|

دعواهای نامقدس؛ از سقوط اصفهان تا فاجعه اولتیماتوم روسیه

«برخی از زعمای سیاسی کشور هنوز حساسیت و خطیر‌بودن موقعیت فعلی را درک نکرده‌اند و به‌راحتی با یکدیگر جدال می‌کنند».

روزبه کردونی

 

«برخی از زعمای سیاسی کشور هنوز حساسیت و خطیر‌بودن موقعیت فعلی را درک نکرده‌اند و به‌راحتی با یکدیگر جدال می‌کنند».

این جمله دبیر شورای‌عالی امنیت ملی تنها یک هشدار سیاسی نیست؛ بلکه یادآور دردی تاریخی است که قرن‌هاست در جان ایران تکرار می‌شود؛ دردی به‌ نام دعواهای نامقدس. نزاع‌هایی که نه از سر خیر عمومی، بلکه از سر رقابت، سوء‌ظن و خودمحوری شکل گرفته‌اند و هر بار، راه نفوذ دشمن را هموار کرده‌اند. کروسینسکی، کشیش لهستانی و شاهد عینی سقوط اصفهان، در کتاب «سقوط اصفهان» می‌نویسد: «روحیه فرقه‌ای تا جایی در همه خاندان‌های بزرگِ مملکت رسوخ کرده بود که برادر در برابر برادر قرار می‌گرفت و نیرویی که می‌بایست برای دفاع از کشور صرف شود، صرف پیکارهای درونی می‌شد... .

فرقه‌های مختلف برای ضرر زدن به حریف، به طور پنهانی با دشمن ارتباط برقرار می‌کردند». او جامعه‌ای را توصیف می‌کند که از درون پوسیده بود؛ جایی که کینه و رقابت جای عقل و وطن‌دوستی را گرفت. سقوط اصفهان نه نتیجه شکست نظامی، بلکه محصول فرسایش اعتماد و فروپاشی انسجام ملی بود. او ادامه می‌دهد: «هریک از فرقه‌ها می‌خواست دیگری را از میدان خارج کند و بیشترین سهم از افتخارات را نصیب خود سازد. کینه، یا در بهترین حالت، نوعی وحشت نسبت به هر آنچه به فرقه مخالف تعلق داشت، با شیر در جان کودکان وارد می‌شد». دو قرن بعد، در ماجرای فاجعه اولتیماتوم روسیه به ایران، همان زخم دوباره سر باز کرد. در کتاب «نمایشگاهی باشد این روزگار؛ بازخوانی فاجعه اولتیماتوم روسیه به ایران» آمده است:

«ضعف در شناخت ضرورت‌ها، ناآگاهی از آنچه در دنیا می‌گذشت، وقت‌گذرانی به امید معجزه، غفلت از منافع ملی و ترجیح منافع حزبی و گروهی بر آن، و اختلافات و خصومت‌ها میان دولت و مجلس و میان گروه‌های اجتماعی، راه را برای فاجعه گشود». از منظر جامعه‌شناسی سیاسی، این تکرار تصادفی نیست. هرگاه اعتماد افقی میان گروه‌های اجتماعی و اعتماد عمودی میان مردم و حاکمیت سست شود، جامعه دچار نوعی «آنومی سیاسی» می‌شود؛ یعنی هیچ صدایی بر دیگری مرجعیت ندارد و هر گروه خود را منجی مطلق کشور می‌پندارد. در چنین فضایی، تصمیم‌سازی فلج می‌شود، مشروعیت سیاسی فرسوده می‌شود و توان ملی در میدان تفرقه درونی تحلیل می‌رود. ایران در چنین بزنگاه‌هایی بیش از آنکه قربانی قدرت‌های خارجی شود، قربانی ناهماهنگی داخلی بوده است. چه در اصفهانِ صفوی که فرقه‌ها به دشمن یاری رساندند، چه در تهرانِ قاجاری که دولت و مجلس در کشاکش قدرت گرفتار شدند، وطن قربانی رقابت‌های کوچک شد.

در همین مسیر، رهبر انقلاب نیز بارها در بیانات خود بر ضرورت رفع تنازع میان مردم و مردم، مردم و مسئولان، و مسئولان با یکدیگر تأکید کرده‌اند و این سیاست را در قالب «راهبرد اتحاد مقدس» تبیین فرموده‌اند؛ راهبردی که هم توصیه‌ای اخلاقی، هم ضرورتی برای حفظ منافع ملی، امنیت پایدار و انسجام تمدنی ایران است.

راهبرد سیاستی: وحدت و اتحاد مقدس

تاریخ هشدار می‌دهد: هیچ قدرتی از بیرون نمی‌تواند ملتی را از پا درآورد، مگر آنکه پیش‌تر در درونش دیوار بی‌اعتمادی بالا رفته باشد. در چنین شرایطی، وحدت و اتحاد ملی دیگر یک شعار اخلاقی نیست، بلکه راهبردی امنیتی، سیاسی و تمدنی است که باید در کانون سیاست‌گذاری کشور  قرار گیرد.

باید وحدت مقدس به سطح سیاست عمومی ارتقا یابد؛ به‌ گونه‌ای که در همه نهادها و تصمیم‌های کلان، سیاست حفظ انسجام ملی به‌عنوان اصل راهبردی تعریف شود. بازسازی اعتماد عمومی و گفت‌وگوی ملی میان نخبگان، رسانه‌ها و جریان‌های سیاسی باید در قالب یک پروژه ملی  دنبال شود.

از سوی دیگر نظام آموزش، رسانه و فرهنگ باید فرهنگ گفت‌وگو، همدلی و تحمل نقد را به‌عنوان ارزش بنیادین اجتماعی بازتولید کند. مسئولان، نخبگان و گروه‌های سیاسی باید صندوق وحدت ملی را همانند منبعی از «سرمایه جمعی» پاس دارند؛ زیرا هر واگرایی در بالا، به ناامیدی در پایین منتهی می‌شود.

واقعیت این است که راه نجات ایران همان است که تاریخ با هزار زخم و تجربه به ما آموخته است: بازگشت به گفت‌وگو، عقلانیت و وحدت. اگر در آن روزگار‌ها، صدای میهن‌دوستی بر غوغای فرقه‌گرایی چیره می‌شد، شاید اصفهان سقوط نمی‌کرد و اولتیماتوم روسیه ننگی ملی نمی‌شد.

و امروز نیز، در برابر توفان‌ها و تهدیدها، یک حقیقت همچنان استوار است:

نجات ایران در ایستادن در برابر تنازع، تفرقه، دعوا و منافع جناحی است و اتحاد مقدس، سیاستِ بقا، توسعه و پیشرفت ایران.

اگر امروز همگان رسم و مشی اتحاد و انسجام را پیشه نکنند، فردای تاریخ در برابر ایران و نسل‌های آینده، باید پاسخ‌گو باشند.

 

آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.