی کلاسیک که از نزدیک به 200 سال گذشته پس از انتشار آن همواره نمادی از فقر و تنگدستی بوده، استفاده شده است؟ و از طرفی دیگر، چنین اجراهایی چه کمکی به اعتلای تئاتر در ایران میکند؟ البته نباید فراموش کرد که سخن و بحث از تئاترهای موسوم به لالهزاری نیست که آن از مقولهای دیگر است.
این یادداشت در پی تخطئه و نادرستشمردن چنین اجراهایی از تئاتر در ایران نیست. اما انتخاب متون مناسب نمایشی با حال و احوال اجرا لااقل میتواند کمکی به تقلیل تضادهای طبقاتی ذهنی و عملی در میان جامعه کند. باز هم تأکید میکنم بهخصوص از تضادهای ذهنی در آسایش روانی جامعه نباید غافل شد، زیرا حداقل برای تضادهای طبقاتی عملی کاری از دست ما ساخته نیست یا بسیار کماثر است. زمانی در دهه 50 خورشیدی در بین نویسندگان و هنرمندان ایران جدل داغی راجع به رسالت هنر در جامعه تحت طبقهبندی هنر برای هنر و هنر برای مردم وجود داشت، به نظر من بهدلیل تفاوتهای ساختاری موجود، این نمایشها نه واجد مؤلفه هنر برای هنر هستند و نه هنر برای مردم.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.