|

از کلاهبرداری تا همسری یک دیکتاتور

دسپینا پاپادوپولوس، همسر جورج پاپادوپولوس، دیکتاتور سابق یونان که روزگاری بانوی اول یونان بود، آذرماه امسال در 93سالگی درگذشت. او همسر دیکتاتوری بود که به قول خودش محسنات زیادی داشت و درعین‌حال عقاید فاشیستی خود را نیز به اشتراک می‌گذاشت.

دسپینا پاپادوپولوس، همسر جورج پاپادوپولوس، دیکتاتور سابق یونان که روزگاری بانوی اول یونان بود، آذرماه امسال در 93سالگی درگذشت. او همسر دیکتاتوری بود که به قول خودش محسنات زیادی داشت و درعین‌حال عقاید فاشیستی خود را نیز به اشتراک می‌گذاشت. او فارغ‌التحصیل دانشکده مهندسی توپوگرافی دانشگاه ملی فنی آتن بود. او در یک مسابقه به‎‌عنوان نقشه‌‎کش در سرویس جغرافیایی ارتش استخدام شد و در آنجا با پاپادوپولوس آشنا شد. اولین حضور رسمی او در فوریه 1970 انجام شد. زمانی که دوربین حضور او را در افتتاحیه یک مهدکودک ضبط کرد، او در حال بغل‌کردن بچه‎‌ها به وسیله دوربین‌‎ها شکار شد.

ازدواج پرسروصدا  با  دیکتاتور

پس از 10 سال رابطه نامشروع، در سال 1970، در 21 آوریل، او با جورجیوس پاپادوپولوس ازدواج کرد؛ زیرا ازدواج اولش در سال 1968 به طلاق کشیده شده بود. این ازدواج از طرف کلیسا به‌ رسمیت شناخته شد. پس از ازدواج، این زوج در ویلایی در لاگونیسی اقامت کردند که ارسطو اوناسیس اعطا کرده بود و دسپینا با تمام نخبگان تجاری کشور آشنا شد. در اکتبر 1971، به اتفاق همسرش از معاون وقت رئیس‌جمهور آمریکا که خود یک یونانی‌الاصل بود، در سفر به یونان استقبال کرد.

در سپتامبر 1974، او به‎ دلیل اتهام کلاهبرداری به‌ همراه مقاماتی که متهم به ارائه گواهی‌های جعلی مبنی بر کار در یک موقعیت دولتی به او شده بودند، تحت تعقیب قرار گرفت؛ اما فردای آن روز با پرداخت ضمانت مالی آزاد شد و در سال 76 از اتهام کلاهبرداری، از طرف دادگاه تبرئه شد؛ سپس دارایی‌‎های او جست‌وجو شد و مشخص شد که پاپادوپولوس سه ملک و آپارتمان شش‌اتاقه را خریداری کرده است که هیچ سند غیرقانونی برای این ملک‎‌ها پیدا نشد.

پس از سال 1974، او برای سال‌ها از عرصه عمومی ناپدید شد و روزهای سختی را پشت سر گذاشت. او از این ایام چنین یاد می‌کند «آن زمان برای من بسیار سخت بود، خیلی سخت. هر چقدر بگویم، کم گفته‌ام. من بعد از مرگ شوهرم با فقر مواجه شدم. دوستان خوبی دارم که از من حمایت می‌‎کنند. خدا هیچ‌وقت من را فراموش نکرد. من همیشه او را نزدیک خود داشتم».

پس از آوارگی اولیه و سپس محاکمه و محکومیت جورج پاپادوپولوس و یارانش، او نقش رهبری را در جنبش‎‌های آزادی آنها و همچنین در احزاب فعال در همین راستا بر عهده گرفت و به‌همین‌دلیل به کشورهای خارجی سفر کرد. او هم‌زمان با رسانه‌‌های مکتوب و الکترونیکی مصاحبه‌‌‌هایی انجام داد تا افکار عمومی یونان و بین‌المللی را از قانون درخواست آزادی فعالان 21 آوریل آگاه کند.

