همیشه تقصیر این 6 درصد است
در این 40 سال گذشته مثل بسیاری از افراد دیگر که درباره وضعیت کشور اظهار نگرانی میکنند، من هم نگرانیهایم را بازگو کردهام و از آنجا که امکان نوشتن و انتشار دغدغههایم را داشتهام، این نگرانیها را طی یادداشتهایم در مطبوعات منعکس کردهام.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
در این 40 سال گذشته مثل بسیاری از افراد دیگر که درباره وضعیت کشور اظهار نگرانی میکنند، من هم نگرانیهایم را بازگو کردهام و از آنجا که امکان نوشتن و انتشار دغدغههایم را داشتهام، این نگرانیها را طی یادداشتهایم در مطبوعات منعکس کردهام.
اما آیا میتوانم ادعا کنم که بیان این نگرانیها و دغدغهها تأثیری بر روند امور داشته؟ این را نمیدانم اما میدانم که بازتابهایی داشته، ولی گوشدادن را نمیدانم. یکی از این دغدغهها که این روزها تقریبا دغدغه همگانی است، نگرانی بابت کمبود آب است؛ کمبودی که همه کشور را تهدید میکند و حالا گریبان پایتخت را هم گرفته، تا آنجا که از قطع گسترده آب در این بزرگترین شهر کشور سخن به میان میآید و اولین راهحلی که برای حداقل کاستن از این بحران فراگیر به ذهن میرسد، صرفهجویی است؛ همان چیزی که این روزها، بسیاری از متولیان امر بر آن تأکید دارند.
همچنین آن چیزی که این روزها بسیار از آن گفته میشود، میزان مصرف آب شیرین کشور در بخشهای مختلف است که طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، این میزان برای بخش کشاورزی 91 تا 92 درصد، برای مصارف شرب شهری شش درصد و برای بخش صنعت حدود دو تا سه درصد است. به یاد دارم وقتی حدود 20 سال پیش برای اولین بار در این زمینه یادداشتی نوشتم و پس از آن به تکرار در این حوزه قلم زدم و از آنجا که برای خودم بشخصه، این موضوع از اهمیت ویژهای برخوردار بود، به منطقه سد گتوند (که در نوع خود یک فاجعه است) و پروژههای سدسازی در مسیر کارون سفر کردم تا به چشم ببینم که چه رخ داده، تقریبا نسبت مصرف در حوزههای کشاورزی، صنعت و مصارف شهری همین بوده.
یعنی نه الان، بلکه از 20 سال پیش هم مثلا میزان مصرف در بخش کشاورزی حدود 90 درصد و بالاتر بوده. حتی به یاد دارم از دوره دوم ریاستجمهوری مرحوم رفسنجانی که بحث «آبرسانی تحت فشار» برای مهار مشکل روزافزون کمآبی در کشور مطرح شد، درصد مصرف در هریک از این سه بخش همین بود و همچنان همان است.
از طرفی در تمام این مدت، تقریبا همه کارشناسان، دستاندرکاران، مدیران و مسئولان ردهبالای کشور از موضوع بحران آب در کشور اطلاع داشتند و این اطلاع و آگاهی چیز جدیدی نیست و البته همیشه هم تا زمان رسیدن به بحران شهری، مثل آنچه امروز با آن روبهرو هستیم، بلافاصله از مردم خواسته شده که صرفهجویی کنند. نمونهاش وضعیتی که حدود سه سال پیش برای شهر همدان رخ داد که بسیار شبیه آن چیزی است که امروز در تهران در جریان است و آن روز هم از اهالی همدان خواستند در مصرف آب صرفهجویی کنند و بعد هم آبفای همدان نیز مانند آبفای تهران که گفته از پنجشنبهای که گذشت، آب استخرهای تهران قطع میشود، همین کار را کردند. بنابراین ماجرا آنقدر تکراری است که دیگر گفتن ندارد. اما آن چیزی که گفتن دارد، این است که مگر در تمام این مدت گفته نشده که بیش از 90 درصد آب شیرین کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود؟
پس چرا هیچوقت از این میزان مصرف حتی درصدی کاسته نشده و چرا همیشه از آن مصرفکنندگان ششدرصدی خواسته میشود صرفهجویی کنند؟ و از آن بسیار مهمتر، مگر در تمام این 46 سال از هدررفت آب در لولههای انتقال تا محل مصرف به میزان حدود 30 درصد گفته نشده؟ خب، گزارش عملیات برای کاستن از این میزان هدررفت کجاست؟ چطور میشود که بالای 90 درصد در همه این دههها مصرف بخش کشاورزی باشد و هیچوقت هم از این مقدار کاسته نشود و به مثلا 80 درصد مصرف در این بخش نرسیم؟ و در همین مصرف شهری که همیشه میگوییم صرفهجویی کنید، از همین میزان شش درصد، 30 درصدش که هدررفت آب است. همیشه و در تمام این سالها از این گفته شده که تنها راه نجات کشور از فاجعه بیآبی، تغییر الگوی کشت و آبیاری است. همین ثابتماندن 90درصدی مصرف آب در حوزه کشاورزی نشان میدهد که کار درخور اشارهای در این زمینه انجام نشده یا اگر هم شده، آب صرفهجوییشده دوباره در همان حوزه کشاورزی مصرف شده است. برای نوشتن این یادداشت، دوستانی برایم مستنداتی فرستادند، مثلا از جاریکردن آب در رودخانه خشک شهرستان قم در اردیبهشت 1401، یعنی همان رودخانهای که قرنهاست خشک است و انتقال آب به مناطق بیابانی که هیچوقت منطقه کشاورزی نبوده است.
حقیقت این است که با وجود حمله به بخش صنایع که فقط دو تا سه درصد آب شیرین کشور را مصرف میکند، یا اتهامزنی به مردم شهرها که آب زیاد مصرف میکنند، آنجا که در همه این سالها متهم بوده و هست، بخش کشاورزی و مسئولانی است که آب را به این بخش (مثل آبرسانی برای کشاورزی در بیابان) اختصاص دادهاند و الگوی کشت را تغییر ندادهاند و نهایتا یک راهحل بیشتر وجود ندارد و آن تغییر نگاه مدیریتی در حوزه آب در کشور است. اما آیا در حوزهای که منافعی بزرگ برای عدهای در جریان است، از طرف همان افراد که از این وضع نفع میبرند، تغییری حاصل خواهد شد؟ و آیا ممکن است با همین دستفرمان، اصلاحی حتی اندک حاصل شود؟
آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.