|

تذکری درباره موضوعی حساس

یکی از عوامل فرساینده همبستگی و انسجام ملی، قوم‌گرایی و افراطی‌گری قومی است. در سده اخیر گفتارهای قوم‌گرایانه تحت تأثیر تحولات منطقه‌ای و نیز ظهور ایدئولوژی مارکسیستی به ادبیات سیاسی گروهی از مارکسیست‌ها در ایران راه یافت و در دهه 20 و پس از انقلاب نیز هزینه‌های گزافی روی دست ملت ایران گذاشت.

یکی از عوامل فرساینده همبستگی و انسجام ملی، قوم‌گرایی و افراطی‌گری قومی است. در سده اخیر گفتارهای قوم‌گرایانه تحت تأثیر تحولات منطقه‌ای و نیز ظهور ایدئولوژی مارکسیستی به ادبیات سیاسی گروهی از مارکسیست‌ها در ایران راه یافت و در دهه 20 و پس از انقلاب نیز هزینه‌های گزافی روی دست ملت ایران گذاشت. با تحولات منطقه‌ای در قفقاز، عراق و ترکیه و به‌ویژه از دهه 70 به بعد، فرصت برای فعالیت قوم‌گرایانه تا حدودی مهیا شد و ابتدا نشریات قوم‌گرا و سپس نشریات قوم‌گرای دانشجویی و تشکیل برخی جریان‌های قوم‌گرا موجب شد که قوم‌گرایی بتواند در برخی فضاهای رسمی ایفاگر نقش برای پیشبرد اهداف خود باشد. جدا از ناکارآمدی‌های موجود در نظام بوروکراتیک، نفوذ برخی از این جریان‌ها در ساختار نظام بوروکراتیک موجب شد تا قوم‌گرایی با آزادی عمل بیشتری در برخی مناطق کشور ظاهر شود. در اواخر دهه 80 برخی فضاهای ورزشی به ابزاری برای شعارهای قوم‌گرایانه گروهی از قوم‌گرایان بدل شد و به تدریج دامنه فعالیت قوم‌گرایی وارد حوزه‌های فرهنگی شد.

یکی از زمینه‌هایی که به صورت مستقیم قوم‌گرایی و محلی‌گرایی را تقویت کرد، انباشت ساختار نظام بوروکراتیک در استان‌ها توسط نیروهای بومی بود؛ یعنی بومی‌گرایی کارکنان و مدیران عالی، میانی و پایه و هم‌زمان بومی‌سازی ساختار پذیرش دانشجو و دیگر سازمان‌های دولتی برای محلی‌گرایی و قوم‌گرایی فرصتی فراهم کرد تا بر دامنه فعالیت‌های قوم‌گرایانه افزوده شود.

در سال‌های گذشته قوم‌گرایی در برخی رسانه‌ها، سخنان برخی از نمایندگان مجلس و نیز برخی از مدیران استانی ظهور و بروز داشته است. این روند در شرایط کنونی در حال تسری به حوزه‌های مجاور است مانند آنچه به صورت محدود در بازی فوتبال ارومیه گذشت. البته افزون بر حوزه‌های ورزشی که گسترش قوم‌گرایی می‌تواند نگرانی‌هایی برانگیزد، در دیگر بخش‌ها نیز گاه شاهد اتفاقات نگران‌کننده و هشدارآمیزی هستیم. بر این مبنا در تابستان گذشته گروهی با ظاهری ملی‌گرایانه و با هدف به قول خودشان دفاع از حقوق شهروندان کُرد، بیانیه‌ای آماده و در سایت کارزار ثبت کردند. این گروه با مخاطب قراردادن رئیس مجلس شورا، خواهان تغییر نام استان آذربایجان غربی به «استان ارومیه» برای تقویت وحدت ملی شدند. این گروه مدعی هستند اقدام خود را با هدف مقابله با پان‌ترکیسم سامان داده‌اند. در مقابل هم تعدادی از نیروهای قوم‌گرای ترک‌گرا با درج بیانیه‌ای در سایت کارزار، ‌«درخواست تغییر نام استان کردستان به استان اردلان» را خطاب به وزیر کشور ثبت کردند.

در بیانیه با ادبیاتی قوم‌گرایانه و تحریک‌کننده و با بی‌مسئولیتی درباره انسجام و همبستگی ملی تعمدا به تحریک هم‌وطنان کُرد پرداخته شده و ادعا شده چون «در کشورهای همسایه نیز استانی به نام کردستان وجود ندارد، بلکه استان‌های اربیل در عراق و دیاربکر در ترکیه هستند، ما چرا کاسه داغ‌تر از آش شده و به نامی که پان‌کردیسم را قوی‌تر می‌کند، تن دهیم؟». این افراد پس از درج بیانیه به گردآوری امضا پرداختند و در چند روز فعالیت تعدادی امضا به پای بیانیه افزودند. متأسفانه بی‌توجهی مزمنی دامن نهادهای اداری و فرهنگی کشور را درباره مباحث قومی گرفته و در سایه این بی‌توجهی‌ها، گروهی از نیروهای قوم‌گرا با سازماندهی و استفاده از خلأ‌های موجود، به اقدامات تحریک‌کننده دست می‌زند.

اگر در دهه گذشته با استفاده ابزاری از تیم‌های ورزشی که به ابزاری برای قوم‌گرایی بدل شد و همبستگی ملی را نشانه رفت، توجه می‌شد و اگر با درایت و برنامه حفظ همبستگی ملی و انسجام ملی و مقابله با جعل تاریخ یا تحریک قومی در شمال غرب برخورد مدبرانه و کارشناسی می‌شد، امروز شاهد نبودیم که قوم‌گرایی در حوزه‌های دیگری به اقدامات تخریبی خود ادامه دهد. ممکن است استدلال شود که قوم‌گرایان شمار زیادی نیستند و فعالیت شماری کم نمی‌تواند خدشه‌ای به انسجام ملی و فرهنگ ایرانی و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز هم‌وطنان وارد کند.

این استدلال در عین درستی حاوی یک بی‌توجهی هم هست. گاه برخی اتفاقات به‌ظاهر کوچک می‌تواند هزینه‌های فراوانی را تحمیل کند. نمونه‌هایی از این دست در تاریخ معاصر روی داده که برخی از آنها هزینه‌های زیادی بر جای گذاشت. درگیری‌های نقده در اواخر فروردین 1358 و سپس رویداد غم‌انگیز قارنا یکی از این دست رویدادهای ناخوشایند تاریخی است که پیامدهای آن تا مدت‌ها باقی بود. چند بار مسئولان کشور در همین‌جا و با همین قلم، درباره قوم‌گرایی مورد خطاب قرار گرفته‌اند و مشفقانه درخواست شده توجه بیشتری به پدیده قوم‌گرایی و افراطی‌گری قومی شود اما گویا مسئولان مربوطه امور مهم‌تری در دستور کار دارند . استمرار تحرکاتی از جمله کارزار امضا برای موضوعات حساس و تحریک‌کننده پدیده‌ای نیست که بتوان به‌سادگی از آن گذشت. ریشه‌شناسی بروز چنین حوادثی ضروری است.

 

 

آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.