مخالفان  خود  را  دوست  دارم

او که در سال‌‌‎های پایانی در یک آپارتمان 80متری در آتن زندگی می‌‎کرد، از همسرش چنین یاد می‎‌‌کند: «رابطه ما با قدردانی من از او شروع شد. من در تمام جزئیاتی که می‌‎تواند شخصیتی را تضعیف یا برجسته کند، نگهبان او شدم. می‌‎خواهم به شما تأکید کنم که همه، حتی مخالفانم را دوست دارم؛ چون امروز هم ممکن است به‌ دلیل عقاید سیاسی خودم مخالفانی داشته باشم».

او که مدعی بود در میان مردم محبوب بود، از آخرین لحظات زندگی همسرش چنین یاد می‎‌کند: «شوهرم قبل از اینکه در بخش مراقبت‌‎های ویژه بیمارستان بیهوش شود، برگشت و به من گفت: تا ابد دوستت خواهم داشت. زندگی پس از مرگ او برایم دشوار بود. برای من بسیار مهم است که مردم هر روز بروند و شمع‌‎های مزار او را در قبرستان روشن کنند».

زندگی با عکس‎‌ها  و  خاطرات دیکاتور

او ظاهرا زنی پرورش‌یافته با اصول عمیق دینی و ارزش‌‌‎های اخلاقی بود؛ در‌عین‌حال در گفتار و کردار جسور و در تفکر رادیکال بود. او به‎ مدت سه سال (1970-1973) بانوی اول یونان بود. نام و حضور او با رژیم انقلابی 21 آوریل 1967 شناسایی شد که تا آخر در کنار جورج پاپادوپولوس ایستاد. با وجود شایعات، او هرگز در تحولات نظامی یا سیاسی زمانی که شوهرش بر یونان حکومت می‌کرد، دخالت نکرد. برعکس، او به‌عنوان یک همسر، خود را وقف رهایی کامل پاپادوپولوس از مسئولیت‎‌‌ها و تعهدات خانوادگی کرد تا بتواند به بهترین شکل به مشکلات خود بپردازد. او فعالیت‌‎های خیریه بزرگی را توسعه داد و در بازدید از بیمارستان‎‌ها و مؤسسات خیریه فعال بود.

او در سال‎‌های اخیر به‎‌ندرت از خانه بیرون می‌‎رفت و روزگار را با عکس‌‎ها و خاطرات همسر دیکتاتورش سپری می‌کرد. به‌ دلیل مشکلات جسمانی، دوستان کمی داشت؛ اما دختری داشت که شبانه‌روز از او مراقبت می‌کرد. او از اظهار‌نظر درباره وضعیت کنونی یونان خودداری می‌کرد.

در پاسخ به این سؤال که آیا وقتی از خانه بیرون می‌رود، شناخته می‌شود یا خیر، در پاسخ تردید نکرد: «آنهایی که من را می‌‎شناسند، دستم را می‌‎فشارند. مردم من را دوست دارند و این دروغ نیست؛ اما من از همه چیز کناره گرفته‌ام. این برای من یک نگرش زندگی است. من هرگز با سیاست، حتی زمانی که شوهرم زنده بود، قاطی نشده بودم. من همیشه در آن زمان به «وطن، دین، خانواده» وفادار بودم، هستم و خواهم بود.

مرگ در  روز  پنجاهمین سالگرد سرنگونی جورج  پاپادوپولوس

او تا پایان عمر در دفاع از سوابق و با یاد جورج پاپادوپولوس زندگی کرد. او در پنجاهمین سالگرد سرنگونی جورج پاپادوپولوس درگذشت و در همان قبر همسر دیکتاتورش در قبرستان A آتن به خاک سپرده شد. او دور از انظار عمومی، پس از دو هفته بستری در بیمارستان و تنها با حضور تعداد اندکی از بستگان و دوستانش، بی‌صدا و در سکوت به خاک سپرده شد. 24 سال از مراسم ختم همسرش که با شعار و شلیک گلوله به تجمع علیه دوران حکومت نظامی تبدیل شده بود، می‌‎گذرد؛ اما ظاهرا خانواده‎اش نمی‌‎خواستند تجربه دیگری تکرار شود. تابوت او که با گل‎‌‌ها و پرچم کوچک یونان پوشانده شده بود، به خاک سپرده شد و رازها و خاطرات زیادی را که داشت، با خود برد.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها