جایزه صلح نوبل در خدمت جنگافروزی است
در سیاست برخی امور به خط قرمزهای ما تبدیل میشوند و ملاک و معیار ما برای فعالیتهای اجتماعی-سیاسی هستند. مثلا فرض کنید یک قاچاقچی مواد مخدر که مرتکب چندین قتل شده، پرچم مبارزه با یک قاتل دیگر را برافراشته است؛ شما زیر پرچمش قرار نمیگیرید، چون خود او آلوده است.
در سیاست برخی امور به خط قرمزهای ما تبدیل میشوند و ملاک و معیار ما برای فعالیتهای اجتماعی-سیاسی هستند. مثلا فرض کنید یک قاچاقچی مواد مخدر که مرتکب چندین قتل شده، پرچم مبارزه با یک قاتل دیگر را برافراشته است؛ شما زیر پرچمش قرار نمیگیرید، چون خود او آلوده است. شما طبق اصولی با هر دو آنها مخالفت میکنید که عبارت است از خلافبودن یا غیرانسانیبودن قاچاقچیگری یا قتل. این اصول سبب میشود که شما با هیچیک از آنها متحد نشوید. نتانیاهو و ترامپ همان خط قرمز سیاستاند. روزنامه «شرق» در گزارشی که از انتخاب خانم ماچادو بهعنوان برنده جایزه نوبل تهیه کرده است، چنین مینویسد: «در سپیدهدمی آرام بر فراز کاراکاس، خبر جایزه مانند نسیمی از امید در میان مردمی خسته از رژیم سوسیالیستی ونزوئلا پیچید. ماریا کورینا ماچادو، رهبر اپوزیسیونی که از انتخابات حذف شده بود، حالا در جهان بهعنوان صدای دموکراسی ستوده میشود».
خانم ماچادو بلافاصله پس از انتخابش جایزه خود را به ترامپ تقدیم کرد؛ هم او که نمادی از فاشیسم جدید جهانی شده است و سرکشی و طغیان میکند و هَلمِنمبارز میطلبد که حکومتهای مخالف را به سخره میگیرد و بعضا در پی براندازی حکومتهای دیگر کشورهایی است که در برابر سرکشیهای او مقاومت میکنند. بدتر آنکه همین خانم ماچادو سوابقی در حمایت از اسرائیل و شخص نتانیاهو داشته است. پس از کشتار تاریخی و نسلکشی فلسطینیان، ماچادو در مصاحبهای با یک شبکه تلویزیونی اسرائیلی در اکتبر ۲۰۲۵، اعلام کرد که در صورت انتخاب به ریاستجمهوری، سفارت ونزوئلا را از تلآویو به اورشلیم منتقل خواهد کرد و وعده داد که روابط نزدیکتری با اسرائیل برقرار کند. او در گذشته نیز حمایت خود را از اسرائیل اعلام کرده و در سال ۲۰۱۸ نامهای به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر وقت اسرائیل، ارسال کرد و از او خواست تا در امور ونزوئلا مداخله نظامی کند. در آن نامه، او رژیم نیکولاس مادورو را بهعنوان تهدیدی برای امنیت جهانی و بهویژه برای اسرائیل معرفی کرد. در واکنش به این مواضع، برخی گروهها و شخصیتهای سیاسی ازجمله شورای روابط اسلامی-آمریکایی انتقاداتی را مطرح کردهاند و از کمیته نوبل خواستهاند جایزه صلح نوبل را از ماچادو پس بگیرد.
حقیقت این است که جایزه صلح نوبل بیش از گذشته در چنبره اسرائیل و آمریکا گرفتار شده و به ابزاری برای سرکوب بینالمللی تبدیل شده است.
نمونه مهم دیگر آنگ سان سوچی بود که عملا از نسلکشی در میانمار حمایت کرد. رسوایی این عمل به اندازهای بود که کمیته نوبل نروژ اعلام کرد جایزه صلح نوبل به دلیل اقدامات پس از اعطای آن قابل بازپسگیری نیست و این جایزه براساس دستاوردهای گذشته اعطا شده و پس از اعطا، مسئولیتی در قبال اقدامات بعدی بر عهده کمیته نیست. توضیح آنکه در سال ۲۰۱۷، ارتش میانمار عملیات نظامی گستردهای را در ایالت راخین علیه اقلیت مسلمان روهینگیا آغاز کرد که منجر به کشتهشدن هزاران نفر و آوارگی بیش از ۷۰۰ هزار نفر به بنگلادش شد. سازمان ملل متحد این اقدامات را «نسلکشی» توصیف کرد. آنگ سان سوچی در دفاع از ارتش کشورش در دیوان بینالمللی دادگستری در لاهه حاضر شد و به انکار هویت این اقلیت دامن زد. پس از آن برخی از نهادها و جوامع بینالمللی، ازجمله پارلمان اروپا، موزه هولوکاست ایالات متحده، سازمان عفو بینالملل و برخی شهرهای بریتانیا، افتخارات و جوایز خود را از او پس گرفتند.
این حکایت همچنان ادامه دارد و ظاهرا کمیته اعطای جایزه صلح نوبل
به صورت آشکاری در خدمت نسلکشی قرار گرفته است.
گزارش «شرق» زیبنده نبود و از سر شیفتگی سادهلوحانهای با این موضوع برخورد کرده بود.
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.